زنگ خطر از میان رفتن سرمایههای فرهنگی را جدی بگیرید / روز گذشته چراغ کتابفروشی «دف» هم خاموش شد
پایگاه خبری / تحلیلی نگام ، چراغ یکی دیگر از کتابفروشیهای پایتخت خاموش شد، آنهم به لطف سنگینی روزافزون سایه مشکلات اقتصادی و میهمان ناخوانده جهانی که این روزها مشکلات مضاعفی را رقمزده است. البته که بیتوجهی ما مخاطبان به حفظ حیات کتابفروشی محلههایمان هم بیتأثیر نبوده و نیست.
مریم شهبازی در ادامه در ایران نوشت :
آنطور که گفتههای برخی اهالی فرهنگ حکایت می کند، تعطیلی پیدرپی کتابفروشیها موجب جدیت بیشتر مسئولان وزارت فرهنگ برای چارهاندیشی در توقف تعطیلی کتابفروشیها شده، اتفاقی که گویا به دستور مستقیم شخص سید عباس صالحی بوده است.
بعد از «دف» نوبت کدام کتابفروشی ست؟
اگر گذرتان به محدوده پل سیدخندان، نرسیده به سهروردی شمالی افتاده باشد «کتابفروشی دف» را دیدهاید، کتابفروشی به نسبت بزرگی با ویترینی پوشیده از تصاویر بزرگان ایرانی و خارجی عرصه فرهنگ و هنر که از میان مغازههایی سر برآورده که در میانشان ارائه هر خدماتی دیده میشود جز کارهای فرهنگی. از کبابی گرفته تا اغذیه فروشیهای دهه شصتی و حتی کافههای امروزی و سفرهخانه و تعدادی هم فروشگاه لباس و حتی بهاصطلاح رایج «پت شاپ ها».
هرچند که این کتابفروشی هم طی چند روز آینده بهطور کامل از این خیابان خداحافظی میکند و بهاحتمال بسیار جای خود را به مغازهای با کاربری مشابه همسایگان خود میدهد.
البته «دف» تنها قربانی این روزهای کتابفروشیهای سطح کشور نیست، اوایل اردیبهشتماه هم «هنوز»، از کتابفروشیهای راسته کریم خیابان کریمخان ناچار به تحویل ملکی شد که در آن فعالیت داشت. مدیران کتابفروشی «هنوز» در حالی ناچار به تحویل ملک اجارهای خود شدند که ناامیدانه به برقراری دوباره این فروشگاه فرهنگی حتی در محلهای دیگر امید دارند.
این اتفاق در حالی رخ داد که کسبوکار در مشاغل مختلف تحت تأثیر شیوع بیماری کرونا با مشکلات متعددی روبهرو شده، هرچند که به نظر میرسد مشاغل کوچک همچون کتابفروشیها که در زمره حرفههایی با اهداف کاملاً تجاری نیستند بیش از دیگران لطمه ببینند.
تازهترین نمونه این گفته همانطورکه اشاره شد، کتابفروشی «دف» است که چهار سال و هشت ماه قبل با حضور جمعی از اهالی فرهنگ و هنر افتتاح شد، اما آنچه تعطیلی کتابفروشیهایی نظیر «دف» یا «هنوز» را متفاوت از دیگر مشاغل میکند تلاش آنها برای برپایی نشستها و جلسات فرهنگی برای نهادینه کردن ضرورت توجه به محصولات فرهنگی ازجمله کتاب و برقراری تعامل میان مردم و فعالان فرهنگی- هنری ست. حمیدرضا شعبانی، مدیر کتابفروشی «دف» درباره این موضوع به «ایران» میگوید: «مسأله نگرانکننده در تعطیلی کتابفروشیها این است که آنها تنها بخشی از ویترین صنعت نشرمان نیستند بلکه اغلب محملی برای رونق بخشیدن به فعالیتهای فرهنگی از طریق برپایی نشستهای مختلف هم هستند.»
سرمایههایی که بهراحتی قابل جایگزینی نیستند
این گفته شعبانی و دیگر فعالان فرهنگی گویای آن است که تعطیلی یک کتابفروشی تنها خاموشی یک کسبوکار نیست، بلکه به معنای از دست رفتن یکی از سرمایههای فرهنگی کشورمان است. آنهم در شرایطی که حتی در کمترین متراژ یک کتابفروشی هم میتوان به برپایی دیگر مشاغلی نظیر ساندویچی و کبابی پرداخت که همواره با شرایطی بهتر از بنگاههای فرهنگی مواجه هستند.
اما دلیل تعطیلی پیدرپی کتابفروشیها که چندی است شاهد اوج گرفتن آنها شدهایم چیست؟ شعبانی در بازگویی تجربه کتابفروشی دف و اینکه چرا ناچار به تعطیلی شدهاند ادامه میدهد: «پاسخ این پرسش را باید در زنجیرهای از دلایل جستوجو کرد، تردیدی نیست که شیوع بیماری کرونا و مشکلات ناشی از آن تأثیر عمدهای بهجای گذاشتهاند، اما این همه ماجرا نیست.»
