پایگاه خبری / تحلیلی نگام _ طبق آمار رسمی وزارت بهداشت، هر روز هزار جنین در کشور توسط والدین کشته میشود که تنها حدود ۱۰ مورد آن قانونی است! با توجه به آمار ۱۸ هزار فوتی تصادفات سالانه، ۲۰ برابر بیشتر از فوتیهای ناشی از سوانح رانندگی، سقط جنین داریم!
سال ۷۴ وزارت بهداشت اعلام کرد، ۸۰ هزار سقط جنین در سال داریم یعنی حدود ۲۲۰ جنین در هر روز سقط میشوند! در این فاصله زمانی آمار دیگری نداریم تا سال ۹۲ که وزارت بهداشت آمار سقط جنین را ۲۵۰ هزار جنین در سال اعلام میکند؛ یعنی هر روز حدود ۷۰۰ انسان زنده بهدست پدر و مادر خود از طریق «سقط» کشته میشوند!
اما در جدیدترین آمار در سال ۹۶، دکتر محمدباقر لاریجانی، معاون آموزشی وزیر بهداشت اعلام کرده که سالانه بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار سقط جنین غیرقانونی در کشورمان انجام میشود، یعنی طبق آمار رسمی وزارت بهداشت، هر روز هزار جنین در کشورمان بهدست والدین کشته میشوند که تنها حدود ۱۰ مورد آن قانونی است!
این نوع سقط در ۵ درصد مادران باعث مرگ، در ۲۰درصد مادران باعث معلولیت و در برخی از موارد باعث برداشته شدن کامل رحم میشود. جالب اینکه براساس آمارها، سالانه حدود ۸۰۰هزار تصادف رانندگی در کشورمان رخ میدهد که منجر به کشته شدن روزانه ۴۳ نفر میشود؛ ایران با داشتن ۱۸هزار فوتی در حوادث جادهای در سال به لحاظ آماری یکی از بالاترین تلفات جادهای در جهان را داراست؛ این در حالی است که بر اساس آمار وزارت بهداشت در کشور سالانه ۲۰ برابر بیشتر از فوتیهای ناشی از سوانح رانندگی، سقط جنین داریم! در واقع ما با یک فاجعه انسانی روبهرو هستیم.
با این حال اقدام عملی خاصی برای اصلاح رویههای جمعیتی از جمله آییننامه اجرایی سقط جنین صورت نگرفتهاست و با وجود گذشت بیش از هفت سال از تدوین «طرح جمعیت و تعالی خانواده» و ۱۵ سال از تصویب «قانون تسهیل ازدواج جوانان» هنوز هیچ کدام به سرانجام اجرایی نرسیدهاند!
در همین رابطه، دکتر صالح قاسمی، نویسنده مجموعه جنگ جهانی جمعیت خاطر نشان کرد: در سالیان اخیر و پیرو تغییر نوع نگرش و سبک زندگی خانواده ایرانی، عدم التزام برخی پزشکان به رسالت قانونی و اخلاق حرفهای و همچنین سهلالوصول بودن برخی داروهای غیرمجاز، آمار سقط جنین درمانی و جنایی در ایران بهطور نگرانکنندهای افزایش یافتهاست که به معنی عدم جامعیت و عدم بازدارندگی قانون و دستورالعملهای موجود است.
این کارشناس حوزه جمعیت متذکر شد: دادههای مطالعاتی حاکی است در شرایط کنونی، آمار سقط جنین معادل حدود یکسوم آمار یک میلیون و ۱۹۶ هزار نفری تولدهای کل کشور است!
شهلا کاظمی پور جمعیت شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به وضعیت بارداری در ایران گفت: در این برهه از زمان بواسطه ترس از مراجعه به مراکز درمانی پیشگیری از بارداری شایع شده است.
او افزود: بنابراین به احتمال زیاد در پاییز 99 کاهش آمار فرزندآوری خود را بیشتر نشان دهد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: طبق آماری که اخیرا اعلام شده است حدود یک و نیم میلیون تولد و 300 هزار فقره سقط جنین نیز صورت می گیرد که تعدادی عمدی و تعداد دیگر غیر عمدی است.
کاظمی پور با اشاره به افرادی که به عمد فرزندان خود را سقط می کنند، گفت: در شرایط کرونا کسانی هستند که فرزند نمی خواهند و برنامه ریزی نداشته اند و به خاطر ترس از رفتن به بیمارستان اقدام به سقط نمی کند و امکان دارد این سقط ها به فرزند منجر شود.
