پایگاه خبری / تحلیلی نگام _ محمد بن سلمان پس از تصاحب ولیعهدی عربستان با یک حرکت نرم و روبه جلو بسیاری از شاهزادگان عربستانی را که به نوعی تهدید حساب می شدند، بازداشت و یا با ترفندی محدود کرد. او پس از اصلاحات گسترده عربستان مثل حق رانندگی به زنان، ثروت شاهزدگان را ضبط کرد و خود آنها را در یک هتل در ریاض محبوس کرد. اکنون به گزارش سرویس های خبری، دوست یکی از بازداشت شدگان از بازداشت به نام شاهزاده سلمان و پدرش می گوید.
به گزارش ایسنا، دوست شاهزاده سعودی بازداشت شده که خواست هویتش فاش نشود و خود را حسام معرفی کرد، میگوید: شاهزاده سلمان و پدرش بدون اینکه دستگاه قضایی عربستان اتهامی به آن دو وارد کند، تا به امروز در یکی از زندانهای ریاض به سر میبرند.
وی گفت، طی روزهای آتی پرونده این شاهزاده بازداشتی و پدرش را به نزد تعدادی از سازمانهای بینالمللی حقوق بشری در بزرگترین پایتختهای اروپا میبرد تا دفاع از این پرونده را بر عهده گرفته و اقدامات سرکوبگرانه محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان را افشا کنند.
حسام درباره شرایط بازداشت سلمان و پدرش میگوید، شاهزاده سلمان در ساعات واپسین روز از سوی ولیعهد برای دیدار با او به کاخ سلطنتی فراخوانده شد و به محض ورود بحث تندی میان آن دو درگرفت و این بحث خیلی زود به درگیری تبدیل شد.
حسام ادامه داد، یکی از شاهدان عینی به او گفته که تعدادی از نیروهای گارد ولیعهد که نیروهای ویژه خارجی بودند و وظیفهشان حفاظت از ولیعهد بود در این درگیری مداخله کرده او را مورد ضرب و شتم قرار دادند و سپس شاهزاده سلمان خونآلود به زندان برده شد.
وی درباره بازداشت پدر سلمان هم گفت، او دور روز پس از بازداشت پسرش دستگیر شد زیرا با دوستانش در خارج از جمله وکیل مدافعان اروپایی درباره سرنوشت پسرش تماس گرفته بود. دهها تن از نیروهای مسلح کاخش را محاصره کرده و به او یورش برده و دستگیرش کردند.
حسام ادامه میدهد، سلمان مورد قبول سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان بود و قصد داشت برای قدردانی از تلاشها و خدماترسانیهای سلمان به کشورش در سطح اروپا، او را به عنوان سفیر عربستان در یکی از بزرگترین پایتختهای اروپایی و به طور مشخص پاریس تعیین کند.
به نظر حسام تنها انگیزه بازداشت سلمان قدرت و حسادت ولیعهد نبست به سلمان بود، زیرا او دارای شخصیت کاریزماتیک بوده و با تعدادی از رهبران جهان روابط حسنهای برقرار کرده بود.
پس از گذشت یک سال از بازداشت دو شخص مذکور حسام امیدوار بود که اوایل ۲۰۱۹ آن دو آزاد شوند اما به گفته وی هنوز این امر میسر نشده و پادشاه و لیعهد تاکنون هیچ اتهامی به آنها وارد نکرده و آنها را به دستگاه قضایی یا دادگاهی تحویل ندادهاند و آنها همچنین وکیل مدافعی ندارند.
حسام ادامه داد، داراییهای آن دو هنوز مصادره نشده و مانند دیگر شاهزادههای سعودی به فساد متهم نشدهاند.
