نگام ، سیاسی _ اصولگرایان ایران امیدوارند که این تاکتیک آنها را در ایجاد چالش جدی برای روحانی در مبارزات انتخاباتی کمک کند اما در عین حال از تکرار تجربه سال 1392 در انتخابات دور قبل هم که کاندیداهای این جریان به جای حمایت از هم علیه هم حرف میزدند جلوگیری کند.
فایننشال تایمز: آیا حضور رئیسی به نفع روحانی تمام می شود؟
فایننشال تایمز نوشت: اصولگرایان ایران 5 نامزد شامل ابراهیم رییسی روحانی پر قدرت ایرانی را برای انتخابات دور بعد جهت نبرد با حسن روحانی معرفی کرده اند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران؛ جبهه مردمی انقلاب اسلامی یا جمنا گفته با کاندیداتوری پنج نفر به عنوان کاندیداهای پیشتاز گروه های عضو این جریان موافقت شده و قرار است تا انتخابات 19 می ایران چهار نفر از میان این پنج نفر کنار گذاشته شوند.
اصولگرایان ایران امیدوارند که این تاکتیک آنها را در ایجاد چالش جدی برای روحانی در مبارزات انتخاباتی کمک کند اما در عین حال از تکرار تجربه سال 2013 در انتخابات دور قبل هم که کاندیداهای ین جریان به جای حمایت از هم علیه هم حرف میزدند جلوگیری کند.
نامزد برجسته میان این 5 تن، ابراهیم رییسی است که سال گذشته به سمت تولیت آستان قدس ایران انتخاب شد. نامزدی او نشان میدهد که روحانی باید انتظار یک نبرد سخت را در انتخابات پیش رو داشته باشد.
رییسی در گذشته چندان به دخالت در سیاست علاقه ای نداشت. این روحانی 56 ساله سمت های بالای قضایی از قبیل دادستانی کل کشور را در کارنامه اش دارد.
امروز او خود را مردی از میان مردم معرفی میکند. اصوگراها انتظار دارند او با هدف قرار دادن توافق هسته ای و مسائل اقتصادی، بتواند چالشی نه چندان جدی برای روحانی ایجاد کند.
ابراهیم رییسی دیدارش را با جمنا در تهران به بهانه زلزله مشهد و لزوم حضور او در کنار مردم مذهبی این شهر لغو کرد.
به گفته حمیدرضا ترقی یکی از سیاست مداران ارشد ایران و نردیک به جریان اصولگرا رییسی روحانی برجسته ای است که قادر است به تقاضای فوری مردم برای بهبود اوضاع اقتصادی و اشتغال زایی کمک کند. .
دو کاندیدای دیگر انتخابات محمد باقر قالیباف و حسن روحانی هستند که هر دو در رقابت های سال 2013 نیز با هم حضور داشتند و دیگر کاندیدا علیرضا ذاکانی نماینده سابق ایران و منتقد اصلی برجام است.
اصولگرایان ایران از اظهارات ترامپ درباره توافق هسته ای ابراز رضایت میکردند. آنها امیدوارند که تشدید تنشها بین تهران و واشنگتن اصلاح طلبان را که حامی اصلی توافق هسته ای هستند تضعیف کرده و تعامل با جهان را بعد از سالها انزوای ایران مجددا کاهش دهد.
عباس عبدی معتقد است رییسی میتواند تنور انتخابات را طوری گرم کند که به نفع روحانی تمام شود.
چه چیزی در انتظار ابراهیم رئیسی است؟
علیرضا علویتبار: امکانات مالی بسیاری در اختیار آقای رئیسی قرار داشته است که به ایشان توان ایفای نقشهای خیریهای و حمایتی گستردهای را بخشیده بود. از مدتی پیش این نگرانی وجود داشت که خدایناکرده این اقدامات با هدف جلب آرا و ایجاد توجه صورت گیرد. اما توجه داشته باشید که این اقدامات فقط بر بخشی از مردم متمرکز بوده است و به علاوه تجربه دولت آقای احمدینژاد که همین برخورد را با درآمدهای نفتی کرده بود، امروز در مقابل همه ما قرار دارد.
