سهراب سهیلی
حقوق بشر در ایران موضوعی چندین ساله است
که سابقه اش به پیش از انقلاب می رسد.
اقلیت های کرد و بلوچ که عموما سنی مذهب هستند
عموما از حقوق خود محروم شده اند.
وضعیت اقتصادی و اجتماعی آنها بسیار وخیم است.
سنی های سیستان بلوچستان از کوچکترین حقوق اولیه
مثل خوراک و پوشاک و مسکن محروم هستند.
این یک واقعیت است که روستایی های بلوچ
در جنوب استان کرمان و سیستان و بلوچستان
هنوز که هنوز است مدرسه ندارند.
امروزه به مدد شبکه های اجتماعی
به خوبی قابل دیدن و فهمیدن است که
زندانیان در کشور در چه وضعیتی هستند.
اگر از زندانیان اجتماعی و اقتصادی بگذریم
که این هم به راحتی نباید نادیده گرفته شود
وضعیت زندانیان سیاسی بسیار نگران کننده است.
وضعیت اسفناک زندانیان سیاسی در اصفهان
و رجایی شهر کرج و قرچک ورامین و اوین دیگر بر کسی پوشیده نیست.
اگر زندانیان جرمی هم مرتکب شده باشند
باید حق گرفتن وکیل و برگزاری دادگاه صالح و شفاف را داشته باشند.
حاکمیت حتی برای بقای خود نیز
باید به حقوق مردم از هر قشری و با هر تفکری احترام بگذارد.
از این واقعیت زنده در کشورمان که بگذریم
اخیرا در سازمان ملل قطعنامه ای در سازمان ملل
مبنی بر انتقاد از وضعیت حقوق بشر
با ۸۵ رای موافق، ۳۰رای مخالف و ۶۸ رای ممتنع به تصویب رسیده است.
سازمان ملل البته می تواند نقش تاثیرگذاری
در بهبود وضعیت مردم در سراسر جهان داشته باشد
اما واقعیت آن است که بی عدالتی در گوشه گوشه جهان حضور دارد
و سازمان ملل به جز “حرف” کار دیگری نمی تواند انجام دهد.
مردم سوریه، یمن و گینه نو و بسیاری از کشور های افریقایی
در بدترین وضعیت به سر می برند
اما سازمان ملل که شاهد چنین وضعیتی است
نتوانسته است این وضعیت را به صورت عملی بهبود ببخشد.
حقوق بشر هم استثنایی بر این قاعده سیاسی نیست
لابیگری و منافع مشترک و سایر ساخت و پاخت های سیاسی
مانع از آن است که عدالت برقرار شود.
مثلا در همین قطع نامه اخیر سازمان ملل ۳۰ نفر کشور رای مخالف داده اند
و ۶۸ کشور رای ممتنع
این به وضوح نشان دهنده آن است
که هنوز سازمانی برای ریشه کن کردن ظلم تشکیل نشده است.
و کشورها با توجه به میزان مشارکت شان در امور متفاوت دوست و دشمن هستند.
عدالت و حق و آزادی هنوز در بدنه اجتماعی بسیاری از کشورها حضور ندارد.
و این راه راهی بس طولانی و سخت خواهد بود.
نگام ، ناگفته های ایران ما