✍️ مجید شیعهعلی
در یک ماه اخیر شاهد غیررقابتیترین انتخابات ایران پس از خرداد ماه هفتاد و شش بودیم. این اقدام شورای نگهبان که تمامی کاندیداهای اصلی را به نفع یک کاندیدا حذف کرد منجر به عدم مشارکت بیش از 50% واجدان شرایط و رای اعتراضی گستردهای به صورت رای به یک کاندیدای خاص و رای باطله گردید. این تجربه تلخ، این تصور را ایجاد کرد که دوران انتخاباتهای رقابتی به پایان رسیده و حاکمیت صندوق رای را از روی میز سیاستورزی ایران برداشته است. این مسئله به معنی ایجاد یک بحران جدی در مسیر اصلاحطلبی است. به همین جهت به میزان صحت این تصور خواهیم پرداخت.
دلایل زیادی را میتوان اقامه کرد که نه تنها حاکمیت در ایران، بلکه هر حاکمیت دیگری که دارای حداقلی از عقلانیت باشد صندوق را به میز سیاستورزی ایران بازخواهد گرداند. به اختصار به برخی از این دلایل اشاره میکنیم.
1.سیاست خارجی
چنین به نظر میرسد که برگزاری یک انتخابات غیررقابتی با میزان مشارکت حداقلی به مشروعیت بین المللی حاکمیت ضربه جدی خواهد زد و این باعث میشود حاکمیت برای حل بحرانهای خود با دیگر کشورها مجبور به دادن امتیازات بیشتری شود. در درجه بعد دولت مستقری که مورد حمایت بخش قابل توجهی از مردم نباشد نیز از نگاه ناظر بیرونی رسمیت لازم را برای حل مناقشات نخواهد داشت. در آخر تجربه نشان داده است جریان تندرو در ایران توانمندی لازم را برای حل بحرانهای بین المللی نخواهد داشت.
این سه مسئله اساسی که به بی نتیجه ماندن بحرانهای خارجی منجر خواهد شد از عوامل خارجی احیا صندوق رای است.
2.افزایش بحران مشروعیت
در انتخابات گذشته حذف تمامی کاندیداها و کاهش مشارکت ناشی از آن، نه تنها، باعث افزایش نارضایتیها و کاهش مشروعیت در میان عموم جامعه گردید. بلکه این مسئله در میان بخشی از پایگاه اجتماعی حاکمیت که به نمایش دموکراسی در کشور دل بسته بودند نیز ضربه جدی وارد کرد. تکرار این ضربات بیشک باعث ریزش جدی پایگاه اجتماعی حاکمیت خواهد شد. این ریزشها در بزنگاههای سیاسی حاکمیت را شکنندهتر خواهد کرد. و به همین جهت برای حاکمیت بسیار نامطلوب است.
3.عدم تخلیه تنشها در جامعه
انتخابات تا حدی رقابتی ولو اینکه مولفههای یک انتخابات آزاد را دارا نباشد به تخلیه تنشها، نارضایتیها و اختلافات در جامعه کمک میکند و به همین جهت بسیاری از کشورهای شبه-دموکراتیک از این سازوکار برای تخلیه این تنشها استفاده میکنند تا انباشت آن به بحرانهای غیرقابل حل منجر نشود.
4.تغییر شکاف داخل حاکمیت
در درون حاکمیت نیز احتمالا، انتخابات رقابتی و غیررقابتی هر کدام هواداران خود را دارد. در این دوره خاص، شرایط به نفع هواداران انتخابات غیررقابتی رقم خورد. اما شرایط اینطور نخواهد ماند. چرا که در درجه نخست، هواداران انتخابات غیررقابتی این بار در مقام پاسخگویی نسبت به شرایط موجود قرار خواهند گرفت و امتداد بحرانها کار را برای این نگاه سختتر خواهد کرد. از سوی دیگر در شرایط موجود که ارگانها نظامی هر روز در حاکمیت جایگاه بالاتری مییابند غیرنظامیان نیاز به ابزارهایی برای تقویت خود دارند. از آنجا که انتخابات یکی از بهترین ابزارهایی است که به غیرنظامیانِ درون سیستم کمک میکند جایگاه خود را در حاکمیت نسبت به نظامیان تقویت کنند، احتمالا غیرنظامیان مجددا به سراغ صندوق رای خواهند رفت و به همین دو دلیل اصلی شرایط به نفع هواداران انتخابات رقابتی خواهد چرخید.
5.کاهش کارآمدی
باز تجربه نشان داده است جریان تندرو در رفع بحرانها و افزایش کارآمدی بسیار ناتوان است و از دیدگاههایی که تاریخ مصرف آن در جهان گذشته است استفاده مینماید. به همین جهت با وجود تلاشها نمیتوان امیدوار بود که حتی حاکمیت یک دست نیز کارآمد باشد. این افزایش بحرانها باعث میشود شرایط به نفع حضور میانهروها در قدرت تغییر کند.
بنابر آنچه رفت باید نسبت به بازگشت صندوق رای به میز سیاستورزی امیدوار بود و برای آن تلاش کرد.