✍️سید عبدالمجید الهامی
در روابط بین الملل اصل مذاکره مابین دو کشور اصلی مهم است برای رسیدن به تفاهمات یا رفع سؤتفاهمات یا گریز از تصادم و جنگ می باشد. حتی سخن گفتن بین دو طرف هم که یک اصل مذاکره کوچکی است برای رفع اختلافات فی مابین یا رسیدن به هدف مطلوب است.
در طول بیش از چهل سال تابوی روابط ایران و آمریکا و معضلات ناشی از آن اهرمی بسیار سخت برای جنگ طلبان دو طرف شد. به یک معنی روابط ایران و آمریکا روابطی شده است تا جناح راست یا همان هسته سخت قدرت بعنوان اهرمی فعال برای رسیدن به اهداف خویش یا چوب لایه چرخ و ناکام کردن رقیب مقابل از آن بهره می برد.
جناح راست ایران یا هسته سخت قدرت کماکان بدون درس گرفتن از تجارب گذشته و تحولات موجود کشور و جهان همان ساز کهنه را می نوازد. به سخنان دوتن از امامان جمعه یکی در مرکز پایتخت و یکی در شهری کوچک توجه شود مشاهده می شود که کلید رمز این سیاست بر چه پایه ای است.
«احمد خاتمی، تحت تاثیر رفع تحریم ها قرار گرفتن ناشی گری است. میخواهند تحریم های سطحی را بردارند و قهراً یک تغییر مختصری در معیشت مردم بوجود بیاید؛ قصد دارند با همین آبنبات، دهان بعضی ها را شیرین کنند و جاده را برای مذاکرات بعدی صاف کنند. سیاست ما نفی مذاکره است. سیاست ایران در این باره نفی مذاکره و مرگ بر آمریکاست زیرا ترامپ و بایدن در انجام جنایت یکسان هستند ضمن اینکه کلید حل مشکلات اقتصادی در داخل، مدیریت جهادی و قطع امید از بیگانگان است.»
«علیزاده امام جمعه شوش: قطعا مردم، زبانی که امروز بخواهد از مذاکره دم بزند از حلقوم آن فرد خارج خواهد کرد. ما گر ز سر بریده میترسیدیم؛ در محفل عاشقان نمیرقصیدیم، تک تک این جوانان عاشق شهادت هستند، عاشق این هستند که در راه خداوند عالم جان بدهند ولی قطعا شما میترسید و جنگی اتفاق نخواهد افتاد.»
حال سوال اساسی از حضرات این است که شما پیرو کدام دین و آئین و پیامبر و امام هستید که اصل مذاکره با بزرگترین بقول شما دشمن مملکت را نافی هستید و از تریبونهای ریز و درشت خود هر دم می دمیدید و تکفیر مذاکره را اعلام می کنید. همان پیامبر و امامان که مدعی پیروی از آنان هستید با سخت ترین دشمن خود هم مذاکره و مصالحه کردند بدون آنکه اینگونه که شما اعلام می کنید نافی مذاکره و مصالحه باشند.
آیا نقطه ضعفی در وجودتان هست که از مذاکره با آمریکا نگران و گریزان هستید یا آنکه وجود این سپهر و فضای تطور و پر چالش و حصر و تحریم برای وجودتان مبارک و مفید و نقطه قوت شما برای ادامه حکومت فقه شیعی است. این اصرار بر عدم مذاکره و مصالحه یک اصل را برملا می سازد که هسته سخت قدرت از این اهرم در جهت استقرار و مداومت تابوی عدم مذاکره استفاده می کند تا امور کشور را در دستان پر قدرت خویش با این بهانه و شرایط بحرانی نگهدار باشد.
در این سیاست نه منافع ملی مطرح است نه سرنوشت مملکت نه آینده مردم و نسلهای بعدی، تنها چیزی که مطرح و هدف است منافع یک گروه کوچک و هسته سخت قدرت است که با این سیاست امورات حکومتی خود را در این سالیان در حال گذران آن هستند. به هسته سخت قدرت باید گفته شود در نظام بین المللی این سیاست شکست خورده ای است که روزی روزگاری خود مجبور هستید آن را کنار بگذارید. پس تا وقت هست عمل صواب و ثواب را انجام دهید. چرا که اگر به وقت خود این عمل انجام نشود پشیمانی دیگر سودی ندارد.