✍️ احمد حیدری
در یادداشت قبل انتخاب آقای رئیسی را به ایشان و مردمی که به وی رأی دادند، تبریک گفتم و آرزو کردم که ایشان در این 4 بلکه 8 سال آینده موفق به ارائه کارنامهای موفق شوند و نام خود را به عنوان خدمتگزاری صادق، ثبت نمایند. آقای مسیح مهاجری مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی میگوید: «ملت، یک حاکمیت یکدست به جناح اصولگرا بدهکار بود که پرداخت کرد» و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در پیام تبریک خود به آقای رئیسی مینویسد: «ملت سرافراز و بصیر ایران، شما را فردی صادق، باوفا، فسادستیز و شایستهسالار و بهمعنای واقعی کلمه، مردمی و تابع ولایت یافته و بر همین اساس با یک دنیا امید، اداره دستگاه اجرایی کشور را در اولین دولت منتخب در گام دوم انقلاب اسلامی به شما سپردند». مشابه این بیانات را در دیگر اطلاعیههای تبریک به آقای رئیسی به وفور مییابیم و خواننده با شنیدن این جملات تصور میکند که گویا جناح اصولگرا تا به امروز از صحنه مدیریت اجرایی کشور به کلی دور بوده و تازه امروز سکان اجرایی به دست او افتاده است! حال آن که در تمام دوران بعد از انقلاب نهادهای قدرتمند قضایی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی و کارتلهای بزرگ اقتصادی در اختیار این جناح بوده و حداقل از سال 1384 تا 1392 مردم شاهد حاکمیت یکدست اصولگرایان با انتخاب آقای احمدینژاد بر تمام مصادر قدرت بودند و هنوز تعریف و تمجیدهای بینظیر بزرگان اصولگرا و شادی آنان از حاکمیت یافتن اصولگرایان به نمایندگی آقای احمدینژاد را فرامش نکردهاند[تعریف و تمجیدهایی به مراتب غلیظتر از تعریف و تمجیدهای امروز آنان از آقای رئیسی] گر چه در دو سال آخر رابطه آنان شکرآب شد.
امروز که دوباره حاکمیت اصولگرایان یکدست شده، امیدواریم شاهد دوران مبارکی برای مردم و نظام باشیم ولی یک نکته در این میان شایسته تذکر دوباره است. تا زمانی که سران اصولگرا باندبازی و جناحگرایی را کنار ننهند و برای رضای خدا با فساد «در هر جا و هر لباس و تحت هر عنوان» مبارزه نکنند و تا زمانی که از خزانه ساختن سینهها برای اسرار فساد، ابا نورزند و فساد را رسوا نساخته و ریشه کن نسازند، امیدی به خدمتگزاری صادقانه به مردم و نظام نیست.
قبل از این چند بار در باره سینههایی که خزانه اسرار فساد شده، سخن گفتهام. سینه قاضی القضات سابق و رئیس فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام، سینه قاضی القضات فعلی و رئیس آینده قوه مجریه[آقای رئیسی]، ووو؛ و آخرین نمونه، سینه آقای احمدینژاد که امروز مجبور شده در این خزانه را مختصری بگشاید و راز فردی که او را «حرامی» خوانده، افشا کند.
آقای «حسن خجسته باقرزاده»، برادر همسر رهبری که بیش از ۱۲ سال پیش و زمان ریاست جمهوری آقای احمدینژاد از ریاست رادیوی جمهوری اسلامی ایران عزل شد، اخیراً در یادداشتی آقای احمدینژاد را «حرامی» خواند و آقای احمدینژاد هم در عکس العمل، راز او را فاش ساخت که «وی قبل از عزل به مدت دو هفته، به اتفاق خانوادهاش، میهمان یک شرکت اسراییلی در هند بوده و قرار میشود در سفر بعدی، از طریق ترکیه به تلآویو برود که اینجانب پس از اطلاع، به جلوگیری از سفر دستور دادم و با عزل، او را از منجلاب رسوایی نجات بخشیدم لیکن «بنا به مصالحی»! به مسائل ایشان رسیدگی نگردید».
از این نمونهها فراوان است و بزرگان بسیاری از اصولگرایانی که امروز سکان مطلق امور کشور را به دست خواهند گرفت، اعتراف کردهاند که سینههایشان مالامال از این رازها است و بنا به «مصالحی!!!» آنها را فاش نمیسازند و به طور طبیعی پیگیری هم نمیشود! دولت آینده آقای رئیسی به شرطی در خدمت به مردم و نظام موفق خواهد بود که اجازه ندهد با هیچ مصلحتاندیشیای راز هیچ فسادی در سینهای مستور بماند بلکه با افشای بیمحابای همه رازها، مفسدان را رسوا ساخته و به کیفر برساند.
«فساد» پاشنه آشیل نظام شده و فقط با عزم جرم مبارزه با فساد است که میتوان به آینده امیدوار بود. عزمی که تا امروز با همه هیاهوها، همهگیر و بدون استثنا و مصلحتاندیشی، مشاهده نشده و امید داریم که این بار به راستی شاهد چنین عزمی باشیم. «و لا تیأسوا من روح الله».