✍️ محسن قناویزچی
۸ سال جنگ در مرزهای غرب و جنوب در آغازین ماههای انقلاب و غفلت از ایمنی حدود و ثغور کشور باعث میلیاردها خسارت و صدها هزار کشته و زخمی و تبعات سنگین روحی و روانی برای مردم شد که لاجرم با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به دشواری به پایان رسید.
آنزمان کشور دچار تغییر بنیادین نظام حکومتی بود و دولتمردان تجربه کافی کشورداری نداشتند .
ابر قدرتها با اتحاد خود کشور را مورد هجوم قرار دادند و دور از انتظار نبود اگر غلبه پیدا میکردند.
اما اینک با گذشت بیش از ۴ دهه از انقلاب و تجهیز نیروهای نظامی و سپاه چنانچه از هر گوشه این مرز و بوم قصد تجاوز به کشور دیده شود انتظار عمومی مردم دفع تجاوز و سرکوب دشمن است .
آنچه در مرزهای شرقی ایران و همسایگی با کشور افغانستان بگوش میرسد زنگ خطری است که بیش از هزار کیلومتر مرز مشترک و ۴ استان بزرگ کشور ( خراسان رضوی ، خراسان شمالی خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان ) را ممکن است درگیر جنگ ناخواسته دیگری بکند .
حضور مجدد طالبان همزمان با خروج نیروهای آمریکایی و اروپایی از خاک افغانستان ، فعالیت دوباره داعش و طرح ادعای داخ ( دولت اسلامی خراسان ) بایستی اولا دستگاه دیپلماسی کشور را شدیدا حساس نماید و به طرق سیاسی راههای جلوگیری از درگیر شدن کشور به منازعات خشن در منطقه بکار بسته شود و درثانی مرزهای شرقی کشور قبل از هر اتفاقی تماما تحت کنترل شدید امنیتی و نظامی قرار گیرد .
اگرچه سیاست جمهوری اسلامی عدم دخالت در امور داخلی دیگر کشورهاست اما طرح ادعاهای گروههای نظامی شناخته شده در منطقه و رویای تسخیر خراسان هشداری قابل توجه و زنگ خطری بزرگ است که باید شنیده شود .