روزنامه شرق نوشت؛ علیرضا علویتبار، از فعالان اصلاحطلب، معتقد است آمدن رئیسی در این دوره به نفع او نخواهد بود. بخش هایی از این گفتگو را در ادامه بخوانید؛
ارزیابی شما از نامزدی آقای رئیسی چیست؟ آیا فکر میکنید حضور او میتواند منجر به شکلگیری فضای دوقطبی روحانی و رئیسی شود؟
آقای رئیسی میتوانند یکی از جریانهای فکری- سیاسی موجود در کشور را در انتخابات نمایندگی کنند. این اتفاق به نظر من بسیار خوب است که تمامی جریانهای فکری- سیاسی کشور نمایندگان خود را در رقابتهای انتخاباتی داشته باشند. تنها نگرانی موجود درباره امکان واقعی رقابت منصفانه است. باید بهگونهای مطمئن شد که از امکانات عمومی برای ترویج و تبلیغ یک نامزد خاص استفاده نمیشود. بهویژه باید درباره هزینهکردن از منابع متعلق به همه در این زمینه بسیار حساس بود. اینکه حضور آقای رئیسی موجب قطبیشدن فضای انتخاباتی شود یا خیر، کاملا به رفتار و موضعگیری جریان اصولگرا بستگی دارد. اگر آنها در جریان ترویج و تبلیغ آقای رئیسی ایشان را به جریان قدرت مربوط کرده و نسبت دهند؛ به دوقطبیشدن فضای انتخابات میانجامد. اما اگر جریان اصولگرای غیررادیکال استقلال خود را حفظ کند، فضای انتخابات قطبی نخواهد شد.
باتوجه به تحرکاتی که رئیسی در مشهد انجام داده و برخی آن را با احمدینژاد مقایسه میکنند، آیا چنین شیوههایی در انتخابات پاسخگو خواهد بود؟
امکانات مالی بسیاری در اختیار آقای رئیسی قرار داشته است که به ایشان توان ایفای نقشهای خیریهای و حمایتی گستردهای را بخشیده بود. از مدتی پیش این نگرانی وجود داشت که خدایناکرده این اقدامات با هدف جلب آرا و ایجاد توجه صورت گیرد. اما توجه داشته باشید که این اقدامات فقط بر بخشی از مردم متمرکز بوده است و به علاوه تجربه دولت آقای احمدینژاد که همین برخورد را با درآمدهای نفتی کرده بود، امروز در مقابل همه ما قرار دارد.
بعید میدانم چنین اقداماتی بتواند مردم را به مخاطره بزرگ پذیرش سیاست خارجی پرتنش و سیاست داخلی مردمانگیزتر، ترغیب کند. بهعلاوه نیروهای سیاسی داخلی که خواهان حضور ماندگار در عرصه سیاسی ایران هستند در مقابل پیروزی در یک انتخابات هزینههای غیرقابلجبران بر کشور تحمیل نمیکنند، ازاینرو بهرهگیری از روشهای احمدینژادی نهتنها با مقاومت بهبودخواهان و اصلاحطلبان مواجه خواهد شد، بلکه بخشی از جریان محافظهکار کشور را نیز به مخالفت واخواهد داشت.
