مطهره کاویانی
با توجه به شرایط موجود بعید است که کشورهایی مثل عربستان، امارات و حتی اسرائیل وارد جنگ با ایران شوند. آنها بیشتر به دنبال ورود نظامی ایالات متحده هستند که این هم احتمالش بسیار اندک است.
ایران تا امروز تلاش کرده است که موضوعگیریهای شجاعانه ای داشته باشد. یعنی مجموعه کسانی که نقش تأثیرگذار تصمیمگیرنده در عرصه سیاست خارجی دارند، اجازه نمیدهند شرایط به گونهای پیش برود که دشمنان بهانهای برای جنگ به دست بیاورند. به این معنی که همیشه یک راهی برای مذاکره باقی میگذارند و به گونهای عمل نمیکنند که کار به جنگ و درگیری مستقیم برسد.
اما نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که کشورهایی که در مقابل ایران ایستادهاند به هیچ عنوان مصلحت اندیشی و آیندهنگری لازم را ندارند. به ویژه کشورهای حوزه خلیج فارس تا امروز به نحوی عمل کردهاند که ذرهای مصلحت اندیشی در آنها مشاهده نشده است. این وضعیت در خصوص رژیم صهیونیستی نیز صدق میکند. اما آنها توانایی لازم برای روبرو شدن با ایران در مقوله نظامی را ندارند لذا قطعاً با ایران وارد جنگ مستقیم نمیشوند، اما آنچه آنها به دنبالش هستند، تحریک و اقناع ایالات متحده است که آنها وارد جنگ با ایران شوند. البته آنها خودشان هم بدشان نمیآید که با ایران وارد جنگ شوند، اما نباید این نکته را فراموش کنند که ایران یک کشور کوچک و ضعیف مثل کویت نیست.
قطعا جنگ با ایران هزینههای بسیاری در بر خواهد داشت. زیرا به هر حال پشتیبانی منطقهای که ایران انجام میشود قطعاً مشکلات بسیاری ایجاد خواهد کرد. طی سالهای اخیر محور مقاومت بسیار قدرتمند و سازمان یافتهتر از گذشته شده است و نمیتوان با ایران به گونهای رفتار کرد که با عراق رفتار شد بنابراین کشورهایی که همچنان عقلانیت لازم را دارند اجازه نخواهند داد که کار به جنگ با ایران برسد. به همین دلیل است که الان میبینیم ایالات متحده از یک سو تهدید میکند و از سوی دیگر پیام برای مذاکره ارسال میکند.
در حال حاضر پنج کشور در تلاش هستند که رابطه میان ایران و آمریکا را بهبود ببخشند؛ دونالد ترامپ قصد دارد با ایران مذاکره کند که خب فعلاً ایران تمایلی به این مسئله ندارد و دلایل مختلف و منطقی دارد. نظر مقامات ایرانی مبنی بر این است که زمانی میتوان وارد مذاکره شد که آمریکا به تعهدات خود در برجام پایبند باشد. قاعدتاً هم اگر ایالات متحده تصمیم به بازگشت به برجام نگیرد، احتمال مذاکره بسیار اندک خواهد بود. زیرا همین اقدام آنها موجب بیاعتمادی بیشتر بین ایران و آمریکا شده است و احتمالش بسیار کم است که ایران در چنین وضعیتی پای میز مذاکره بنشیند.
از طرف دیگر دلایل بسیاری وجود دارد که آمریکاییها تمایلی به جنگ با ایران ندارند. یکی از اینها قدرت نظامی ایران است. نباید فراموش کنیم که در دوره مذاکرات هستهای شرایط ایران بسیار نامناسب بود و ما اصلاً به اندازه امروز در تکنولوژی، پدافند غیرفعال، صنعت و… توانایی را نداشتیم. دلیل دوم این است زمانی که آمریکاییها پای میز مذاکره آمدند، محور مقاومت هم شرایط خوبی نداشت و مخالفان در سوریه تا نزدیکی کاخ ریاست جمهوری رسیده بودند یا مثلاً بخش قابل توجهی از عراق در اختیار داعش بود و به بغداد رسیده بودند و بیروت هم وضعیت مناسبی نداشت. در چنین شرایطی آمریکاییها تصمیم گرفتند که پای میز مذاکره بیایند و الان خیلی احتمالش کم است که در شرایط فعلی ایران و محور مقاومت، وارد جنگ با ایران شوند.
