✍️علی صالحآبادی
مردم آمریکا روز سوم نوامبر (13 آبان) با صندوق رأی شر دونالد ترامپ را از سر ایالاتمتحده و دیگر کشورها ازجمله ایران برداشتند و پس از آن فرصت تازه برای دیپلماسی با ایران گشوده شد. البته این فرصت در آمریکا، منطقه و ایران مخالفان سرسختی داشته و دارد.
بااینوجود جو بایدن حاضرشده هزینه مخالفتها را بپردازد. او در گام نخست اعلام کرد سیاست این کشور در قبال ایران بازگشت به برجام، سیاست «تعاملی» بهجای سیاست «تهاجمی» دوره ترامپ، ارسال نامه به شورای امنیت سازمان ملل و لغو درخواست دولت آمریکا درزمینه بازگشت تحریمهای پیشبینیشده در شش قطعنامه 1929-1835-1803-1847-1737-1669، لغو محدودیت تردد برای دیپلماتهای ایرانی در نیویورک، انتخاب «رابرت مالی» درباره ایران، خروج حوثیهای یمن از فهرست تروریسم، تغییر سیاست درباره عربستان و روی میز گذاشتن پرونده قتل «جمال خاشقچی» روزنامهنگار که به دستور «بن سلمان» در استانبول کشته شد، نگاه متفاوت به اسرائیل و… نمونههایی از چراغ سبز به ایران برای آغاز مذاکره، تعامل و مصالحه با تهران است.
پرسش این است که آیا فرصت پیشآمده مشابه فرصتهایی که از سال 2000 برای رفع تحریمها و اختلافات میان تهران-واشنگتن به وجود آمد و ازبین رفت، بازهم از میان خواهد رفت یا با نگاه به گذشته این بار با گشودن پنجره دیپلماسی بار تحریمها (که بر گرده ایرانیها سخت فشار آورده و میآورد) برداشته میشود و کشور بار دیگر به عرصه اقتصاد و تجارت بینالمللی بازخواهد گشت یا خیر؟
نمایندگان مجلس یازدهم که مدعی «انقلابی» بودن هستند، میپندارند که اگر از توپوتشر و مشت آهنین استفاده کنند و برای آمریکا و اروپا ضربالاجل بگذارند که اگر تا روز سوم اسفند (فردا) تحریمها را برندارند، ایران از «پروتکل الحاقی» خارج و مانع بازرسیهای سرزده آژانس انرژی اتمی از مراکز هستهای ایران میشود و مسئولان هم اگر به مصوبه مجلس عمل نکنند باید پشت میلههای زندان بروند، آنگاه آمریکا و اروپا میترسند و تمام تحریمها را برخواهند داشت.
پیامد اجرای مصوبه هستهای مجلس این است که سه کشور اروپایی (فرانسه، انگلیس و آلمان) که پیشازاین در برابر ترامپ بودند و حالا با بایدن علیه ایران متحد شدهاند، با صدور بیانیهای تهدید کردهاند که اگر ایران به اقدامات خود در راستای مصوبه هستهای مجلس ادامه دهد، «مکانیزم ماشه» را علیه کشور ما فعال و تحریمهای لغو شده در قالب قطعنامه 2231 شورای امنیت را دوباره احیا خواهند کرد.
آقای روحانی؛ شما در دو نوبت با وعده تعامل با غرب بهویژه ایالاتمتحده از مردم رأی گرفتید، حالا وقت عمل به وعدههاست و در این راستا از مخالفان نهراسید. اگر شما به میز مذاکره برگردید و مردم آثارش را حس کنند رأیدهندگان سرخورده از شما، دوباره پشت سر شما خواهند بود.
آقای رئیسجمهور؛ شما بهتر از نویسنده و دیگران به اوضاعواحوال کشور و مردم آگاه هستید، متأسفانه از زمان شدت گرفتن تحریمها (18 اردیبهشت 97) تاکنون، کاهش فروش نفت، عدم تصویب لوایح FATF و… باعث شده تا قدرت خرید مردم کاهش، ارزش پول ملی سقوط، نابرابری بیشتر، ضریب فلاکت بیشتر (به گفته اقتصاددانان بیشتر از سال 96)، بیکاری افزایش، محیطزیست وخیم و… شده و زندگی را بر مردم سخت و دشوار کرده است، پس شما به میدان مذاکره و مصالحه بیایید و از حقوق مردم دفاع کنید. به عقیده نویسنده، تغییر قدرت در آمریکا، با آمدن «بایدن» و رفتن «ترامپ» یک فرصت برای گشودن باب تعامل باهدف کاهش تحریمها، آزادسازی پولهای بلوکهشده ایران در خارج، ازسرگیری فروش نفت و… ایجاد کرده است.
آقای روحانی؛ در چنین شرایطی واقعیتهای تحریم را با مردم در میان بگذارید و از نخبگان، اصحاب رسانه، حقوقدانان،اقتصاددانان و… نظر بخواهید.
اگر از مخالفان واهمه دارید، درخواست همهپرسی کنید تا مردم بگویند که با سیاست تهاجمی تندروها موافقاند یا مخالف، با آمریکا بر سر مسائل اختلافی باید تعامل کرد یا تقابل و… .
اگر بازهم فرصت پیشآمده از بین برود، ممکن است ایران بار دیگر در ذیل بند هفت منشور ملل متحد قرار گیرد و زیرضرب تحریمها باقی بماند.