راغفر : زمان شعار دادن گذشته است / اصلاحات ساختاری در اقتصاد کشور اثربخشی تحریمها را بهشدت کاهش خواهد داد
پایگاه خبری / تحلیلی نگام ، در طول روزها و هفتههای اخیر با بالا گرفتن بحثها در رابطه با احتمال بازگشت آمریکا به برجام و ازسرگیری انجام تعهدات طرفین برجام و رفع تحریمهای اقتصادی علیه کشورمان، بیش از همیشه شاهد کنشها و واکنشها میان دو جبهه از مسئولین کشور هستیم. یک جبهه که بنا بر شرایط نامناسب اقتصادی کشور دیپلماسی را اولویت میداند و تلاش دارد روابط بینالمللی ایران را در قالب برجام احیا کرده و از این رهآورد به رفع تحریمهای اقتصادی برسد و جبهه دیگری که عمدتاً تحریمها را جدی نمیپندارد و از کلیدواژه بیاثر کردن تحریمها برای مخالفت خود با برجام سخن میگوید.
وضعیتی که به گفته «حسین راغفر» اقتصاددان در گفتگو با فراز «به صلاح کشور نیست و نباید دو موضوع رفع تحریمها و تقویت دیپلماسی را در برابر افزایش قدرت اقتصادی با تکیهبر توان داخلی کشور، در برابر هم قرار داد.» او همچنین معتقد است تحریمها به کشور آسیب فراوان رسانده زیرا ساختار معیوب اقتصادی و فساد فزاینده در کشور این امکان را برای آن فراهم کرده است. اینها و بیشتر از آن مسائلی است که در گفتگو با این استاد اقتصاد موردبحث و بررسی قرار گرفت که در ادامه میخوانید.
تحریمها تا چه اندازه به اقتصاد ایران آسیب وارد کرده و راه کاهش این آسیبها را چطور میبینی
شکی در اینکه تحریمهای اقتصادی آسیبهای فراوانی را متوجه اقتصاد ایران کرده است وجود ندارد. اما موضوع جدی که وجود دارد دلایل آسیبپذیری اقتصاد ایران از این تحریمها است.
طبیعی است که رفع تحریمها برای اقتصاد کشور مفید است و این موضوعی بدیهی است. اما آیا رفع تحریمها منجر به بهبود قابلتوجه اوضاع اقتصادی کشور میشود؟ این امری است که بنده در رابطه با آن تردیدهای جدی دارم.
اصلاحات ساختاری در اقتصاد کشور اثربخشی تحریمها را بهشدت کاهش خواهد داد و به نسبتی که ساختارهای اقتصادی یک کشور قدرتمند باشد آثار تحریمها بر آن کشور کم خواهد بود. موضوعی که در مورد کشوری مانند چین میتوان مشاهده کرد و میبینیم که تحریمهای اقتصادی در برابر این کشور به یک ژست سیاسی تقلیل پیداکرده است.
علت اثرگذاری و اثربخشی تحریمها در کشور ما به این سبب است که اقتصاد از داخل دچار مشکلات جدی است. تا اینها اصلاح نشود حتی در صورت رفع تحریمها هم باز کشور با مشکلات عدیدهای روبهرو خواهد بود.
این روزها کلیدواژه بیاثر کردن تحریمها را بسیار میشنویم. معتقدید در شرایط فعلی آیا چنین موضوعی امکان تحقق دارد و اساساً چطور میتوانیم تحریمها را بیاثر کنیم؟
باید این واقعیت را فریاد بزنیم که دیگر زمان شعار دادن گذشته است. شکی نیست که پتانسیل بیاثر کردن تحریمها وجود دارد اما این موضوع شرایطی میخواهد که هیچکدامشان فراهم نیست. یکی از این موارد ساختار ناسالم و بهشدت معیوب اقتصاد ایران است، معضلی که در جان اقتصاد کشور ریشه دوانده و آن را بیمار کرده است و تا این بیمار بهبود نیابد بیاثر کردن تحریمها بیمعنی خواهد بود.
یکی دیگر از این شرایط لازم برای بیاثر کردن تحریمها، رفع فسادهای فراوان و جاری در کشور است. بخشی از فشارهایی که در زمانهای تحریمهای اقتصادی به کشور و مردم واردشده منشعب از فسادهایی است که در داخل شاهد آن هستیم و اگر بخواهیم تحریم را بیاثر کنیم باید این فسادها پایان پذیرد. اما چنین چیزی مشاهده نمیشود و هرچه پیش میرویم تعداد و حجم آنها افزایش مییابد.