از سوی دیگر دونالد ترامپ هم به دنبال معامله است. او ترجیح میدهد بدون جنگ امتیاز بگیرد و به همین دلیل فکر نمیکنم در نهایت حاضر باشد به خواسته عربستان و امارات تن بدهد. ضمن اینکه نباید مسئله امنیتی و افزایش قیمت سوخت در پی جنگ با ایران را نادیده گرفت. زیرا جدا از اینکه قیمت حاملهای انرژی افز
ایش پیدا خواهد کرد، امنیت منطقه و حتی اروپا هم تهدید خواهد شد. به همین دلیل است که الان میبینیم اتحادیه اروپا تلاش دارد به گونهای برجام را حفظ کند بنابراین با توجه به شرایط موجود بعید است عربستان، امارات و حتی رژیم صهیونیستی وارد جنگ با ایران شوند. آنها بیشتر به دنبال ورود نظامی ایالات متحده هستند اما علاوه بر اینها
در شصت سال گذشته، آمریکا با هیچ کشوری که موشک با برد بیش از ۱۵۰ کیلومتر داشته، درگیر نشده است. حتی پیش از حمله به عراق، آمریکا صبر کرد تا بازرسان سازمان ملل، تمام موشکهای با برد بیش از ۱۵۰ کیلومتر عراق را معدوم کنند، و بعد حمله کرد.
رابطه ترامپ و وزیر دفاعش خیلی خراب است. برای جنگ، رییسجمهور، معاونش، وزیر دفاع، مشاور عالی امنیت ملی و وزیر خارجه باید یک تیم یکدست و همراه را تشکیل بدهند. زمان حمله به عراق، بوش، چینی، رامسفلد، کاندولیزا رایس و کالین پاول یک تیم یکدست و همراه بودند. اما وزیر دفاع کنونی از ترامپ حرف شنوی ندارد.
وقتی آمریکا به عراق حمله کرد، اروپاییها و باقی دنیا را همراه کرد. اما اکنون اروپا، چین و روسیه، در حمله به ایران همراه نخواهند شد. برعکس، فضای ضد ترامپ در اروپا، باعث میشود در برابر جنگ مقاومت کنند.
روزی که آمریکا به عراق حمله کرد، بدهی دولت فدرال ۵۸٪ تولید ناخالص داخلی بود. امروز این رقم به ۱۰۵٪ تولید ناخالص داخلی رسیده است. اتفاقا جنگ عراق نقش بسزایی در افزایش بدهی آمریکا ایفا کرد. برای پرداخت هزینه جنگ، دولت باید استقراض کند و در این سطح بدهی، استقراض برای یک جنگ سخت خواهد شد.
آمریکا در انتهای دوره رونق وارد جنگ نمیشود و محتمل است که دوره رونق کنونی در ۲۰ تا ۳۰ ماه آینده به انتها برسد.
تا قبل از دهه ۸۰ میلادی، از آغاز یک دوره رکود اقتصادی تا آغاز دوره رکود اقتصادی بعد، بطور میانگین ۴۰ ماه طول میکشید. از آغاز دهه ۸۰، سیاستگذاری پولی نوین شروع شد و از عملیات بازار باز و ابزار نرخ بهره استفاده موثری شد. بعد از دهه ۸۰، از آغاز یک دوره رکود تا آغاز دوره رکود بعد، بطور میانگین ۱۰۰ ماه طول کشیده است.
