پایگاه خبری / تحلیلی نگام – ✍️محمدپوریا بهشتی
از خرداد ۷۶ تا مرداد ۸۴، از خرداد ۹۲ تا همین امروز، عدهای مدام بر طبل مخالفت با خواست و اراده مردم کوفتند و حالا یادشان افتاده که «مردم با سیاست قهر کردند».
سیدحسین نقوی حسینی که از جمله اصولگرایانی بود که روزگاری یکی از چهرههای شاخص آنها به حساب می آمد و ناگهان یک اشتباه او را این دوره از حضور در مجلس بازداشت، در مصاحبه ای گفته: «جامعه ایرانی گویا با سیاست قهر کرده است چراکه دیگر این حوزه را حلال مشکلات خودش نمی داند. اگر برای این اتفاق فکری نشود قطعا با پیامدهایی همراه خواهد بود که هزینه های به مراتب سختی برای کشور رقم خواهد زد.»
اینکه چرا مردم از سیاست قهر کردند و «این حوزه را حلال مشکلات خود» نمی دانند، برای این است که مردم سالها رای دادند که تا خواسته هایشان به سر بنشیند اما نشد. مردم به هر طریق ممکن خواسته خود را از طریق صندوق رای فریاد زدند و گفتند: «تفکری که خود را برتر از مردم می داند و فکر می کند مملکت و نظام ملک طلق خودشان است را نمی خواهند، اما به گوش کسی نرفت.
مردم در سال ۷۶ شور انتخاباتی ایجاد کردند که بگویند: «جریانی که سعی می کرد به هر ترتیب (ولو با راه اندازی کارناوال رسوای عصر عاشورا) به قدرت برسد را، نمی خواهند. با این حال اما به خرج کسی نرفت. مردم در سال ۹۲ و ۹۶ گفتند: گفتمان تعامل با دنیا را در مقابل گفتمان تقابل با جهان (که جلیلی و همه اصولگرایان از آن پیروی میکنند) را نمی خواهند، اما فقط تا مرحله بستن توافق در مقابلشان سکوت کردند و پس از آن حملات آغاز شد.
مردم در سال ۹۴ تصمیم گرفتند بهخاطر عملکرد شورای نگهبان در ردصلاحیتهای گسترده، به هر ناشناسی در مقابل کاندیداهای اصولگرایان رای بدهند، اما وقتی به مجلس رفتند طوری برخورد شد که به مردم این پیام منتقل شد: «اینها آمدند به شما وعده دادند اما عمل نکردند.»
وعده آنها به مردم اما دور کردن تندروها از قدرت بود. اما ۲۴ ساعت شبانه روز و هفت روز هفته به مردم تفهیم کردند که حتی اگر مجلس هم FATF را تصویب کند ما اجازه نمی دهیم.
دیگر دستکم عوض کردن نام خیابان ها از اختیارات شورای شهر بود که آن را هم متوقف کردند تا به مردم حالی کنند: «فقط هر چه ما بخواهیم انجام میشود». با این وضعیت توقع داشتید چه اتفاقی بیفتد؟ مردم با سیاست آشتی هم داشته باشند؟ هنوز تصور می کنید رویگردانی مردم از جریان اصولگرایی به این خاطر است که از سوی جریان رقیب «تخریب» شد است. یعنی برای مردم قوه عاقلهای تصور نمی کنید؟ حالا تازه از «قهر مردم با سیاست» میگویید؟
آقایان برای پشیمان شدن از کاری که کردید کمی زود نیست؟ هنوز سکانداری یکدست در امور کشور آغاز نشده است. این همان وضعیتی است که از سال ۷۶ آرزوی آن را داشتید. تمام نمایندگان مجلس، شورای شهر، قوه قضائیه، دولت، شورای نگهبان، شوراهای عالی کشور، نیروهای مسلح و تمام نهادهای خصوصی و نیمه خصوصی را در اختیار شماست تا وعده های گلستان کردن ایران را اجرایی کنید.
شما نمیدانستید اما مردم به خوبی میدانستند که پایههای اصلی قدرت هر کشور «مردم» هستند و برای همین هم چون با رای دادن متوجه خواسته آنها نشدید، حالا با قهرشان نشان میدهند که قدرت نزد کیست. حالا متوجه خواهید شد چقدر سخت است از مردم بخواهید با یکی از تصمیمات دولت یکدست همراهی کنند.
تنها باید امیدوار بود برای حل مشکل به روش استالین و مائو متوسل نشوید. این مردم نجیب تر از آن هستند که بلایی چون میدان «تیان آن من» و آبان ۹۸ بار دیگر بر سر آنها بیاید.
حالا که قدرت را یکدست در اختیار گرفتید، دستکم در رفع مشکلات مردم بکوشید. هرچند که این مردم هیچ امیدی به شما ندارند.