حسام درباره عدم اقدام کشورهای اروپایی در این خصوص به ویژه فرانسه که به شاهزاده سلمان بالاترین نشان کشوری یعنی مدال افتخار داده بود، میگوید، کشورهای اروپایی با عربستان براساس منطق منافع و معاملات رفتار میکنند به همین دلیل بن سلمان تلاش میکند سکوت آنها را در ازای معاملههای تجاری و تسلیحاتی سنگین بخرد؛ مسالهای که بیانگر موضع ضعیف کشورهای غربی از جمله فرانسه در مقابل ریاض درمورد برخی پروندههای حقوق بشری از جمله پرونده دست داشتن ولیعهد در ترور جمال خاشقجی، روزنامهنگار و منتقد عربستانی است. همین مساله درباره شاهزاده سلمان نیز صادق است و پاریس همچنان با جدیت به این پرونده ورود نکرده است.
او ادامه میدهد: چند ماه پیش نامهای از کاخ الیزه به امضای امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه دریافت کردیم که در آن تاکید کرده بود به وزارت خارجه کشورش دستور داده پرونده سلمان را برای رایزنی با مقامات عربستان جهت آزادی او پیگیری کند اما تاکنون هیچ موضع رسمی جدیدی از سوی فرانسه در این باره اتخاذ نشده است.
حسام درباره گام بعدی درخصوص پرونده سلمان و پدرش گفت: طی روزهای آتی در سطح حقوقبشری در بزرگترین پایتختهای اروپایی برای اعمال فشار بینالمللی بر ریاض با هدف آزاد کردن شاهزاده و پدرش اقدام خواهیم کرد و پرونده آن دو را به تعدادی از سازمانهای حقوقبشری اروپایی ارائه خواهیم داد تا دفاع از این پرونده را بر عهده گرفته و اقدامات سرکوبگرانه محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان را افشا کنند، همچنین برای به جریان انداختن این پرونده در سریعترین زمان ممکن با تعدادی از سفارتهای اروپایی رایزنی خواهیم کرد. تعدادی از فعالان، مبلغان و نویسندگان بازداشتی در عربستان تحت پوشش و حمایت حقوقبشری بینالمللی قرار دارند و شاهزاده سلمان، شهروند سعودی هیچ جرم و جنایتی مرتکب نشده و به همین دلیل جامعه بینالملل باید برای آزادی او وارد عمل شود زیرا از یک سال پیش در زندان به سر میبرد در حالی که دیگر شاهزادههای سعودی متهم به فساد آزاد شدهاند.
حسام با بیان اینکه نمیتواند در حال حاضر به سوال درباره ارتباطش با سلمان از زمان بازداشتش یا یکی از افراد خانوادهاش پاسخ دهد، گفت، اخبار رسیده حاکی از آن است که سلمان حالش خوب است اما پدرش به دلیل سن بالا و بیماری دیگر تحمل زندان را ندارد.
وی درباره انگیزههای پشت پرده بازداشت آن دو میگوید: هیچ دلیلی جز اجبار و قدرت بن سلمان پشت این قضیه قرار ندارد، او از زمانی که ولیعهد شده، رفتار وحشیانهای دارد و کسی از این رفتارهای او در امان نیست. همچنین ولیعهد نسبت به شاهزاده سلمان به خاطر داشتن روابط مستحکم با تعدادی از رهبران جهان و نیز داشتن شخصیت فرهیخته حسادت میکرد. از طرفی هم سلمان مورد قبول پادشاه عربستان بود و او پس از دریافت مدال افتخار فرانسه در نامهای از سلمان سپاسگزاری کرده و او را “افتخار کشور” خوانده بود.
حسام در پاسخ به این سوال مصاحبه کننده که آیا این مسائل بدین معنی است که روابط میان دو خانواده پیش از تعیین بن سلمان به عنوان ولیعهد خوب بود، گفت، بله روابط آن دو خوب بود و پادشاه قصد داشت او را به عنوان سفیر عربستان در فرانسه انتخاب کند اما این تصمیم به دلیل ممانعت ولیعهد عملی نشد و همچنین به خاطر دوستی با سلمان میدانم که دولت ایتالیا هم در پیامی به ریاض از سلمان قدردانی و اشاره کرده بود که تمایل دارد او سفیر عربستان در ایتالیا باشد.