استراتژی روحانی و تیم او در برابر جدیترین گزینه و رقیب برای انتخابات چه باید باشد؟
بهترین راهبرد بیان مشکلات و ارائه تبیینهای علمی برای این مشکلات است. مردم عادی مشکلات را حس میکنند، اما لزوما ریشه و علت آن را نمیدانند. اما تجربه نشان داده است تبیین علمی مشکلات اگر با زبانی روشن با مردم در میان گذاشته شود، مورد پذیرش آنها قرار میگیرد. ارائه تحلیل مبتنی بر نظریههای علمی پادزهر تحلیلهای عوامپسندانه است. بهعلاوه آقای روحانی باید محدوده امکانات و اختیارات را روشن کنند و به مردم بگویند چه امکانات و تنگناهایی وجود دارد. بهگمانم درمیانگذاشتن واقعیتها با مردم بهترین استراتژی است. مردم بسیار خوب منشأ مشکلات را میشناسند ممکن است نگویند اما این «رازهای گشوده» جامعه ماست. برای مثال، همه میدانند ایجاد اشتغال پایدار نیازمند به سرمایهگذاریهاست و با افزایش عرضه نیروی کار جدید، ظرفیتهای موجود کشور برای سرمایهگذاری کافی نیست. هرکس خلاف آن را ادعا کند به مردم دروغ میگوید.
آیا اساسا آمدن رئیسی را در قامت و اندازه یک نامزد ارزیابی میکنید یا آنکه فکر میکنید حضور او برای گرمکردن تنور انتخابات صورت گرفته است؟
آقای رئیسی به خاطر یکپارچگیای که در جریان «راست» ایجاد میکنند، از اهمیت برخوردارند. اما بهگمانم شرکت ایشان در رقابتهای انتخاباتی به نفع شخص ایشان نیست. اولا در چهار سال آینده کشور آنقدر با مشکلات متنوع و گوناگون مواجه خواهد بود که هیچ مسئول اجرائی نمیتواند بدون ناراضیکردن بخشی از جامعه نسبت به حل آنها اقدام کند. یعنی در چهار سال آینده امکان کسب محبوبیت کوتاهمدت ممکن نیست. البته میتوان در بلندمدت نام خود را به عنوان حلکننده معضلات کشور جاودان کرد اما نه پول نفت بیحسابی وجود دارد که بتوان از طریق آن ولخرجی و ریختوپاش کرد و نه سیاست خارجی آرام و بیدردسری هست که بتوان از آن محبوبیت کسب کرد. بهعلاوه امکان کنترل رسانهها نیز وجود ندارد و صدای انتقاد چه منصفانه و چه غیرمنصفانه بلند خواهد بود و هرکس را که مسئولیت پذیرد در تنگنا قرار خواهد داد. اگر ایشان برای گرمکردن تنور انتخابات آمده باشند برای آقای روحانی مفید است اما برای خودشان نه.
عضو شورای شهر مشهد :مرتضوی گفت من نسبت به آقای رئیسی احساس مسئولیت می کنم و به همین دلیل عازم تهران شدم!
عضو شورای شهر مشهد در ادامه افزود: آقای مرتضوی گفتند که من شخصأ نسبت به آقای رئیسی احساس مسئولیت کردم و این وظیفه را هم انجام دادم. بنابراین نباید این موضوع را خیلی پیچیده کرد.
حضوری که با توجه به زلزله 1/6 ریشتری دو روز قبل از نشست جمنا انتقادهای فراوانی را به دنبال داشت. تا جاییکه عبدالکریم جوادی در گفت و گو با دیده بان ایران اعلام کرد: در اولین جلسه شورای شهر مشهد حضور شهردار به عنوان نماینده ابراهیم رئیسی مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
محمد سهیلی نایب رئیس اول شورای اسلامی شهر مشهد در همین رابطه به سایت دیده بان ایران گفت: « شهردار امروز گزارش مختصری در خصوص اقدامات صورت گرفته در راستای کمک رسانی به زلزله زدگان داشتند و اعلام کردند که برای کمک رسانی بیشتر آمادگی داریم.»
وی ادامه داد: با توجه به این که اصلأ زلزله در محدوده شهر مشهد نبوده به همین دلیل شهردار پس از اقدامات اولیه پس از وقوع زلزله و با توجه به مرخصی که داشتند عازم تهران شده و پیام تولیت آستان قدس را در نشست جمنا قرائت کردند.
