مدتی نمی گذرد .شاید چند صباحی ، شاید کمتر و شاید کمی بیشتر از آنچه شما تصور کنید.
اینجا آنکاراست ، پایتخت جمهوری ترکیه است .تنها چند روزی است که ترکیه و دولت و اقتصاد آن تحت شدید ترین حملات اقتصادی یا اصطلاحا جنگ تجاری از جانب آمریکا قرار گرفته است.حمله ای که باعث گردید ارزش لیره ترک به پایین ترین سطح خود نسبت به دلار و یورو برسد و در واقع سقوط آزادی فاجعه بار برای اقتصاد این کشور داشته باشد.اما تنها یک دستور از جانب رئیس جمهور آن باعث گردید اراده ملی با شفافیت ی کامل نمایش داده شود.نطق رجب طیب اردوغان پیرامون تحویل دلار و طلای ملت به صرافی ها و تبدیل آن به لیره ترک جهت جلوگیری از سقوط ارزش پول ملی باعث گردید صف هایی عظیم در صرافی ها بسته شود .
اما ما شاهد آن بودیم که مدت مدیدی یا بهتر بگوئیم سالیان است که دولت از ملت ما میخواهد ارز و طلای خود را به صرافی ها تحویل دهند اما گوش شنوایی دیگر نیست.حقیقتا چرا؟
مگر ما همان ملتی نبودیم که برای یک وجب خاکمان ، جانمان را دادیم، پدر و فرزند خود را دادیم.بند کفش همسر خود را بستیم.حال چه شد که ملتی که از جان خود می گذشت ، ملتی که بقول آخوند های جمهوری اسلامی متعلق به دوران طاغوت و فساد و فحشا بودند، چنین شدند؟
مگر نمیگویند شاه در ایران ما بی بند و باری را رواج میداد.
سوال من از مسئولین جمهوری اسلامی این است.چه کردید با مردمی که جانشان را میدادند اما اکنون تنها به فکر سیر کردن شکم خود و فرزندان خود هستند.
شرم بر شما که زیر بیرق اسلام چنان کردید با ما که چنین شدیم….
و اما ختم کلام : ولایت مطلقه فقیه و نائب امام زمان ( عج ) آقای خامنه ای ، دیگر به شما اعتمادی نیست .