پایگاه خبری / تحلیلی نگام _ ۲۵ شهریور ۱۳۷۲: ۲۷ سال پیش در چنین روزی ابوالقاسم اِنجوی شیرازی در تهران درگذشت: “قصه، از کودکی تا پیری، آدمی را به سوی خود میکشد”.
ابوالقاسم اِنجوی شیرازی در سال ۱۳۰۰ در شیراز زاده شد. پدرش از روحانیان مخالف رضاشاه بود که با خانواده به تهران تبعید شد.
او دبیرستان را در تهران گذراند و همنشین ملک الشعرای بهار و جلال همایی شد.
۱۸ ساله بود که با صادق هدایت آشنا و از همان زمان همکار او در گردآوری قصهها و مثلهای مردمی شد.
۲۳ ساله بود که سردبیر روزنامه “نبرد امروز” شد و سال بعد روزنامه “افق” را گشود که به خاطر مطالب تند و انقلابی توقیفش کردند او را به سوئیس و سپس فرانسه (نزد هدایت) روانه ساختند.
۲۶ ساله بود که به ایران بازگشت، دبیر شد و به نهضت ملی شدن نفت پیوست و با نامهای “الف نجوا”، “الف جویا” و “الف صبح” مقالات تندی علیه حکومت در روزنامه “آتشبار” نوشت.
۳۳ ساله بود که به جزیره خارک تبعید شد:
“بیابان و من این شام دیجور
دلم لبریز درد و دیده بینور
تنم آزرده صد رنج و تیمار
سرم سودایی سودای آن یار
دلم افسرده در زندان و تبعید
امیدم جمله بر فردای دیدار”.
۴۰ ساله بود که برنامه رادیویی پرطرفدار “فرهنگ مردم” را آغاز کرد که ۱۷ سال ادامه داشت و روستاییان بسیاری را برانگیخت که قصهها، بازیها، جشنها، مثلها و آداب و رسومشان را برای همگان بازگو یا بازنویسی کنند.
او علیرغم مخالفتهای بسیار، مجموعه سترگی از “فرهنگ تودهها” گرد آورد: “عدهای از دوستان نزدیک بر من خرده میگیرند که بعد از این همه وقت و عمر، چرا برای “اتل متل توتوله” برنامه گذاشتی. در این ملک، تنها چیزی که خریدار ندارد خدمت بیسر و صدا و صادقانه است”.
او برای گردآوری فولکلور، نخستین پرکز پژوهشی صدا و سیما را پدید آورد.
در خانه او که پس از درگذشتش تبدیل به کتابخانه و موزه فرهنگ مردم شد، یادگارهای فراوانی یافت میشوند که حاصل شیفتگی او به فرهنگ مردم سرزمینش بوده است گرچه این موزه هم اکنون از کاربری افتاده است.
او در پایهگذاری مطالعاتی که امروزه با عنوان “سبک زندگی” شناخته میشود، نقش فعال داشت.
او بر پایه پژوهشهای مردمنگارانه دیوان حافظ را تصحیح کرد و پرده از بسیاری از پیچیدگیهای این دیوان برداشت.
پرفسور مارزلف خاورشناس آلمانی با بهرهگیری از یافتههای او قصههای ایرانی را به اروپاییان شناسانده است.
ابوالقاسم اِنجوی شیرازی در ۷۲ سالگی در تهران درگذشت.