چند روز قبل ، آقای سید محمود علوی وزیر اطلاعات در سخنانی در مجمع طلاب و فضلای استان فارس مقیم قم اظهار داشته بود که : ورود به زندگی خصوصی مردم و نیتخوانی ممنوع است ، از آن جا که نگارنده شخص آقای علوی را فردی دلسوز می داند اما معتقد است هر چند آقای یونسی وزیر اطلاعات دولت اصلاحات پس از چند ماه از تکیه زدن آقای علوی در سال 92 بر مسند این وزارت گفته بود که هنوز وزارت اطلاعات به تسخیر آقای علوی در نیامده ، ولی بایستی اذعان داشت که علی رغم گذشت چهار سال و اندی از آن زمان ، هم چنان هم این وزارت خانه به تسخیر دولت تدبیر و امید در نیامده و در چند سال باقی مانده هم در نخواهد آمد.
چرا که وزیر اطلاعات تنها اجاره نشین این سراست و مالک اصلی این مجموعه در حقیقت افرادی هستند که سال ها در این وزارت خانه جا خوش کرده اند ، وزرایی که با شروع و اتمام هر دولت می آیند و می روند و توسط این افراد که خود را مالک اصلی وزارت خانه می دانند به بازی گرفته می شوند ، و هم چون ریاست قوه قضائیه که به گفته محمد نوری زاد نفر ششم در آن مجموعه است و در اصل دستورها و تصمیم ها از جای دیگر صادر می شود در این وزارت خانه هم عملا تصمیم سازی ها از سوی مراکزی دیگر اتخاذ شده و بعضا بدون آن که وزیر اجاره نشین از آن ها مطلع شود به مالکان آن که حلقه خاصی از پرسنل این وزارت هستند ابلاغ و سپس به مرحله اجرا در می آید که به عنوان مثال قتل های زنجیره ای نمونه ای از این تصمیم گیری ها بود.
در رابطه با ورود به حریم خصوصی افراد و اقدامات سیستم امنیتی در ارتکاب این عمل غیر اخلاقی و غیر دینی جای هیچ گونه تردیدی وجود نداشته و به امری محرز و اظهر من الشمس تبدیل شده تا آن جا که رئیس جمهور هم در اولین اجلاس ملی گزارش پیشرفتها و راهکارهای رفع موانع تحقق حقوق شهروندی اظهار می دارد : والله پیغمبر شنود نمیگذاشت اینقدر در زندگی مردم دخالت نکنیم ، و اما در رابطه با نیت خوانی هم با کمال تاسف بایستی عرض نمود که این رویه هم به یکی از شاخصه های اصلی و خلاف اخلاق و دین سیستم امنیتی ایران تبدیل شده است.
معمولا در روند بررسی پرونده ها اگر معیار انصاف و عدالت باشد ، باید چه در مراحل اولیه تشکیل پرونده که اقداماتی نظیر بازجویی توسط سیستم امنیتی یا ضابط قضایی دیگری انجام می شود و چه در مرحله قضایی که پرونده جهت صدور حکم به دادگاه ارجاع می شود ، همواره بایستی دستگاه های ذیربط به دنبال کشف حقیقت باشند و طی بازجویی ها و تحقیقات خود با رسیدن به اسناد و مدارک و ادله لازم ، به واقعیت موضوع دست می یابند اما اگر مانند رویه جاری فعلی در کشور ، معیار انصاف و عدالت نباشد آن جاست که نیت خوانی مبنای اصلی تشکیل پرونده از ابتدا تا انتها ، تا زمان صدور حکم در دادگاه قرار می گیرد.
نیت خوانی در حقیقت عبارت از سناریوی تهیه شده ای است که توسط سیستم امنیتی پیش از دستگیری متهمان پرونده طراحی می شود و سپس برای آن سناریو متهمانی ساخته و پرداخته شده و پس از دستگیری آن ها در مراحل بازجویی ، از آن ها خواسته می شود آن چه که توسط طراحان سناریو برنامه ریزی شده است را عینا به اجبار اعتراف نمایند و پرونده به همین منوال تا مرحله نهایی و صدور حکم پیش می رود ، در واقع در این روش هم سیستم امنیتی و هم سیستم قضایی به دنبال کشف حقیقت و دریافت مدارک از متهمان برای روشن شدن نکات پنهان نیستند بلکه از ابتدا تا انتها این سیستم امنیتی است که متهم را به سمت دلخواه خود برای اخذ اعتراف و صدور حکم هدایت می کند.
اتفاقات سال 88 نمونه بارزی از همین نیت خوانی بود که سیستم امنیتی با طراحی سناریویی ، حکم دستگیری متهمان گلچین شده از سابق را در 18 خرداد 88 یعنی چهار روز قبل از روز اخذ رای صادر و در طی بازجویی های فنی !!! از آنان خواست تا دقیقا مطابق همان سناریوی طراحی شده بر علیه خود اعتراف اجباری نمایند ، سناریویی که تلاش داشت اعتراض مسالمت آمیز و مدنی مردم به نتایج کودتای انتخابی و تقلب گسترده را به توطئه ای طراحی شده از سوی عوامل خارجی نسبت دهد و با این ترفند ، رقیب سیاسی خود را که در دهه های قبل با رقابت در صندوق رای ، در اغلب موارد پیروز میدان انتخاب بود برای همیشه از صحنه حذف کند.
در ماجرای دستگیری ادمین های کانال های تلگرامی در سال گذشته هم دقیقا این نیت خوانی یعنی سناریوی طراحی شده توسط سیستم امنیتی به همان نحو تکراری به اجرا در آمد و متهمان انتخاب شده بایستی به جرم های نکرده ای که سیستم امنیتی تمایل داشت که آنان بگویند انجام داده اند اعتراف می نمودند تا شفاف سازی و جریان آزاد اخبار و اطلاعات که به یمن فضای مجازی مدتی است تا حدودی فضای کشور را از رخوت خارج نموده ، دوباره اصحاب رسانه و خبر را به گوشه عزلت براند.
شاید آقای علوی تمایل داشته باشد که در وزارت اطلاعات نه به حریم خصوصی افراد قدم گذاشته شود و نه در بررسی پرونده ها نیت خوانی ملاک نباشد اما بنا بر دیدگاه نگارنده که بارها در یادداشت های مختلف و حتی در مواجهه های رویاروی با صاحبخانه پنداران این وزارت هم مطرح کرده با کمال تاسف باید گفت که سیستم امنیتی ایران یکی از پلیدترین و ناپاک ترین سیستم های امنیتی دنیاست و شاید سیا و در گذشته ساواک به این درجه از پلیدی و ناپاکی نبوده اند ، اتفاقا همین نیت خوانی شاهد مثال خوبی است برای اثبات ادعای نگارنده و مواردی از این دست که آنان که گذرشان به این ظلمتکده خورده نیک می دانند که این سیستم فاسد اصلاح شدنی نیست حتی اگر وزیری دلسوز چون سید محمود علوی در راس آن باشد.