نخستین مینیاتوریست زن
پایگاه خبری / تحلیلی نگام _ ۱۳ آبان ۱۲۹۴؛ ۱۰۵ سال پیش در چنین روزی کلارا آبکار در تهران زاده شد. او هرگز آثارش را به فروش نگذاشت.
پدر و مادر کلارا آبکار از ارمنیان جلفای اصفهان بودند و زود به استعداد دخترشان در دبیرستان پی بردند و در پیشرفت او کوشیدند: “نقش معلمان دلسوز به خصوص معلم نقاشیام مارکار قرابگیان در پیشرفت من بسیار موثر بود”.
۲۳ ساله بود که به هنرستان دخترانه راه یافت و نزد استادانی مانند هادیخان تجویدی و طاهر جوادزاده مینیاتور و نزد میرزاعلی درودی تذهیب را فرا گرفت. او سه سال بعد از وزارت پیشه و هنر گواهینامه درجه یک مینیاتورسازی را دریافت کرد و به هنرستان عالی رفت:
“نوعی از نقوش گره را در کتابهای هنری ارامنه دیده بودم. وقتی در مسیر طولانی دوران هنری با استاد عالیقدر، حسین کاشیتراش، با آنهمه نبوغ آشنا شدم، حیفم آمد که از دریای معرفتش قطرهای برنگیرم. بدین ترتیب نزد ایشان شروع به آموختن هنر گرهچینی یا گرهسازی (نقش و نگار روی کاشی و چوب) نمودم که الحق کاری بس مشکل و وقتگیر بود”.
۴۰ ساله بود که پس از ۱۴ سال کار و آموزش به استخدام دانشکده هنرهای زیبا درآمد و سه سال بعد از آنجا لیسانس نقاشی در شاخه مینیاتور گرفت.
او در تذهیب (کتابآرایی) و مینیاتور پیرو سبک گذشتگان به ویژه نگارگران روزگار دودمان صفوی بود و رنگآمیزی و خطهای طبقهبندیشده را به سبک نقاشی سنتی ایران، بر نگارگری نوین و “پِرسپِکتیو” برتری میداد.
کلارا آبکار بیش از ۱۰۰ نگاره ماندگار مانند “انوشیروان و بزرگمهر”، “شکار بهرام”، “یوسف و زلیخا”، “پیرزن و سلطان سنجر” و “تاج پیمان” که نگینکاری روی نقره است از خود به جا نهاد و همه را به سازمان میراث فرهنگی پیشکش کرد.
افزون بر این او تابلوهای بسیاری در زمینه تذهیب دارد که تذهیب هشت ضلعی او با طرح بته جقه در میان کارشناسان و علاقهمندان شناخته شده است.
۶۲ ساله بود که بازنشسته شد: “برای هنرمندان نباید بازنشستگی وجود داشته باشد زیرا درست در زمانی که یک هنرمند با دنیایی از تجربه و ذوق در اوج شکوفایی میتواند به آفرینش هنری بپردازد، ابلاغ خانهنشینی به او میدهند”.
۷۳ ساله بود که خانه شخصیاش را آموزشگاه نگارگری کرد و دو سال پس از آن موزهای به نام او با آثارش در کاخ پیشین سعدآباد گشوده شد.
کلارا آبکار در ۸۰ سالگی در زادگاهش درگذشت.