حسين ارغوانى
اصلاحات یک تفکر تحول خواه و ترقیخواه و آزادیخواه و عدالتخواه و ضد استبداد و خشونت پرهیز و ضد انقلاب است و یک فرد و حزب و گروه خاص نیست. تفکر اصلاحات حاصل نیم قرن تجربه انقلابی گری و خشونت ورزی و افراط گرایی و تمامت خواهی و آرمانگرایی و نتیجه اتلاف عمر سه نسل ایران است. برای تعریف دقیق اصلاحات باید مرز بندی دقیق ان با اصولگرایی و براندازی و بعبارت دیگر با موافقان و مخالفان نظام را تبیین کرد.
برای اصولگرایان موافق نظام ، اصل نظام است و قدرت مقدس است و حفظ نظام و بقای در قدرت به هر قیمت مهمترین اصل است. برای براندازان مخالف نظام هم براندازی نظام و رسیدن به قدرت به هر قیمت اصل است.
لذا برای هر دو گروه اصولگرا و برانداز طرفدار و مخالف صفر و صدی نظام ، قدرت هدف و مقصدی نهایی و اصلی مقدس است و هدف وسیله را توجیه می کند و برای رسیدن به این هدف مقدس کاربرد هر وسیله ایی قابل توجیه است و برای حفظ قدرت یا رسیدن به قدرت کاربرد خشونت نیز مجاز است. این همان نقطه صفر مرزی اصلاحات با اصولگرایی و براندازی است.
اصلاحات نباید نظام محور و قدرت محور باشد و بعبارت دیگر نباید حفظ نظام و رسیدن به قدرت به هر قیمت برای ان اصل باشد. اصلاحات باید جامعه محور و انسان محور و ایران محور باشد. برای اصلاحات باید ایران و انسان و منافع ملی اصل و هدف باشد. اگر نظام اصلاح پذیر است باید در در حد توان در اصلاحش کوشید ولی اگر اصلاح پذیر نیست که تا بحال نبوده در اینصورت اصلاحات نباید تا ابد ملت را معطل نظام و همه چیز را فدای بقای ان کند و باید به همراه جمهور ملت اماده عبور مسالمت امیز و نرم از نظام فاسد و ظالم و مستبد و غیر قابل اصلاح شود. هدف غائی اصلاحات اصلاح جامعه و کشور است اگر تحقق این هدف با اصلاح نظام ممکن شد چه بهتر و اگر نشد باید نظام را از سر راه ملت برداشت و از آن عبور کرد.
تا وقتی دندانی قابل اصلاح و ترمیم است باید به هر قیمتی ان را حفظ کرد ولی وقتی دندانی دیگر قابل ترمیم و اصلاح نیست باید از ریشه آنرا کشید و دور انداخت و نباید سلامتی و اسایش انسان را فدای بقای یک دندان فاسد کرد.
به نظر من انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ آخرین فرصت اصلاح نظام است. اگر نظام حاضر به برگزاری انتخابات ازاد و تمکین به رای ملت نشود یعنی دیگر اصلاح پذیر نیست و باید از ان عبور کرد. عبوری نرم و مسالمت امیز و بدون خشونت با مقاومت مدنی از طریق عدم پرداخت مالیات و قبوض مصرفی و اعتصاب همگانی.
برای فهم این موضوع که نظام اصلاح پذیر هست یا نیست نباید تا روز انتخابات صبر کرد. اگر طرح اصلاح قانون انتخابات آنچنانکه در مجلس در دست تهیه است در شورای نگهبان به تصویب برسد ، باید فاتحه انتخابات و فاتحه اصلاح نظام را خواند و از این به بعد اصلاحات باید وارد فاز جدید عبور مسالمت امیز و نرم از نظام شود اما وارد فاز براندازی و انقلابیگری نباید بشود تا روزی که نظام را وادار به تمکین در برابر اراده ملت و برگزاری انتخابات ازاد کند.
انتخابات ۱۴۰۰ آخرین فرصت اصلاح نظام است اما پایان راه جنبش اصلاح طلبی نیست بلکه آغاز ورود آن به فاز عبور از نظام است اما نباید راه را بر اصلاح نظام بست و هر گاه که راس نظام توبه کند و آماده اجرای اصلاحات شود باید راه بازگشت آن به آغوش ملت و جبران مافات باز باشد.