وی همچنین تصریح کرد: اینکه در برخی خبرها آمده است که آقای مرتضوی رئیس ستاد انتخاباتی ابراهیم رئیسی یا در جمنا عضویت دارد درست نیست.
عضو شورای شهر مشهد در ادامه افزود: آقای مرتضوی گفتند که من شخصأ نسبت به آقای رئیسی احساس مسئولیت کردم و این وظیفه را هم انجام دادم. بنابراین نباید این موضوع را خیلی پیچیده کرد.
سهیلی در پایان خاطر نشان کرد: مرتضوی اعتقاد دارد که افراد مناسب تر برای ریاست ستاد آقای رئیسی هستند و من در همین حد که ممکن است مشاوره دهم یا پیام ایشان را منتقل کنم، کمک میکنم.
محمدعلی نجفی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران گفت:ما از حضور آقای رئیسی استقبال میکنیم، حتی اگر فضا به صورت مثبت هم دوقطبی شود، از نظر ما اشکالی ندارد
ولی اخباری که به دست آمده این است که هم جمنا در انتخاب آقای رئیسی دچار اختلاف شده است و هنوز قطعی نیست و هم خود آقای رئیسی برای حضور در انتخابات تردید پیدا کرده است، بنابراین حضور ایشان را قطعی نگیرید.
چند نفر از جمنا که تا روز قبل محکم میگفتند حتما به توافق میرسیم و یک نامزد را مطرح میکنیم، صحبتهایی کرده یا در سایتهایشان مطالبی نوشتهاند که حاکی از اختلافات جدی میان آنهاست.
آقای روحانی فعلا تصمیم قطعی برای حضور در انتخابات نگرفته و رسما چیزی اعلام نکرده است. با فرض کاندیداتوری آقای رئیسجمهور، ایشان در صورت کاندیداتوری حتما انتخاب (پیروز) خواهند شد.
محمد کیانوش راد:رئیسی جز تکرار یک سری شعار کلیشهای درباب سیاست خارجی هیچچیز نخواهد گفت واصولاً چیزی به شکل تجربی واجرایی رادرکارنامه خویش ندارد.او ضعیفتر از جلیلی ظاهر خواهد شد
پنجم اسفند ماه 95 بود که نام ابراهيم رئيسي نه به عنوان يکي از مقامات دستگاه قضايي و توليت آستان قدس رضوي که در قامت کانديداي دوازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري مطرح شد. در همان زمان نزديکان او اين کانديداتوري او را تکذيب و اعلام کردند که رئيسي ميخواهد در آستان قدس رضوي به خدمت خود ادامه دهد. اما به 2 ماه نکشيد که او از اين تصميم خود عدول نمود و رسانههاي اصولگرا کانديداتوري اش را قطعي اعلام کردند. حال مشخص نيست مردم ايران بر اساس چه استدلالي، ممکن است نام فردي را بر روي برگههاي راي خود به رشته تحرير درآورند که سخنانش 2 ماه دوام نداشته است!