این جمعیت شناس در پایان تاکید کرد: نمی توانیم حکم بدهیم که چه اتفاقی رخ می دهد اما سناریوهای مختلف را باید در نظر بگیریم و به تدریج تصحیح کنیم. برخی می گویند بارداری ها کم می شوند اما من معتقدم برخی به خاطر ترس از کرونا به بیمارستان نمی روند و فرزند خود را نگه می دارند از این رو بارداری های ناخواسته این کاهش جمعیت را جبران می کند.
سقط جنین یک موضوع پیچیده است
«سقط» یعنی توقف باروری در هر مرحله از رشد جنین. این موضوع بسیار مهمی است چون بحث در مورد حذف یک موجود زنده است. به خاطر همینکه بحث یک موجود زنده مطرح است، مسائل اخلاقی، انسانی، قانونی و بسته به دین افراد، پای مسائل شرعی هم به میان میآید. تمام اینها موضوع سقط را به یک موضوع پیچیده تبدیل میکند که وجههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی را به خود میگیرد و مباحث زیستی، حقوقی و فقهی در آن دخیل است.
در موضوع سقط، در یک سو جنبههای اخلاقی، انسانی، اجتماعی و شرعی قرار دارد و از سوی دیگر جنبههای فردی مربوط به زنی است که این جنین را باردار است؛ به همین خاطر یک تعارض پیش میآید و در مقابل این تصمیم فردی، به شکلی طبیعی موانع قانونی و شرعی وجود خواهد داشت. همین مسأله باعث میشود که درصد بالایی از این سقط به صورت غیرقانونی و مخفیانه انجام گیرد. به همین خاطر خیلیها علاقهای ندارند در مورد ابعاد این ماجرا صحبت کنند و از آن سر در بیاورند.
عجیبترین دلیل، سقط برای تعیین جنسیت است
سازمان بهداشت جهانی در یک بررسی دلایلی که افراد به سقط روی میآورند را برشمرده است. حفظ جان مادر، سلامتی مادر و جنین، سلامت روحی مادر، تجاوزات جنسی و دلایل اقتصادی-اجتماعی ازجمله علت هایی است که افراد تصمیم به سقط جنین میگیرند. در میان این دلایل یکی از عجیبترین موارد، مربوط به موقعی است که جنسیت جنین آن چیزی نیست که مطلوب پدر و مادر باشد! یعنی اگر در زمان جاهلیت، امکان تعیین جنسیت دختر قبل از تولد او وجود نداشت و بعد از دنیا آمدن زنده بهگور میشد، الان شاهد وضعیتی هستیم که برخی از والدین بعد از معلوم شدن جنسیت جنین، اقدام به سقط آن میکنند
یک دسته از سقطها هم به خاطر حاملگی ناخواسته است. یعنی زن و شوهر، بچه نمیخواستند و به همین خاطر بعد از بارداری، جنین را سقط میکنند. سقط با هدف تنظیم خانواده، چیزی است که به هیچوجه بشر و کشورها آن را نپذیرفتهاند و نمیپذیرند. کنفرانس بینالمللی جمعیت که در سال 1994 در قاهره تشکیل شد این نوع سقط را ممنوع اعلام کرد. این مسأله مهمی است که به هیچوجه سقط جنین نباید مبنای تنظیم خانواده قرار گیرد. از آن طرف هم ما نباید شرایطی را فراهم کنیم که افراد برای تنظیم خانواده به سراغ سقط جنین بروند.
تبعات و عوارض سقط غیرقابل جبران است
سقط جنین غیرقانونی تبعات بسیار سنگینی دارد؛ خطر مرگ مادر، شوک عفونی، پارگی رحم، آسیب به احشاء، ناباروری و خونریزی از جمله مهمترین عوارض آن در بُعد جسمی است. بسیاری از زنانی که برای درمان ناباروری به ما مراجعه میکنند، کسانی هستند که بواسطه اقدام به سقط دچار این مشکل شدهاند. در بُعد روانی، احساس گناه و افسردگی شدید مواردی است که سلامت روحی مادر را تهدید میکند.
با توجه به اینکه سقطهای غیرقانونی طبیعتا مخفیانه انجام میگیرد، ما آمار دقیقی از تعداد سقطهایی که در جامعه انجام میشود نداریم و بر اساس شواهد و قرائن و بررسی، این آمار را تخمین میزنند. (آمار) منظور بررسی میدانی و توجه به فاکتورهای مختلفی است که در مراجعات زنان به مراکز درمانی ثبت میشود.