وی تهدید بودن شاهزاده سلمان به خاطر جایگاهش در نزد پادشاه برای ولیعهد را رد میکند و میگوید، سلمان به سیاست توجهی نداشت و به دنبال کسب پست و مقام نبود او تنها به دنبال خدمترسانی به کشورش در سطح بینالمللی از طریق فرهنگ و اقدامات حسنه بود.
حسام در ادامه گفت، شاهزاده سلمان و ولیعهد با یکدیگر روابط خوبی داشتند اما ولیعهد از زمان برعهده گرفتن این سمت خیلی تغییر کرده است، او میخواهد همه دشمنان و مخالفانش را از میان بردارد، همچنین اطراف محمد بن سلمان را مشاوران “جلادی” از جمله سعود القحطانی، مشاور ارشد و دست راستش فرا گرفته که تنها راه رسیدن ولیعهد به قدرت را در پیش گرفتن سیاست “مشت آهنین” میدانند.
دوست شاهزاده بازداشتی در پایان این گفتوگو میگوید، خانواده سلمان برای آزادی او و پدرش تلاشهای بسیار و با دفتر پادشاهی رایزنی کردهاند اما این تلاشها تاکنون بیفایده بوده است و سلمان از طریق تماس تلفنی آن هم دو مرتبه در هفته با خانوادهاش در ارتباط است.
افقهای پیشروی محمد بن سلمان؛ از بازداشت فعالان عربستانی تا شاهزادگان سعودی+عکس
برکناری شاهزاده «متعب بن عبد الله»، فرزند «ملک عبد الله»، شاه سابق سعودی و وزیر گارد ملی عربستان از ریاست این نیرو عزل و «خالد بن عیاف آل مقرن» به جانشینی وی به ریاست گارد ملی عربستان منصوب میشود.
گارد ملی عربستان
گارد ملی عربستان که از حیث اهمیت و جایگاه در رده گارد سلطنتی و ارتش عربستان سعودی قرار دارد، در سال ۱۹۶۳ میلادی به دست «عبد الله بن عبد العزیز»، پادشاه سابق عربستان تأسیس شد و خود فرماندهی آن را برعهده گرفت.
مبارزه با تروریسم، تأمین امنیت تاسیسات حساس واستراتژیک و در نهایت دفاع از وطن هرگاه در معرض حمله و تهدید خارجی قرار گرفت، مهمترین وظایف این نیرو به شمار میآید.
از سال ۲۰۱۳ میلادی شاهزاده متعب، سومین فرزند ملک عبد الله ریاست این نهاد نظامی را که توسط پدرش به وزارتخانه تبدیل شده بود، را برعهده گرفت. آمار غیر رسمی تعداد نیروهای گارد ملی عربستان را ۲۰۰ هزار نفر عنوان میکنند.
نیروهای گارد ملی عربستان را نخبگان دستگاههای نظامی و امنیتی سعودی تشکیل میدهند و ساختار تشکیلاتی آن به نوعی از اتحادها و ائتلافهای قبایل عربستان گرفته شده، به همین دلیل از جمله نهادهای نظامی و امنیتی مهم این کشور شمرده میشود.
با توجه به آنچه گفته شد، هدف بن سلمان از برکناری شاهزاده متعب آشکار میگردد. در واقع بن سلمان از برکناری متعب بن عبد الله، دو هدف مهم را دنبال میکرد:
– از پیش رو برداشتن شاهزاده متعب به عنوان آخرین و مهمترین مانع پیش روی محمد بن سلمان، ولی عهد عربستان سعودی جهت تکیه زدن بر تخت سلطنت و قبضه کامل قدرت در عربستان
– سیطره کامل بر سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی عربستان، این در حالی است که تا پیش از این محمد بن سلمان سیطره خود را بر دستگاههای نظامی و دیپلماسی و نظام مالی و اقتصادی عربستان را تحمیل کرده بود، حال با عزل شاهزاده متعب از سمت ریاست گارد ملی راه برای قبضه این نهاد نظامی – امنیتی سعودی برای وی هموار میشد و به این ترتیب، تمام امور کشور تحت اشراف و کنترل وی قرار میگرفت.