به هر روي قرار است در ارديبهشت ماه 96 دو روحاني به مصاف يکديگر بروند و از زبانهايشان به عنوان مناظره بهره برند و با خطابههايشان يکديگر را هدف گيرند. در يک سوي حسن روحاني، رئيس دولت يازدهم حضور دارد که کم ترين سابقه اجرايي او باز ميگردد به دوران رياستش بر قوه مجريه و در ديگر سوي ميدان، ابراهيم رئيسي قرار دارد که تورق کارنامه عملکرد او در طول دوران انقلاب اسلامي از حضور در مناصب مختلف قضايي و امنيتي گواهي ميدهد و از کار اجرايي در سوابقش کم ديده ميشود، از همين روي نميتوان دريافت که او چه مواضعي درحوزههاي حائز اهميتي چون سياست خارجي اتخاذ خواهد کرد. آيا منش ديپلماتيک احمدينژاديها را پيش خواهد گرفت يا آنکه راه ديپلماتهاي حسن روحاني را ادامه خواهد داد؟
ابهام در پاسخگويي به اين پرسش و همينطور مسئله اقبال مردم به رئيسي از جمله موضوعاتي بود که باعث شد تا به سراغ محمد کيانوش راد، عضو حزب اتحاد ملت و نماينده مجلس ششم برويم و پاسخ اين پرسشها را از او جويا شويم. کيانوش راد بر اين باور است که حضور رئيسي منجر به گرم شدن تنور انتخابات ميشود اما براي اصولگرايان جز به دست آمدن نان سوختهاي عايدي نخواهد داشت. متن زير مشروح گفتگوي آفتاب يزد با اين استاد دانشگاه است که در ادامه ميخوانيد:
** آقاي دکتر! اگر کانديداتوري ابراهيم رئيسي را قطعي شده بدانيم، او نخستين باري که نامش به عنوان کانديداي جمنا براي انتخابات رياست جمهوري مطرح شد، اين موضوع را به شدت تکذيب و عنوان کرد که ميخواهد در آستان قدس رضوي خدمت کند اما به ناگاه تصميم گرفت که در کارزار ارديبهشتماه96 حضور يابد. با توجه به اينکه در کمتر از 2ماه رئيسي از سخنش عدول کرد،آيا ميتوان به او براي برعهدهگرفتن رياست دستگاه اجرايي اعتماد کرد؟
ببينيد اين اتفاق نشان دهنده بيتجربگي ابراهيم رئيسي در عرصه سياست است. اگر چه ايشان نگفته است که براي انتخابات رياست جمهوري نميآيم و به شکل تلويحي و دوسويه نظر خود را اعلان کرده، اما رئيسي از هماکنون بايد بداند که سياست تنها عرصه دوپهلو سخن گفتن نيست. يک وجه ديگر سياست نيز صراحت در بيان ديدگاههاست. بههرحال اين که کمتر از 2 ماه به چه دلايلي تصميم رئيسي تغيير کرده است را ميبايستي از شخص ايشان در صورت حضور قطعي در عرصه انتخابات رياست جمهوري سوال کرد.
** اگر حضور ابراهيم رئيسي در انتخابات رياست جمهوري را قطعي بدانيم، با تورق کارنامه ايشان ميتوان دريافت که او تا به حال کار اجرايي نکرده است و در کارنامهاش تنها سوابق قضائي ديده ميشود. آيا چنين شخصيتي ميتواند نسبت به مسائل اقتصادي، فرهنگي و سياست خارجي تصميمات مناسب اتخاذ کند؟
برداشتي که مردم از آقاي رئيسي خواهند داشت، برداشتي است که نسبت به آقاي فلاحيان وزير اسبق اطلاعات در ذهن داشتند. مضاف بر آنکه آقاي فلاحيان تا حدي کار اجرايي از جمله وزارت را در سابقه خود داشت . علاوه بر مردم حتي اصولگرايان باسابقه نيز نسبت به تواناييهاي اجرايي آقاي رئيسي ترديد جدي دارند و برخي از آنان رئيسي را فاقد ويژگيهاي لازم جهت قرارگرفتن در بالاترين مقام اجرايي کشور ميدانند. حضور افرادي چون آقاي ميرسليم از حزب موتلفه اسلامي چند سر و گردن به لحاظ اجرايي از آقاي رئيسي جلوتر است. و اين را اصولگرايان معتدل و عاقل به خوبي دريافتهاند.