این مسئول نشر و کتابفروشی قسمت اعظم مشکلات پیش روی نشر را نشأت گرفته از شرایط کلی و سیاستگذاریهای اقتصادی میداند و البته بهنظام بانکی هم اشاره میکند که تأثیر بسزایی در رشد فعالیتهایی با ماهیت دلالی و واسطه گری دارد و میگوید: «ما کتابفروشان بویژه طی ماههایی که بیماری کرونا اندک رمق مان را هم گرفته با مشکلات متعددی دستبهگریبان شدهایم، از گرفتاریهای مرتبط با تأمین اجتماعی و بیمه کارکنان گرفته تا قبض آب، برق و تلفن. متأسفانه وزارتخانهها و سازمانهای طرف حسابمان، حتی در شرایط فعلی هم مصر به دریافت هزینههایی هستند که بر گردن ماست؛ اما وقتی پای دریافت مطالبات ما به میان میآید برای طلب هیچکدام از آنها شانسی نداریم یا اینکه باید مدتها دوندگی کنیم؛ ازجمله همین بحث خرید کتاب ارشاد از مؤسسات نشر گرفته تا بحث مابهالتفاوتی که معاونت فرهنگی باید به کتابفروشیها در طرحهای تخفیف فصلی بپردازد.»
سازمانهای طرف حساب کتابفروشان همراهی نمیکنند
یکی از گلایههای مشترک شعبانی و اغلب کتابفروشان این است که چرا در شرایط فعلی، سازمانها و ارگانهایی نظیر تأمین اجتماعی و بانکها در دریافت مطالبات خود حداقل برای مدتی صبر نمیکنند تا بلکه شرایط قدری به روال عادی بازگردد. شعبانی در تشریح چرایی تعطیلی این کتابفروشی میگوید:«طی ماههای اخیر قیمت ارز چنان سیر صعودی عجیبی داشته که تأثیر آن به طرز شگرفی بر قیمت ملک هم اثر گذاشته، از همین روی صاحبملک کتابفروشی هم آن را فروخت که البته او هم ناچار بود و گلایه به تصمیمش وارد نیست.»
به گفته شعبانی شرایط سایتهای فروش کتاب بهدنبال در نظر گرفتن تخفیفهای آنچنانی بهتر از کتابفروشیهاست، اقدامی که ورود به آن برای کتابفروشان چندان راهگشا نیست و درنهایت حذف کتابفروشیهای فیزیکی و تعامل رودررو با مخاطبان را بهدنبال دارد. او دراینبین از برخی ناشران که کتابهای خود را با تخفیفهای گاه پنجاهدرصدی ارائه میکنند هم گلایه دارد و ادامه میدهد:«این ناشران از سود خود که نمیزنند، آنها درصدی که به توزیعکننده و کتابفروش تعلق داشته حذف میکنند که در صورت ادامه این روند منجر به حذف کتابفروشان از زنجیره نشر میشوند.»
آنطور که مدیر این کتابفروشی و نشر میگوید، طی روزهای گذشته به حضور در جلساتی با حضور مسئولان ارشاد و شورای شهر دعوتشده که او را به همراهی و نرفتن از این حرفه تشویق کردهاند؛ او ادامه میدهد:«باوجود همه بیمهریها قبول دارم که حداقل در وزارت ارشاد همچنان با افراد دلسوزی روبهرو هستیم، روز گذشته در جلسهای با محسن جوادی، معاون فرهنگی وزیر ارشاد قدری امیدوار شدم که بتوانیم این کتابفروشی را دوباره دایر کنیم. متأسفانه در شرایطی ناچار به تعطیلی کتابفروشی دف شدیم که بعد از چند سال فعالیت مداوم تازهکارمان به سرانجام رسیده بود.
حالا دوستان وزارت ارشاد و حتی احمد مسجد جامعی از شورای شهر هم قول همکاریهایی دادهاند، بااینحال باید دید چقدر بودجه برای حمایت از من و همکارانی با وضعیت مشابه دارند، اینکه موفق به انجام برخی همکاریها با شهرداری یا سازمانهایی نظیر اوقاف میشوند یا نه.»
نهتنها ما، بلکه در خلال خبر و گزارش دیگر همکاران رسانهای همبارها از این گفتهایم که تعطیلی کتابفروشیها، تنها خاموشی یک کسبوکار نیست. تعطیلی یک کتابفروشی بهمثابه خاموشی بخشی از فعالیتهای فرهنگیمان است که برای شروع مجدد آنها به سرمایهگذاری سنگینی نیاز است که شاید جبرانپذیر هم نباشد. همین کتابفروشی «هنوز» که اواسط بهار تعطیل شد، علاوه بر فروش کتاب محلی برای برگزاری نشستهای هفتگی در حوزههای مختلف فرهنگ و هنر هم بود، یا کتابفروشی دف، آنهم با چنین کارکردی خاموش شد. حالا باید دید مسئولان فرهنگی- اقتصادی بالاخره چارهای جدی برای حل این مسائل میاندیشند یا همچنان باید شاهد تعطیلی پیدرپی کتابفروشیها و از دست رفتن سرمایههای فرهنگی در بخش خصوصی باشیم.