این در حالی است که روزنامه عرب زبان «رأی الیوم»، چاپ لندن با استناد به گزارشهایی که آنها را سری خوانده بود، افشا کرد که محمد بن سلمان به تازگی سرویس امنیتی و اطلاعاتی سری را دایر کرده است که شخصاً آن را اداره میکند. این سرویس امنیتی و اطلاعاتی به صورت مستقل فعالیت میکند و هیچ گونه وابستگی به وزارت کشور و شورای امنیت ملی عربستان ندارد.
این روزنامه عرب زبان ضمن اشاره به وجود کانالهای سری و خطوط ارتباطی محرمانه بین روسای این سرویس با ولی عهد عربستان، خاطر نشان میکند، اطلاعات و اخباری که این تشکل امنیتی جمع آوری و رصد میکند، تنها در اختیار بن سلمان قرار میگیرد.
رأی الیوم تاکید میکند که این سرویس امنیتی و اطلاعاتی در سایه و به دور از چشم رسانهها یا رصد نهادها و سرویسهای اطلاعاتی و نظامی عربستان فعالیت میکند و نیروهای آن از حقوق و مزایا و امتیازاتی بسیار فراتر از نیروهای همتا و هم سطح خود بهره میبرند.
این گزارش خاطر نشان میکند که بن سلمان تنها از اطلاعات و اخباری که این سرویس تهیه و به او ارائه میدهد، استفاده میکند و در عرصه داخلی مهمترین وظیفه آن تحت نظر داشتن کسانی است که رقیب ولی عهد یا مخالف و معارض وی شمرده میشوند.
به هر روی بن سلمان اگرچه به ریاست گارد ملی عربستان منصوب نمیشود، اما به نظر میرسد، کسی را به این سمت منصوب میکند که خطری برای به قدرت رسیدن بن سلمان نداشته باشد.
به همین منظور، ملک سلمان طی فرمانی شاهزاده خالد بن عیاف آل مقرن را به جانشینی شاهزاده متعب و ریاست گارد ملی عربستان منصوب میکند که نه رابطه نسبی و نه رابطه سببی وی را به «آل سعود»، خاندان حاکم بر عربستان مرتبط نمیکند و در عین حال فاقد نفوذ و قدرتی همانند شاهزادگان سعودی است.
بن عیاف متأهل که دارای ۴ فرزند، ۹ خواهر و ۵ برادر میباشد و پدرش «عبد العزیز بن محمد بن عیاف»، به همراه شاهزاده «عبد الله بن فیصل الفرحان آل سعود»، از اولین بنیانگذاران گارد ریاست جمهوری محسوب میشود، از سال ۲۰۰۷ میلادی در این نیرو مشغول به خدمت شد.
رسانههای عربستان سعودی همچنین اعلام کردند که سلمان بن عبد العزیز طی فرمانهایی «عادل الفقیه» را از سمت وزیر اقتصاد برکنار و «محمد التویجری» را به جای وی منصوب کرد.
بنابر اعلام رسانههای سعودی ملک سلمان همچنین سرلشگر «عبد الله سلطان»، فرمانده کل نیروی دریایی عربستان سعودی را از سمت خود عزل و «فهد الغفیلی» را به جای وی در این سمت منصوب کرده است.