اما دوره رونق کنونی، که در دوره اول اوباما شروع شد، رکورد طولانیترین دوره رونق تاریخ آمریکا را شکسته؛ است از آغاز رکود قبل تاکنون ۱۳۰ ماه سپری شده است. اما این یعنی به رکود بعدی در آمریکا نزدیک میشویم.
آمریکا در انتهای دوره رونق وارد جنگ نمیشود، چرا که با تحقق رکود، دست دولت برای سیاست بودجهای انبساطی بسته خواهد شد. در چند ماه اخیر ساختار زمانی نرخ بهره در حال افقی شدن بوده است. این باعث شده این گمانه زنی مطرح شودکه شاید این دوره رونق بین ۲۰ تا ۳۰ ماه دیگر به پایان میرسد. از این حیث، بنا بر احتیاط، از الان تا ۴۰ ماه آینده، آمریکا خودش را درگیر یک جنگ نمیکند.
ترامپ تضعیف شده است. هم وکیل شخصیاش به همه موارد اتهامی خود اعتراف کرد، هم رییس کمپین انتخاباتیش مجرم شناخته شده است و هر دو در حال همکاری با دادستان ویژه بررسی پرونده خانواده ترامپ هستند.
احتمال مجرم شناخته شدن داماد و فرزند بزرگ ترامپ نیز وجود دارد. حتی شاید پای خود ترامپ نیز در این پرونده گیر باشد. بدنه حاکمیت آمریکا تن به ورود به جنگ تحت رهبری کسی که انواع اتهامات مالی، جنسی، انتخاباتی و از همه مهمتر، مزدوری کشور بیگانه متوجهش هست را نخواهد داد.
رفتار ترامپ در دو سال گذشته، به اضافه رفتار سنا در بررسی صلاحیت عضو جدید دادگاه عالی که این روزها در جریان بود، ناراحتی قابل توجهی بین آمریکاییها و بخصوص خانمها ایجاد کرده است. احتمال جدی هست که در انتخابات میاندورهای، جمهوریخواهان اکثریت یکی از دو مجلس را از دست دهند. اگر دموکراتها اکثریت پیدا کنند، اجازه جنگ را به دولت نخواهند داد، نه چون طرفدار ایران هستند، بلکه چون رای دهندگان دموکرات از هزینه و دردسر جنگ خوششان نمیآید.
در دو سال اخیر، رابطه ترامپ با نهادهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا در وضعیت بدی به سر برده است. آغاز یک جنگ مستلزم تعامل مثبت کاخسفید و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی خواهد بود. رییس جمهوری که پرونده قضایی دارد، نمیتواند یک جنگ را رهبری کند. رییس جمهوری که با وزیر دفاع و مجموعه نهادهای امنیتی و اطلاعاتی کشور رابطه بدی دارد، نمیتواند یک جنگ را رهبری کند. نه از نظر اقتصادی و نه از نظر روابط بینالملل، آمریکا شرایط آغاز یک جنگ بزرگ را ندارد.
اینها را که کنار هم بگذاریم، به این نتیجه میرسیم که احتمال جنگ ناچیز است. در ماههای آینده، آشوبهای منطقهای ادامه خواهد داشت. سعه صدر نشان دادن از سوی ایران مهم است، چرا که واکنش حساب نشده، به ترامپ بهانه ای میدهد تا مثل بوش در سال ۲۰۰۱، اجماع بینالمللی ایجاد و احساسات جامعه آمریکا را تحریک کند. در آن حالت احتمال جنگ مطرح میشود.
مادامی که ایران در این منطقه پرآشوب، با سعه صدر و صبر و آرامش برخورد کند و اگر در انتخابات میان دورهای آمریکا که نیمه آبان برگزار میشود، دموکراتها اکثریت یک یا هر دو مجلس را بدست آورند، خطر جنگ بکل منتفی خواهد شد.