✍?احمد پورمندى
سرانجام بعد از دو- سه روز تبلیغات رسانه های جمهوری اسلامی، خامنه ای در صدا و سیما ظاهر شد تا سخنانی بر زبان آورد که قرار بود ” مهم” باشد
او بعد از آنکه حکومت خودش را با حکومت پیامبر و امامان اول و آخر شیعیان مقایسه کرد، شرح کشافی در ستایش از معلم و کارگر بیان کرد و به گونه ای صحبت نمود که گوئی این دو گروه اجتماعی بزرگ هیچ مشکلی ندارند، جز عدم امکان زیارت سیمای ملوکانه!
خامنه ای اینها را گفت تا سقوط سطح زندگی اکثریت بزرگ کارگران و معلمان کشور به زیر خط فقر را نگوید و هیچ در این باب هم نگوید که کار فقر، فساد، بیکاری، اعتیاد و تن فروشی در کشور به کجا کشیده است. نرخ بیکاری چقدر است و چرا میزان کودکان محروم از تحصیل به چند میلیون نفر رسده است.
رهبر نظام بعد از بنده نوازی ها…، به مسایل سیاسی روز پرداخت. در بحث انتخابات، پس از تکرار ترجیع بند همیشگی در مورد آزاد و مردمی بودن انتخابات و ضرورت برگزاری انتخابات پرشور، نتوانست کینه اش نسبت به جنبش سبز را پنهان کند. او سبز ها را که در جستجوی آرای مفقوده خود به خیابان آمدند، ” مجرم” نامید و سپس با اشاره ای روشن، فرمان حذف تاجزاده را به عنوان کسی که قانون اساسی و نظام را قبول ندارد، صادر کرد . خامنه ای در پرده بعدی به سراغ جواد ظریف رفت تا پرونده سیاسی او را ببندد. خامنه ای ظریف را بلندگوی دشمن نامید و مصاحبه لو رفته در ” ظریف-گیت” را موجب تاسف و نگرانی دانست و تا توانست وزیر و وزارت خارجه را خوار و خفیف کرد. او به همه مسولان نظام تشر زد که خطوط قرمز نظام را رعایت بکنند.
خامنه ای ضمن تکرار حملات همیشگی به غرب، از مناسبات با روسیه و چین دفاع کرد. او هیچ اشاره ای به افشای نقش روسیه در سپاه و سیاست های خارجی نظام از سوی ظریف نکرد و یادآور نشد که چرا روس هائی که در برجام همه جور کارشکنی را مرتکب شدند ، ایران را به گرداب سوریه کشاندند و با گرای آنها از سوی اسرائیل بیش از دویست حمله به نیرو های سپاه انجام گرفت، دوست به شمار می آیند و غربیانی که خواهان همزیستی مسالمت آمیز با ایران هستند، دشمن محسوب می شوند.
خامنه ای بار دیگر از حضور منطقه ای سپاه قدس دفاع کرد و این حضور را ضامن مقابله با ” دیپلماسی انفعالی” ونشانه اقتدار نظام دانست
و سرانجام، در حالی که خبر هائی از دستیابی به توافق در مذاکرات برجام و آزاد شدن مبالغی پول در آمریکا و انگلیس منتشر شده اند و همه چشم ها به دهان خامنه ای دوخته شده بود تا جواب آخرین نامه ظریف پیرامون کارشکنی های دلواپسان و تقاضای کمک را بدهد و از تداوم مذاکرات پشتیبانی کند، او فقط با سکوت و پرهیز از ” غر زدن” های همیشگی به این تقاضا پاسخ مثبت داد. بوی پول گویا مشام رهبر را خوب نوازش کرده است!
شاید غیر منتظره ترین بخش این سخنرانی، سرشاخ شدن خامنه ای با تاجزاده بوده باشد. در اشاره به جنبش سبز، تهدید آشکاری نسبت به کسانی که بخواهند به خیابان بیندیشند، تعبیه شده بود و تاکید بر وجود کاندیداهائی که نظام و قانون اساسی را قبول ندارند، بدون ابهام دستور حذف تاجزاده بود.
اینکه رهبر نظام از ناحیه تاجزاده احساس خطر کرده و نگران بازگشت جنبش سبز به صحنه است، حداقل بیانگر آن است که تاجزاده گام نخست را درست برداشته است و خامنه ای ناچار شده است که شخصا به میدان بیاید.
اینک توپ در زمین “جبهه اصلاحات” است که پشت تاجزاده را خالی نکند.