بازداشت شاهزادگان و بهت جامعه بین المللی
عزل متعب بن عبد الله اگرچه غافلگیر کننده بود، اما به دلیل قابل پیش بینی بودن شوک آور نبود، شوک اصلی که دنیا را در بهت فرو برد، صدور حکم بازداشت ۱۰ شاهزاده سعودی و ۱۲ وزیر سابق عربستانی به اتهام فساد مالی از سوی کمیته جدید التأسیس «مبارزه با فساد» بود که ریاست آن با شخص محمد بن سلمان است و بنابر اعلام خبرگزاریها روند این بازداشتها همچنان ادامه داشته و از مرز ۴۰ نفر نیز فراتر رفته است.
از چهرههای شناخته شده میان شاهزادگان سعودی و شخصیتهای عربستانی بازداشت شده میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
شاهزاده ترکی بن ناصر، رئیس سابق سازمان هواشناسی و حمایت از محیط زیست؛ شاهزاده ولید بن طلال، میلیاردر و بازرگان مشهور؛ شاهزاده متعب بن عبدالله، وزیر پادشاه سابق و وزیر گارد ملی؛ ولید الابراهیم، مالک مجموعه شبکههای ماهوارهایام بی سی؛ عادل الفقیه، وزیر سابق اقتصاد؛ خالد التویجری، رئیس سابق دربار سلطنتی.
عمر الدباغ، رئیس سابق هیئت سرمایه گذاری؛ شاهزاده ترکی بن عبدالله، امیر سابق منطقه ریاض؛ شیخ صالح کامل، تاجر و بازرگان مشهور؛ محمد الطبیشی، رئیس سابق تشریفات دربار؛عبد الله صالح کامل، تاجر و بازرگان مشهور؛ محی الدین صالح، کامل مدیر سابق شبکه ورزشی آی آر تی.
بکر بن لادن، رئیس شورای اداری شرکت پیمانکاری بن لادن؛ خالد الملحم، رئیس سابق هواپیمایی سعودی؛ سعود الدویش، رئیس اجرایی سابق مجموعه تلفن الاتصالات (ارتباطات)؛شاهزاده فهد بن عبدالله بن محمد، معاون سابق وزیر دفاع و ح، ع تاجر و بازرگان مشهور عربستانی.
ملاحظاتی بر بازداشت شاهزادگان سعودی
یک: سرعت عمل
اولین نکتهای که در بازداشت شاهزادگان سعودی به چشم میخورد، سرعت عمل ولی عهد سعودی است. سلمان بن عبد العزیز، پادشاه سعودی، ۴ نوامبر جاری حکم تشکیل کمیته مبارزه با فساد به سرپرستی پسرش را صادر کرد. در حالی که هنوز جوهر این حکم خشک نشده بود و اعضای کمیته هنوز گرد هم نیامده بودند که محمد بن سلمان حکم بازداشت این افراد را صادر کرد.
دو: آمادگی و تدارک
سرعت بن سلمان در صدور حکم و نیروهای امنیتی در اجرای آن تاکید میکند، ولی عهد سعودی از قبل تمام تمهیدات را برای این اقدام و اجرای ضربتی آن تدارک دیده بود و تنها منتظر بهانه بود.
فرمان ملک سلمان مبنی بر تشکیل کمیته مبارزه با فساد بهانهای که ولی عهد دنبال آن میگشت را به دستش داد. همچنین وارد آوردن اتهام فساد مالی به شاهزادگان سعودی و عدم عقب نشینی از موضع یک بار دیگر نشان داد که ولی عهد سعودی از چند ماه قبل تحقیق و رصد جهت جمع آوری مستندات لازم را آغاز کرده بود.
سه: باز کردن مجدد برخی پروندهها
محمد بن سلمان با وارد آوردن اتهام فساد مالی به شاهزادگان و امرای سعودی نظرش نشان داد که چندان هم بی فکر وارد میدان نمیشود. اول آنکه وارد آوردن اتهام فساد مالی به متهمان در شرایطی که مردم عربستان در فقر و نداری به سر میبرند، نه تنها موجب جبهه گیری آنها علیه آن شاهزادگان میشد، میتوانست در بهبود وجهه بن سلمان در داخل عربستان نقش داشته باشد.