در موضوع مهم افزایش جمعیت باید منطقی پیش برویم
یکی از اصلیترین مسائلی که در زمینه سقط جنین غیرقانونی وجود دارد، میزان دسترسی افراد به روشهای تنظیم خانواده است. در فراز و نشیبهایی که بحث تنظیم خانواده در کشور ما داشته است، در سال 1393 رشد جمعیت به شکل نگرانکنندهای کاهش پیدا کرده و به کمتر از نرخ جایگزینی رسیده است؛ یعنی جامعه به سمت پیرشدن میرود. این یعنی سیاستهای تنظیم خانواده نیاز به تجدیدنظر جدی داشته است اما این سیاست کلان که منطقی و به جاست در شیوه اجرا باید شکلی منطقی و معقول داشته باشد تا عوارض دیگری را در سطح اجتماع ایجاد نکند.
قانون فعلی سقط جنین چگونه است؟
قانون سقط درمانی در سال 1384 تصویب شد. طبق این قانون سقط درمانی جنین با رضایت زن، با تشخیص سه پزشک و تأیید پزشکی قانونی، قبل از چهارماهگی(19 هفتگی) قابل انجام است. به مواردی که بر اساس این قانون، اجازه سقط جنین قانونی داده میشود، اندیکاسیون میگویند. اندیکاسیونهایی که در زمان تصویب این قانون مبنا قرار گرفت عبارت بودند از بیماری مادر که تهدید جانی برای او محسوب میشود، بیماری جنین و عقبماندگی و ناقصالخلقه بودن جنین. دستگاهها، امکانات، بررسیهای کلینیکی، آزمایشهای بیوشیمیایی و ژنتیکی امکان تشخیص عقبماندگی جنین را بهطور کامل فراهم میکند و در حال حاضر بیش از 50 مورد وجود دارد که در صورت ابتلای جنین به یکی از این موارد، میتوان تحتعنوان جنین ناقصالخلقه سقط شود.
قانون سقط جنین، آییننامه اجرایی ندارد
هر قانون یک آییننامه اجرایی دارد که چارچوب اجرای آن را مشخص میکند و توسط دولت به دستگاههای اجرایی ابلاغ میشود. یک اشکال اساسی این قانون این بود که پیشبینی نشد که آییننامه اجرایی برای این قانون تهیه شود و در نتیجه مرجع اجرای قانون به صراحت مشخص نشده است. طبق این قانون دو مرجع برای تأیید سقط جنین مشخص شده است؛ تشخیص سه پزشک و تأیید پزشکی قانونی. یعنی تشخیص لزوم سقط با وزارت بهداشت و تأیید آن با پزشکی قانونی است. اما وزارت بهداشت با وجود تلاشهای مکرر ما تا کنون زیربار قبول مسئولیت اجرایی نرفته است. پزشکی قانونی این مسئولیت را برعهده گرفت و قانون را برای اجرا به سازمانهای پزشکی قانونی ابلاغ کرد. این شانه خالی کردنِ وزارت بهداشت، باعث بروز چندین مشکل میشود؛ از جمله اینکه پزشکی قانونی با چه تمهیداتی عدم سلامتی جنین یا خطرجانی برای مادر را تشخیص میدهد؟ دوم اینکه تشخیص سلامتی جنین در بین هفته سیزدهم تا شانزدهم است؛ یعنی از زمانی که امکان تشخیص وجود دارد، تا زمانی که امکان قانونی سقط وجود دارد (یعنی 19 هفتگی) تنها سه هفته زمان وجود دارد.
حالا شما مادری را در نظر بگیرید که در یک نقطه از این کشور با امکانات مختلف پزشکی، میخواهد همچین فرایندی را با گرفتن تأیید از سه پزشک متخصص در این حوزه طی کند تا در صورت وجود مشکل جدی، نسبت به گرفتن مجوز سقط از پزشکی قانونی اقدام کند و طبیعتا نسبت به جزییات قانون و فرایندی که ضروری است، اطلاع کافی ندارد. تا بخواهد به تشخیص نهایی برسد، این سه هفته زمان به پایان رسیده و دیگر امکان دریافت مجوز سقط ندارد. در چنین شرایطی اگر واقعا جنینش مشکلی جدی داشته باشد، طبیعتا ناچار میشود به سقط غیرقانونی روی بیاورد. یعنی سازمانی برای اجرای منطقی و معقول قانون مصوب وجود ندارد چون وزارت بهداشت زیر بار قبول مسئولیت خود در این موضوع نرفته است.
