✍️امید فراغت
برخی جریانهای تندرو سالها با ابزار آمریکا ستیزی ارتزاق سیاسی میکنند! و برای این که روی میز قدرت باشند بدون این که درک مناسبی از تغییر جهان و ایران داشته باشند رقبا را از میدان به دَر کرده و با انواع و اقسام اتهامهایی مثل غرب دوستی و …خود و تیمشان را دایه مهربانتر از مادر نشان دادهاند!
به هر روش و منشی دست میزنند تا روی میز قدرت ایران سهم داشته باشند! با وجود سَر دادن شعارهای افراطی در راستای غرب ستیزی، اما اگر قرار باشد مذاکرهای صورت بپذیرد، آنان میخواهند مذاکره کننده لقب بگیرند!
فردی از جریان اصولگرا سیاست را ” دست دادن با دشمن در قعر جهنم” معنی و مفهوم کرده بود! بنابراین جان کلام این شده که اکثریت مردم ژستهای پوشالی غربستیزی و آمریکا ستیزی را یک تاکتیک برای حضور در دایره قدرت به حساب آورده و نیک میدانند که آهنهای گداخته و داغ خیلی زود سرد میشوند!
این درست که مردم در گِل و لای مشکلات اقتصادی و معیشت دست و پا میزنند اما حافظهشان به گونهای نیست که ندانند همان جماعت آمریکا ستیزِ مذاکره دوست چه بر سَر مردم آوردهاند و چطور و چگونه با تغییر فصل، رنگ عوض میکنند اما نکته امیدواری این است همان جریانهای تندرو و به اصطلاح ایدئولوژیک در فرآیند زمان و برای بقاءشان، نسبت به اصلاحات سخت و نرم در صف اول خواهند بود و لشگر سایبری و سینهزنانشان نیز آن چنان با آب و تاب از تغییر رویهشان به نیکی یاد خواهند کرد که غرب و شرق را به حیرت بیندازد!
گاه هر گونه مبارزهای اگر طولانی شود تشنگی و گرسنگی برای خوردن صلح نیز به همان نسبت زیاد خواهد شد بنابراین دعوا بر سَر این میشود چرا تو باید بانی صلح و …شوی و من نه؟!