از جهتی مطرح کردن و باز کردن برخی پروندهها که یک طرف آن مردم باشند و به جریان انداختن آنها بی شک ضربهای مهلک به رقبا و مخالفان محمد بن سلمان وارد میآورد، علاوه بر اینکه بهانهای عامه پسند برای به زندان انداختن رقبای سیاسی به دست ولی عهد عربستان میداد، از جمله این پروندهها میتوان به پرونده جنجالی سیلهای جده و انتشار ویروس کرونا در عربستان اشاره کرد.
چهار: بلوکه کردن داراییها و قطع حقوقهای نجومی
یکی از مشهورترین احکام صادره برای پروندههای فساد مالی مصادره داراییها، بلوکه کردن آنها، تملک اموال اعم از منقول و غیر منقول است. در عین حال فرصت بسیار خوبی برای بن سلمان است تا شاید در این مسیر اموالی را هم به جیب بزند.
«مجتهد»، فعال رسانهای معروف عربستانی در واکنش به بازداشت شاهزادگان سعودی از ۲ تریلیون ریال سعودی میگوید که بن سلمان از اموال این افراد بازداشتی به جیب خواهد زد.
پنج: تصفیه سیاسی
در میان شاهزادگان و امرای بازداشت شده، نام افرادی مثل متعب بن عبد الله یا برادرش ترکی بن عبدالله و خالد التویجری، مدیر سابق دفتر سلطنتی قابل توجه است که حلقه اصلی قدرت در زمان پادشاهی ملک عبد الله بودند و بن سلمان با دستگیری آنها نشان میدهد که با هدف گیری این حلقه در صدد ریشه کن سازی آن است. همچنین وجود برخی سرمایه داران مثل ولید بن طلال هم بی ارتباط با پاک سازی سیاسی ولی عهد سعودی باشد.
اگرچه به نظر میرسد که او نه تنها پاکسازی رقبای سیاسی را مد نظر دارد، بلکه از حامیان مالی این رقبا هم غافل نمانده است تا رقبایش توانی برای مقابله با او نداشته باشند.
پیامدهای زلزله سیاسی بن سلمان
کارشناسان آنچه از سال ۲۰۱۵ میلادی، بعد از مرگ ملک عبد الله و به قدرت رسیدن ملک سلمان در عربستان سعودی جریان دارد را «زلزله سیاسی» نامیدهاند.
در این راستا، ملک سلمان تلاش میکند، هرآنچه ملک عبد الله طی دوران سلطنتش رشته کرده، برای رساندن فرزندش به سلطنت پنبه کند. لذا مجموعه اقداماتی ریشهای را در دو عرصه داخلی و خارجی در عربستان آغاز کرد.
در عرصه سیاست خارجی ملک سلمان با پروندههایی چون یمن، مصر و قطر مواجه بود. در مصر برنامه سرنگونی اخوان المسلمین بود، به همین دلیل از زمان به قدرت رسیدن «عبد الفتاح السیسی» حمایت همه جانبه ای را از وی به عمل آورده است. در قبال «یمن» سلمان رویکرد نظامی را اتخاذ کرد، برخلاف «قطر» که رویکرد شاه سعودی سیاسی، دیپلماتیک و حقوقی بود.
اما در عرصه داخلی، ملک سلمان با پرونده مهم و خطرناکی به نام «پادشاهی محمد بن سلمان» مواجه بود. برای هموار کردن راه ولی عهدی ملک سلمان ابتدا شاهزاده «مقرن بن عبد العزیز» و سپس «محمد بن نایف» را از مناصب خود برکنار کرد.
محمد بن سلمان درحالی بر منصب ولی عهدی تکیه زد که با فقدان مشروعیت گسترده چه در خاندان سعودی و چه بین جامعه عربستان مواجه بود. برای تحقق این هدف، بن سلمان با ارائه چشم انداز توسعه عربستان یا همان «طرح ۲۰۳۰» تلاش کرد، چهرهای اصلاح طلب به نمایش بگذارد. در عین حال که پروسه عزل و نصبهای حکومتی همچنان ادامه داشت.