البته وزارت بهداشت آزمایشهایی مانند غربالگری، یا آزمایش خون برای جلوگیری از تالاسمی را برای مادران قرار داده است که فرایند تشخیص عقبماندگی یا مشکلات دیگر جنین را آسانتر نموده و این میتواند به رفع این مشکل کمک کند. اما هنوز خلأهای بزرگی وجود دارد که نیازمند رسیدگی و توجه جدی وزارت بهداشت و سایر دستگاههای مرتبط با این موضوع است.
آمارهای سقط جنین، وحشتناک است
سال 84 قانون این قانون سقطدرمانی تصویب شد؛ در سال 85 پزشکی قانونی اعلام میکند، حدود سه هزار مورد در کل کشور از این سازمان مجوز سقط دریافت کردهاند. سال 94 این آمار را حدود«ده هزار مورد» اعلام میکند. اما آمار تمام سقطها یعنی سقطهای قانونی و غیرقانونی بسیار فراتر است و هر سال نیز در حال افزایش است. ابتدا نگاهی به سیر تغییرات این آمار در دو دهه اخیر بندازیم؛ سال 74 وزارت بهداشت اعلام میکند 80 هزار سقط جنین در سال داریم. یعنی حدود 220 جنین در روز. در این فاصله زمانی آمار دیگری نداریم تا سال 92، که وزارت بهداشت آمار سقط جنین را 250 هزار جنین در سال اعلام میکند. یعنی هر روز حدود 700 موجود زنده، کشته میشوند.
اما در جدیدترین آمار در سال 96، دکتر محمدباقر لاریجانی معاون آموزشی وزیر بهداشت اعلام میشود که سالانه «بین 300 تا 500 هزار» سقط جنین غیرقانونی در کشور گزارش می شود یعنی طبق آمار رسمی وزارت بهداشت، هر روز هزار جنین در کشور کشته میشود و تنها حدود ده مورد قانونی است! من البته من آمار موثقی در مورد حدود 700هزار سقط در سال را هم دیدهام که در رسانهها هم اعلام کردم و حتما تا کنون این میزان بیشتر هم شده است. تازه این اعداد، آمار دقیق نیستند و همانگونه که گفتم، برداشت از قرائن و شواهد است. آمار دقیق قطعا خیلی بیشتر از این اعداد است. این در حالی است که ما قانون داریم و میتوان با اجرای درست آن، هم آمار کلی سقط را کاهش داد و هم از این تعداد سقط غیرقانونی با عوارض و تبعات شدید، جلوگیری کرد.
آقایان! شما مسئولید
خلأهایی که باعث این میزان آمار سقط غیرقانونی میشود باید شناسایی و برطرف شود از جمله اینکه در خود قانون نقائصی وجود دارد، برای اجرای درست و منطقی همین قانون، ابزار اجرایی قوی نداریم و برای تشخیص مواردی که خارج از چارچوب قانون اتفاق میافتد و تأیید میکنیم نرخ آن بسیار زیاد است نیز ابزار و تدابیری برنامهریزی نکردهایم.
ما به زبان میگوییم «هزار جنین در روز کشته میشود»! گاهی در شبکههای اجتماعی یا رسانهها تصویر یک جنین سقط شده در زبالهها منتشر میشود، چه واکنشهایی اتفاق میافتد و چقدر این تصویر یک تصویر تلخ و تکاندهنده است. حالا این اتفاق را ضرب در هزار کنید! ابعاد این فاجعه بسیار عمیق و گسترده است. چرا مجلس اجرای درست قانونی که تصویب نموده را پیگیری نکرد و نمیکند؟ چرا مجلس در جریان آمارها قرار نمیگیرد تا خلأ قانونی و اجرایی را پیگیری کند؟ چرا وزارت بهداشت به وظیفه خود در این زمینه عمل نکرد و نمیکند؟
بازار قاچاق داروی سقط جنین داغ است
نکته مهم دیگر اینکه بازار قاچاق داروهای سقط جنین تاجایی گرم شده که هم اکنون بازار ناصرخسرو تبدیل به جولانگاه این دارو ها شده است، محلی که نسخه های برخی همکاران را برای سقط از طریق دارو به این بازار میکشد. سال 84 ما فیلمی را ساختیم برای اینکه در ناصرخسرو چگونه افراد به امکانات و داروهای سقط دسترسی پیدا میکنند. فضای آنجا خیلی عجیب است. شما در ناصرخسرو میبینید که یک فرد معمولی دارد به یک خانم باردار راهنمایی میدهد که چطور بچهاش را سقط کند. تا این حد وضعیت نابسامان است. بخشی از ماجرا هم درآمد ناشی از عمل سقط است که طبیعتا منافعی را برای عدهای به همراه میآورد.