✍️ احمد حیدری
چند سالی است که به دلایل مختلف، کشور وضع نابسامانی دارد و انتقادات از گوشه و کنار شنیده میشود. البته در این سالها جناح اصولگرا در نقد دولت و قوه مجریه پیشتاز بوده است و تقریبا صد در صد نابسامانیها را متوجه «دولت روحانی» این «انتخاب بد مردم» دانسته و آن را آماج نقد بیرحمانه و مطلق العنان قرار داده و حتی بسیاری از موارد، از نقد به توهین گراییده است که کاش انتقاد از همه کانونهای قدرت به این راحتی و بیهزینهای بود و باشد ولی هیهات!
طبیعی است که نقدها همیشه منصفانه و بهجا نیست ولی نوع مواجهه با نقد حتی اگر غیر منصفانه و نابهجا باشد، نشان میدهد مواجهه کننده به آزادی نقد در جامعه معتقد است یا باورمند به «قلم شکستن و زبان بریدن» میباشد. اخیرا که جناح اصولگرا با پیروزی در انتخابات اقلّی در آستانه به دست گرفتن قدرت اجرایی است و بقیه ارکان قدرت را هم که از سابق در اختیار داشته، در صدد برآمده چهرهای مردمدار و آزادمنش از خود ارائه دهد و چهرهای که به ناحق یا حق از او در اذهان نقش بسته، را اصلاح کند؛ از این رو دفتر رئیس جمهور منتخب و بعد از ایشان رئیس جدید قوه قضائیه با ارتباط تلفنی برقرار کردن با منتقدان شناخته شده مخالف، با اصرار از آنان خواستهاند نقدهای خود را عرضه دارند تا مورد توجه و احیانا عمل واقع شود. این اقدام اگر نه صوری و برای جلب نظر عوام و عموم، بلکه از سر صدق و برای شنیدن نظر منتقدان و یافتن کاستیهای کار و اصلاح آن باشد، ارزشمند است.
در این اوضاع و احوال که به آزادی نقد بیش از همیشه محتاجیم، یکی از پزشکان «فوق تخصص آیسییو» از بیمارستان مسیح دانشوری با مشاهده وضعیت بحرانی بیمارستانها بخصوص آیسییوها در زمان قطعی برق و مشاهده پرپر شدن بیماران در زمان قطع برق و نبود دستگاه برق اضطراری و …، اختیار از کف داده و به اعتراض گفته: «این دیگه اسمش بی کفایتی نیست؛ اینا دارن نسل کشی میکنن و …». پزشک مورد نظر در ماههای گذشته نیز به روند کند واکسیناسیون و … انتقادهای صریحی داشته است. حالا جناب دکتر ولایتی که دهها پست مهم از جمله «مشاور امور بینالملل رهبری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، ریاست هیئت مؤسس و امنای دانشگاه آزاد اسلامی، عضو شورای سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، دبیرکل مجمع جهانی بیداری اسلامی، ریاست شورای مرکزی انجمن اسلامی پزشکان، عضو مجمع جهانی اهل بیت و ریاست بیمارستان مسیح دانشوری» -که دکتر منتقد مورد اشاره شاغل در آنجا است- را برعهده دارد و با توجه به مناصب حال و گذشتهاش در به وجود آمدن این نابسامانیها نقشش کم نیست؛ بدون توجه به انتسابش به رهبری نظام و جایگاهش در پستهای مذکور، به جای دلجویی از این پزشک دلسوز و متعهد و قبول قصور و تقصیر و حداقل وعده به رفع آنها، او را متخلّف و مصرّ بر تخلّف جلوه داده و به چندین جرم متهم کرده و تهدید مینماید!
به عبارات آقای دکتر ولایتی خطاب به آن پزشک توجه کنید: «ضمن ابراز تاسف و تأثر بابت تکرار گفتارهای “نسنجیده” شما در رابطه با مسائل پزشکی و امور مرتبط با آن، علی رغم تذکرات مکرر این جانب … گفتار “غیرمسئولانه” شما، شایسته پزشکان مدافع نیست… “القای یاس و نا امیدی” گناهی نابخشودنی است… “طرح موضوعات فنی و تخصصی خارج از روال قانونی و معیّن، آن هم به صورت اغراق آمیز” میتواند نتایج معکوس به بار آورد و عملکرد پزشکان خدوم را مورد تضعیف و خدشه قرار دهد… در صورت تکرار چنین مواضعی از سوی شما، این جانب ناچار خواهم بود تصمیمات جدیتری اتخاذ نمایم.» این برخورد اتهام و تهدیدآمیز با یک پزشک متخصص که با مشاهده اوضاع نابسامان و دردآور بیماران در آیسییوها در زمان قطع برق، عنان از کف داده و تندیکرده؛ نشان میدهد که قدرتمندانی همچون آقای دکتر، به آزادی نقد و ثمرمندی آن باور ندارند و اگر قدرت و توان داشته باشند، در «شکستن قلم و بریدن زبان» ناقدان از هیچ اقدامی فروگذار نخواهند کرد.
امید که مقامات نظام بخصوص رؤسای جدید قوای مجریه و قوه قضاییه به اقتضای وظیفه نظارت بر اجرای قانون اساسی و در راستای پرچم حرمتگذاری به منتتقدان که برافراشتهاند، به ایشان هشدار دهند تا دیگر کسی جرأت نکند منتقدی را حتی در صورت تند و وارد نبودن نقدش، این گونه بیمحابا، صریح و مکتوب تهدید کند.