افزون بر اينها اصولگرايان يک بار با پديدهاي به نام احمدينژاد مواجه بودند که با کمترين کار اجرايي بر کرسي رياست جمهوري نشست و آنچه را بر سر جريان اصولگرا آورد که امروز اصولگرايان از او تبري ميجويند. آقاي رئيسي نيز در يک فرآيند با مطرح شدن جمنا نامش به عنوان کانديداي رياست جمهوري اصولگرايان مطرح شد که مخالفت جوييهايش با اين سازو کار هم گوياي اين امر است که جمنا در ابتداي کار، کارکرد اصلي خود را از دست داد. گردانندگان آشکار و پنهان جمنا به دنبال آن بودند تا با آوردن شخصيتهايي چون رضايي، قاليباف، جليلي و ميرسليم و طرح برخي افراد نه چندان مطرح و تاثيرگذار مثل مهرداد بذرپاش، مرتضي حاجي بابايي و پرويز فتاح زمينه اين را فراهم آورند تا با انتخاب نهايي رئيسي، همه اين افراد را مجبور نمايند تا به نفع رئيسي کنار روند. به نظر ميرسد رضايي و قاليباف از ماهيت چنين برنامهاي به خوبي مطلع بودند و پيشاپيش خود را از حضور در ليست کانديداهاي احتمالي با صراحت خارج کردند و آقاي جليلي و ميرسليم که آنها نيز از ماهيت چنين برنامهاي مطلع شدند با عدم ورود به جمنا پيشاپيش راه خود را انتخاب کردند. تشکيلات احمدينژاد هم که آنها از ابتدا به مخالفت با جمنا و اصولا تصميم اصولگرايان اقدام نموده و بقايي را مطرح کردند. در مجموع براي اصولگرايان باسابقه و اصولگرايان معتدل انتخاب رئيسي يک انتخاب همراه با هزينه و ريسک بالا خواهد بود و آنها ترجيح ميدهند يا بر کانديداي خويش هم چون جليلي يا ميرسليم بمانند و يا بخشهايي از اصولگرايان همچنان در حمايت از آقاي روحاني به آينده اطمينانبخشتر خود در دولت بينديشند.
** فکر ميکنيد در نهايت اصولگرايان بر روي رئيسي اجماع کنند؟
ببينيد درباره اينکه در آينده چه اتفاقي خواهد افتاد را ميبايست در انتظار حوادث پيش رو و تبليغات کانديداها در آينده بود.
آنچه که روشن مينمايد آن است که در ميان طيف اصولگرايان، عقلانيت و مصلحت سنجي و مهمتر از آن ساز و کار مورد توافق براي حل اختلافات درون جناحي هنوز به وجود نيامده است و تشکيل جمنا صرفا کاريکاتوري مشابه شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان بود. اينکه اصولگرايان بتوانند از اين ظرفيت انعطافپذيري و کنارهگيري براي کانديداي واحد اصولگرايان برخوردار باشند يا نه، ميبايست کمي در انتظار نشست.
** آقاي دکتر! به نظر شما آقاي رئيسي در حوزه ديپلماسي چه مواضعي را ميتواند اتخاذ کند؟ آيا همان سياستهاي احمدينژاد را پيش ميگيرد يا آنکه ديپلماسي دولت روحاني را ادامه ميدهد؟
آقاي رئيسي جز تکرار يک سري شعارهاي کليشهاي در باب سياست خارجي هيچ چيز نخواهد گفت و اصولا چيزي به شکل تجربي و اجرايي را در کارنامه خويش ندارد که تحليلگران و يا حتي مردم عادي مطمئن شوند که اين سخنان، مبتني بر يک تجربه اجرايي آقاي رئيسي است. آقاي رئيسي حتي در اين خصوص ضعيفتر از جليلي ظاهر خواهد شد و جز تکرار شعارهاي کلي، چيزي براي گفتن نخواهد داشت.
** برخي از اصولگرايان مدعي هستند که اگر ابراهيم رئيسي بيايد، قدرت جذب آراء خاکستري را دارد. نظر شما در اين باره چيست؟
بايد توجه داشت که شيوه پوپوليستي احمدينژاد اگر براي يک غيرروحاني هم چون رئيس دولتهاي نهم و دهم زشت باشد، براي يک روحاني مطلوب نخواهد بود و مردم به خوبي نسبت به شعارهاي اينچنيني واکنش نشان خواهند داد. آمدن آقاي رئيسي تنور انتخابات را گرمتر خواهد کرد. اما گرم شدن تنور انتخابات احتمالا جز نان سوخته براي اصولگرايان عايدي نخواهد داشت.
