✍️علی افشاری
پايه اصلى جهان جديد و بخصوص اقتصاد مدرن، انقلاب صنعتى انگلستان و تحولات در عرصه هاى اجتماعى، حقوقى، كار و تجارى در بريتانيای پساقرون وسطی است . اين تحولات به نوع خود به صورت ناخواسته از شيوع مرگبار طاعون سياه متاثر شدند. اگر آن مصيبت خانمان برانداز نبود، چه بسا تحولات شكل نمى گرفت يا با تاخير زمانى قابل اعتنایی همراه مى شد.
تا پيش از طاعون سياه در اروپاى قرن چهاردهم ميلادى نظام سرف دارى حاكم بود كه كثيرى از مردم در نظام فئودالى به بيگارى گرفته شده و زندگى بخورونميرى داشتند. اما طاعون سياه باعث شد تا نيمى از جمعيت كار فوت كنند، درنتیجه كمبود چشمگير نيروى كار مناسبات را متحول ساخت. دیگر كشاورزان و سرف ها خواهان حقوق بيشتر بودند و ارباب ها ناگزير از تسليم؛ نظام نامه كارگزاران دولت وقت بريتانيا تحت سلطنت ادوارد سوم نيز نتوانست وضعيت را به قبل از دوران طاعون زده برگرداند.
در نتيجه بنيادهاى نظام فئودالى با ختم نظام خدمات كار اجبارى و بيگارى فروريخت. قيام وات تايلر شكست خورد اما باعث شكل گيرى بازارهاى فراگير، رشد بورژوازى و افزايش دستمزدها شد.
البته اين روند فقط در اروپاى غربى منجر به بهبود نسبى زندگى شد، چون در قرن سيزدهم ماگنا كارتا (منشور كبير) در بریتانیا اجرا شده و فرمانروایی پادشاه را محدود به قیودی در چارچوب حقوق طبیعی انسان کرده بود.
اما در شرق اروپا و آسيا روند معكوسى طی شد و نظام ارباب رعيتى جديدى موسوم به دوم پديدار شد كه از شرايط دوران قرون وسطى بدتر بود.
حال كرونا هم ممكن است تاثيرات مشابه داشته باشد, اما به احتمال زياد تأثيرها در جغرافياى سياسى دنيا متفاوت خواهد بود. حكومت هاى اقتدارگراى توانمند، به سمت افزایش تمركزگرايى سياسى و گسترش اجبار و انقياد حركت مى كنند، حكومت هاى اقتدارگراى دستخوش بحران به زوال نزديك تر مى شوند، دموكراسى ها موضوعاتى چون افزايش اعتماد عمومى، تقويت قدرت و بازدهى قوه مجريه، اصلاح نظام درمانى، تثبيت نقش تنظيم كننده دولت در شرايط بحرانى و صرف برخى از منابع عمومى خارج از ملاحظات سود و ضرر اقتصادى براى زيرساخت دفاعى دربرابر اپيدمى را مورد توجه قرار خواهند داد. البته اينها گمانه زنى در بستر تجربه پساطاعون سياه است و ممكن است متحقق نشوند.