موضوع دیگری که بیاثر کردن تحریمها را زیر سؤال میبرد فرار سرمایهها و فرار صاحبان فکر از کشور است. موضوعی که سالها شاهد آن بوده و هستیم. امروز ظرفیت سرمایهگذاری در کشور موجود است اما متأسفانه فرصتها برای چنین سرمایهگذاریهایی به شکل بسیار نابرابر توزیعشده است و روابط فاسد این فرصتها را از مسیر رسیدن بازداشتهاند. این یکی از دلایلی است که صاحبان سرمایه از کشور گریختهاند یا آنها که هنوز هستند بهشدت با موضوع عدم امنیت سرمایهگذاری روبه رو هستند.
علاوه بر اینها باید به یک موضوع دیگر هم اشارهکنم، موضوعی که با برخی موارد پیشگفته در ارتباط است، آنهم حضور و نقش نظامیها و امنیتیها در اقتصاد کشور است. حضوری که در کنار جریان خصولتی، اقتصاد کشور را زمین زده و به بسیاری از موارد پیشگفته دامن زده است. عملاً اینها باید از فعالیتهای اقتصادی خارج شوند تا زمینههای جلب اعتماد فکر و سرمایهگذار داخلی فراهم شود و در راستای بیاثر کردن تحریم بتوان کاری کرد.
البته که عدم اعتماد جدی میان مردم و حاکمیت نیز در سطح شعار ماندن موضوعی چون بیاثر کردن تحریم، کمک میکند. بخش جدی از چیزی که طی سالیان گذشته ازدسترفته اعتماد مردم بهخصوص سرمایهگذاران به حاکمیت است. این موضوع یکی دیگر از دلایل خروج فکر و سرمایه از کشور نیز هست.
خب حال با شرایطی که برشمردید، در این دوگانه موجود که یکی حرکت در جهت رفع تحریم و دیگری بیاثر کردن تحریم را خواستار است، چه باید کرد یا بهتر است بگویم چه میتوان کرد؟
اگر در کشور عزم سیاسی واقعی وجود داشته باشد و به شعار اکتفا نشود، راهحل هم وجود دارد. دیپلماسی در جهت گسترش و تقویت ارتباطات بینالمللی و رفع تحریمها از یکسو و اصلاحات ساختاری اقتصادی در داخل که منجر به تقویت بنیه اقتصادی شده و بیاثر کردن تحریمها را میتواند در پی داشته باشد، جدای از هم نیستند و نباید مستقل از هم موردتوجه قرار گیرند.
بدون شک دیپلماسی باید به پیشبرد امور کمک کند و کار خود را انجام دهد و اثربخشی خود را بگذارد. البته دیپلماسی که سیاستهای تنشزدایی را پی بگیرد تا بتواند کارکرد مثبتی بر جای بگذارد.
نقش ارتباطات بینالمللی بسیار نقش قابلتوجهی است اما این نافی اقدامات داخلی نیست. از یکسو اگر برای رشد اقتصاد داخلی چشم به رفع تحریمها داشته باشیم در اشتباهیم و از یکسو اگر به محدود کردن اقتصاد و شعار اکتفا کنیم در اشتباهیم.
باید به باد داشته باشیم در صورت رفع تحریمها هم بسیاری از مشکلات اقتصاد ایران ریشهای است. اگر عزم سیاسی برای حل مشکلات کنونی وجود داشته باشد، باید این دو در کنار هم دیده شود.
از سوی دیگر نگاه کنید اوج اثربخشی تحریمها در طول سالهای بعد از انقلاب مربوط به دوره دوم دولت آقای احمدینژاد و همچنین در دولت دوم آقای روحانی است. زیرا در طول دولتهای نهم و دهم و در دولت یازدهم و دوازدهم آسیبهای بسیار قابلتوجهی به ساختار اقتصاد کشور وارد شد. آسیبهایی که زمینه را برای فسادهای این سالها فراهم کرد. توجه به این موضوع نشان میدهد خیلی هم عجیب نیست تحریم اثربخش است.
اگر منابع و امکانهای موجود درست تخصیص پیدا میکردند در ۱۵ سال گذشته مسئله ما امروز عملاً کاملاً متفاوت میبود. همم قدرت چانهزنی ما در مذاکرات بینالمللی تقویت میشد و هم اینکه فرصتهای اثربخشی تحریمها محدود میشد.
امروز هم حلوفصل این مسائلی که اقتصاد در داخل با آن دستبهگریبان است بسیار مشکل است به این خاطر که فساد بسیار گستردهتر از هرزمانی شده است. بسیاری از کانونهایی که باید حافظ امنیت اقتصادی و سیاسی جامعه باشند خود از این فسادها در معرض آسیب هستند و همه اینها سبب شده که کار اصلاحات هرروز مشکلتر و پیچیدهتر شود. باور دارم تا مادامی ساختارهای معیوب اصلاح نشود نمیتوان به هیچچیز امید بست.