به نام خدا
پیشنهاد آشتی ملی و اتحاد و همبستگی ملت و جناحین حاکمیت، که با سومدیریت طرفین در سال 88 ترک های عمیقی بر آن وارد شد و کماکان با مفاسد کلان اقتصادی و عدم برخورد با علل و ریشه های سوتدبیرها، بحران زا تداوم دارد، رهگشای منطقی ای برای برون رفت از بن بست کنونی می نماید. برای اطمینان از میزان اعتبار قابلیت اجرایی و عملیاتی این پیشنهاد که البته سوای نیت خالصانه و خیرخواهانه پیشنهاد دهندگان می باشد، پرسش های اساسی ای بر ارکان این پیشنهاد وارد است. ابهامات موجود در راه حل پیشنهادی آنقدر زیاد هست که مخرج مشترک موافقین و یا مخالفین، فقط در خود کلمه “آشتی ملی” قابل جمع شدن است و نه جزییات دیگر! با رصد نگرش فکری و رفتاری کنشگران عرصه سیاسی کشور و تجربه سی و هشت ساله مدیریت بحران ها در نظام جمهوری اسلامی، نحوه انجام این پیشنهاد ثقیل می نماید. چرا که:
1. اگر به گذشته برگردیم می بینیم تفاوت نگرش طرفین، عمیق تر از آنست که بتوان آنها را زیر یک چتر جمع کرد. اینکه اصولگریان تفسیرشان از شرع و قانون، کاملا” در تضاد با تفسیر اصلاح طلبان است آنقدر واضح و مبرهن است که نفی آن، بیشتر توهین به شعور نفی کننده است تا دیگران! لذا آشتی ملی باید مشخص نماید انقلاب اسلامی را فقط با یک تفسیر از شرع و قانون و روح انقلاب قبول دارد یا به رسمیت شناختن تکثر تفاسیر از این موضوع را منطبق با خواست انقلابیون و ملت می داند. بدنه اجتماعی به هیچ عنوان معامله برای کسب قدرت و منصب به بهای نفی حقوق ملت را نمی پذیرد. پس باید تکلیف خطوط قرمز طرفین را کاملا” مشخص نمود تا بدانیم قرار است کدام خطوط تغییر کنند! سیاست ورزی مبهم با مردم، غیراخلاقی و مذموم است و فرقی نمی کند که در کدام جبهه و توسط کدام جناح اعمال شود. شتر سواری دولا دولا نمی شود.
2. وقتی جناحی، به هیچ التزام قانونی، شرعی و اخلاقی پایبند نیست و برای ماندن در قدرت، حدی برای رعایت نمی شناسد، قرار است در زمینه حقوق بشر، شایسته سالاری، آزادی عقیده و بیان و اعمال قانون برای همه و … چگونه با آنان تعامل کرد؟
3. اصلاح طلبان قرار است در راه این مصالحه از چه چیزهایی بگذرند! و چه چیز بدست آورند؟! اصولا” مگر خواست اصلاح طلبان چیست جز مطالبات مردم برای استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی، عدالت واقعی و برخورد با رانت خواران و مفسدان خرد و کلان اقتصادی با تبعیض، اعمال واقعی جمهوری و شایسته سالاری و … ! آزادی تمامی زندانیان سیاسی! جلوگیری از تحقیر و توهین به شخصیت ها ! اجازه بیان و انتشار تفاسیر متفاوت از تفاسیر حاکمیتی در علوم انسانی و حوزه ها و …! یگانگی در سیاستگذاری و اعمال سیاست خارجی و روابط بین الملل! عدم دخالت نظامیان در سیاست و اقتصاد! یعنی واقعا” همه و همه اینها آیا شدنی است! ویا اینکه تمامی این بحث آشتی ملی فقط برای جلوگیری از حمله نظامی آمریکاست!
4. شاید قرار است هزینه فقط تبری جستن برخی از کنشگران سیاسی از مواضع خود در سال 88 باشد همین! قابل درک و منصفانه است. اما اگر چنین کردند و بعد رقیب زیر میز بازی زد و نه تنها فرآیند مورد انتظار را طی نکرد بلکه از این برگه برای تحقیر و نفی اصلاح طلبان استفاده نمود چه باید کرد؟
5. وحدت ملی در سایه توافق همگانی و مجاب شدن مردم، شدنی است نه لابی نخبگان. باید دید آیا مردم نیز موافق شرط و شروط ها هستند یا خیر. در حقیقت آنها هستند که باید روش مطلوب در مشروعیت و حمایت و پشتیبانی از آن را تعیین کنند. تمام پشتوانه اقتدار برای چانه زنی اصلاح طلبان، حمایت مردم است و اگر دوباره مانند گذشته سر اصلاحات به راه خود برود و انتظار داشته باشد بدنه حامی با قاطعیت ضمن تایید بدون پرسش، به آنها برسد، خیال باطلی است که تعبیر نخواهد شد. نسخه پیچی های کلان گعده ای برای نظام و مردم دیگر جواب نمی دهد. گویا برخی نمی خواهند باور کنند بجز آنها مردم دیگر هم در این کشور حق اظهارنظر دارند و باید از آنها نیز قبل از هر تصمیم گیریی نظر خواهی شود. این باور اشتباه متصلب شده است که باعث شده احزاب کشور چه اصلاح طلب و چه اصولگرا با نام حزب،در واقع شرکت های سهامی تاسیس کنند! س
6. اما در آخر، یکی از میزان های معتبر برای اعتبارسنجی و راست آزمایی و تعامل طرفین می تواند اجتناب از نقد غیر منصفانه و توهین و تحقیر دولت جناب روحانی باشد. اگر اتحاد هدف است چه اتحادی بهتر از همراهی و همکاری با دولت موجود برای دفع شر اشقیا و اعتلای ایران عزیز. این مهم نه تنها قدرت و صلابت ملت و نظام را به جهانیان نشان خواهد داد بلکه باعث حذف هرگونه ماجراجویی های پر هزینه توسط دشمنان خواهد شد.
خوشبین هستیم به آینده تلاش دغدغه مندان بی ادعا و دلسوز و خرد سیاسی مردم شریف مان، وگرنه اگر کار را به قدرت طلبان و دلالان سیاست واگذاریم ایران مان بر باد خواهد رفت.
بدرود
برگرفته از صفحه تلگرام نویسنده