** آقاي دکتر! به نظرتان حضور سعيد جليلي در رينگ انتخابات 96 منجر به شکسته شدن آراء ابراهيم رئيسي ميشود؟
به هر حال شکي نيست که افزايش تعداد اصولگرايان، به همان ميزان در کاهش آراء هرکدام از جناحها تاثير دارد اما نکتهاي که در اين ميان وجود دارد تفاوت کانديداهاي زياد در جبهه اصولگرايان و جبهه اصلاح طلبان است. بدون ترديد حضور ميرسليم و جليلي در کنار رئيسي آراء آنها را متفرق خواهد کرد اما حضور برخي از کانديداهاي بعضا مدعي اصلاحطلبي به دليل بياثر بودن آنها، تاثير معناداري در کاهش آراء آقاي روحاني نخواهد داشت. اين را بايد درنظر داشت که اصلاحطلبان استخواندار و اصلاحطلباني که به خرد جمعي شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان اعتماد دارند، بدون حساب و کتاب و به شيوهاي خودسرانه وارد عرصه انتخابات نخواهند شد. در سال 84 اشتباه تاکتيکي در ميان اصلاحطلبان و هم چنين عدم پذيرش شيوهاي براي دستيابي به کانديدايي واحد در ميان اعضاء اين جناح سياسي باعث شکست اصلاحطلبان گرديد. اگرچه در انتخابات 84 نيز عوامل ديگر در رقم خوردن شرايط بيتاثير نبودند. اما امروز اصلاحطلبان صاحبنامي در کنار آقاي روحاني به عرصه انتخابات وارد نخواهند شد. فلذا برخي افراد که يا با برنامه حساب شده وارد عرصه انتخابات شده يا با توهم داشتن راي قابل قبول و يا عرصهاي براي مطرح نمودن خويش پاي در ره انتخابات گذاشتهاند، ممکن است در انتخابات با برچسب اصلاح طلبي و يا اعتدال گرايي وارد شوند اما حضور چنين افرادي اهميت بسزايي در جبهه اصلاحطلبان ندارد. ولي بدون ترديد تعدد کانديداها در جبهه اصولگرايان ميتواند به کاهش راي آقاي رئيسي کمک کند.
** آقاي دکتر! ملت ايران چه قدر آقاي رئيسي را ميشناسند و ميزان اقبال او در پيشگاه مردم را چگونه پيشبيني ميکنيد؟
واقعيت اين است که مردم شناخت چنداني از آقاي رئيسي ندارند. اما خب تبليغات و اقداماتي که در اين خصوص صورت ميگيرد و سازمان رايي که اصولگرايان حامي آقاي رئيسي دارند در معرفي ايشان به مردم موثر واقع خواهد بود و بايد ديد که نهايتا چه نوع رويکردي به آقاي رئيسي خواهند داشت.
** آقاي دکتر! به نظرتان آيا دوئلي تمام عيار بين رئيسي و روحاني شکل خواهد گرفت؟
ببينيد؛ بدون ترديد در صورت حضور آقاي رئيسي (بدون آنکه قصد شبيه سازي آقاي ناطقنوري را با آقاي رئيسي داشته باشم) بايد گفت به لحاظ کارکردي، حضور آقاي رئيسي انتخابات را به شدت دوقطبي خواهد کرد، عملا انتخابات دوقطبي خواهد شد. دو قطبي شدن انتخابات شرايط را براي به ميدان کشاندن آراء خاکستري بيشتر خواهد کرد و حضور آراء خاکستري در مجموع به دليل ميل اکثريت مردم ايران به توسعه و پيشرفت، به نفع آقاي روحاني تمام خواهد شد. و ميتوان تا حدي پيشبيني کرد که راي آقاي روحاني احتمالا بيش از دوره قبل نيز خواهد شد.