به نظر میرسد، آنچه در این عزل و نصبها مورد توجه قرار نگرفته، پس لرزههای بعد از تغییرات است که نظام سعودی قدرت جذب و انطباق با آنها را نداشته است. موضوعی که هیچ گاه از نگاه ریزبین کارشناسان دور نمانده است، به همین دلیل در سالهای اخیر مقالات، کتابها و تحلیلهای متعددی منتشر شده که در آنها نسبت به فروپاشی حکومت سعودی در صورت به قدرت رسیدن بن سلمان هشدار داده شده است.
به اعتقاد این محافل ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی عقب مانده و ابتدایی عربستان قدرت همنوایی با ریتم تند اصلاحات و تغییرات ادعایی بن سلمان را ندارد.
بازداشتهای محمد بن سلمان در یک سال اخیر که پیش از نهادهای حکومتی و سیاسی؛ دامنگیر نهاد دین و مؤسسات مذهبی عربستان شده، ترجمه عملی ناتوانی در پذیرش تغییرات و پسزدن اصلاحات است که ناشی از عدم تحقق خواستهها و مطالبات از تغییرات و اصلاحات است.
نمود پسزدن اصلاحات و نارضایتی از عدم تحقق مطالبات، نارضایتیها و مخالفتهایی است که حکومتهای دیکتاتور و سرکوبگر همچون خاندان سعودی تلاش میکنند، با خشونت و زور آنها را از بین ببرند، به همین دلیل بازداشتها در عربستان تمام طیفها و گروههای جامعه از نوک هرم یعنی اعضای خاندان حاکم تا کف هرم یعنی شهروندان عادی را دربرمی گیرد.
در نتیجه در جامعه سرکوبگری چون عربستان نارضایتی و عدم مشروعیت هم رهبران سیاسی و هم برنامههای آنها را دربر میگیرد. روندی که تداوم آن تشدید سرکوبها و سلب تمام آزادیها و سرانجام حاکمیت نظام نظام دیکتاتوری بستهای را به دنبال خواهد داشت که در آن کوچکترین صدای اعتراض با شدیدترین ابزارها سرکوب میشود.
عزل و نصبهایی که از زمان به قدرت رسیدن ملک سلمان در خاندان سعودی انجام شده و در مواردی مانند برکناری محمد بن نایف، مقرن بن عبد العزیز و غیره نمود یافته، تحولاتی قابل فهم و درک هستند، اما آنچه در حال حاضر تحت عنوان عزل و نصب در عربستان شاهد آن هستیم و در بازداشت و عزل شاهزادگان و شخصیتهایی همسو با نظام نمود یافته، دستکم در این مقطع زمانی تحولاتی غیر قابل فهم است.
اینکه نتوان دلیل برکناری و بازداشت شخصیتهای همسو با نظام سیاسی را در جامعهای مانند عربستان تحلیل و ارزیابی کرد، ریشه در عواملی چون پیچیدگی نظام حاکم و حاکمیت شبکهای از روابط سری بین عناصر آن دارد که یکی از مهمترین شاخصهای «نظامهای ماسونی» است، نظامهایی که دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی حاکم مطلق بر تمام جوانب زندگی در کشور هستند و تمام امور را در قبضه دارند.
در چنین نظامی بالطبع نه تنها کسی از واقعیت مسائل و امور جاری در کشور مطلع نیست، بلکه نمیداند، آینده چه سرنوشتی را برای وی رقم خواهد زد. پیامد این سردرگمی چیزی جز نارضایتی و اعتراض نمیتواند باشد که تشدید و گسترش آن براندازی نظامها و حکومتهای دیکتاتوری و سرکوبگر را به دنبال دارد.