محمد رهبری
در روزهای اخیر، با اعلام خبر تأیید حکم اعدام سه جوان دستگیر شده در حوادث آبان ۹۸، کاربران فضای مجازی به این حکم با هشتگ #اعدام_نکنید اعتراض کردند. اعتراضاتی که با بیش از ۴ میلیون توئیت و ریتوئیت به ترند اول توئیتر تبدیل شد و خیلی زود به اینستاگرام و تلگرام نیز تسرّی پیدا کرد و پستهای مربوط به آن میلیونها بار در شبکههای اجتماعی دیده شد.
اما دلیل چنین اقبالی به این هشتگ در میان کاربران فضای مجازی چه بود؟
از منظر فنی و تکنیکی، گسترش این هشتگ خیلی سریع انجام شده است. اولین توئیت با هشتگ #اعدام_نکنید در ساعت ۱۲:۴۰ دقیقه زده شده و فقط تا ۷ ساعت پس از آن یعنی تا ساعت ۱۹:۴۰، تعداد بیش از ۵۵ هزار توئیت با این هشتگ زده شده که حدود ۸۶۳هزار بار ریتوئیت شده است. نحوه رشد تعداد توئیتهای مربوط به این هشتگ را در نموداری که در تصویر آمده است میتوان دید.
این یافته نشان میدهد که این هشتگ خیلی زود فراگیر شده است و همانگونه که مارگتس و همکارانش در کتاب «آشفتگی سیاسی» نشان دادهاند، اگر یک کمپین مجازی خیلی زود در میان بخشی از مردم مورد اقبال واقع شود، آن کمپین به احتمال فراوان، بسیار فراگیر خواهد شد. بنابراین یکی از دلایل همهگیری این کمیپن را باید در توجه خیلی سریع بخشی از کاربران به آن دانست.
از منظر سیاسی، باید گفت که شرایط سخت اقتصادی و گرانیهای افسارگسیخته، روز به روز از یک سو خشم و عصبانیت مردم را تشدید کرده و از سوی دیگر به استیصال آنها میافزاید و مردم را به شهروندان عاصی تبدیل میکند. به همین جهت مردم از هر فرصتی برای بیان خشم خود علیه مسئولان و دولتمردان، به صورت دست جمعی استفاده میکنند؛ محتوای بسیاری از مطالب منتشر شده با هشتگ #اعدام_نکنید نیز گویای همین است که موضوع فقط سه جوان محکوم به اعدام نیست بلکه موضوع اعراض به محدودیتهای سیاسی و ناکارآمدیهای اقتصادی نیز هست و مردم این موضوع را بهانهای برای بیان نارضایتیهای خود قلمداد کردهاند. این بهانه باعث میشود که مردم ناراضی و شهروندان عاصی، تصور میکنند که خطرات و هزینههای اعتراض میتوان کم باشد و شرایطی فراهم میشود که «کورزمن» از آن با نام «فرصت متصور» یاد میکند. زمانی که چنین فرصتی فراهم گردد، مردم ناراضی با احتمال بیشتری به صورت آشکار اعتراض خواهند کرد.
از منظر اجتماعی، این نکته اهمیت دارد که وقایع تلخ آبان ۹۸ در خاطره جمعی ایرانیان باقی مانده و همچون زخمی ترمیم نشده، هنوز ذهن آنان را میآزارد. واقعیت آن است که نحوه برخورد با معترضین و قطعی اینترنت در آن مقطع زمانی، دوگانه میان مردم و مسئولان را تشدید کرد و به بیاعتمادیها دامن زد. این بیاعتمادی تا به امروز نه تنها ترمیم نشده که تقویت نیز شده است. در این شرایط، به صورت طبیعی با معترضان در حوادث آبانماه همدلی میشود.
آیا این نوع کنشگری ِ هشتگی اثرگذار است؟
در مورد کنشگری در فضای مجازی، بدبینیهایی وجود دارد و برخی آن را اسلکتیویسم و یا مبارزه از زیر لحاف میدانند و کسانی نظیر گلدوِل معتقدند فعالیتهای توئیتری هیچگاه نمیتوانند یک رابطه قوی مبتنی بر جنبش شهروندی را تولید کنند (Gladwell, 2010). اما امروزه، زندگی بیش از همیشه آمیخته به اینترنت و شبکههای اجتماعی است و دولتها و رسانهها به آنچه درون شبکهها و در میان مردم میگذرد اهمیت میدهند و حتی اگر با خواسته جمعی که در آنجا شکل گرفته مخالفت کنند، برای تغییر نظر مردم تلاش میکنند.
میتوان شبکههای اجتماعی را میدانی تصور کرد که در آن افکار عمومی شکل میگیرد و اگرچه فرایند شکلدادن به افکار عمومی در این میدان با معایبی روبهرو است، اما به هر حال هر کنش کوچک ولو در حد یک توئیت باشد، میتواند بر جامعه و محیط افراد فرد اثر گذاشته و در صورت گسترش ِ ویروسی آن، دامنه تأثیرات میتواند فراتر رفته و بر تعداد بیشتری از افراد اثر بگذارد. به همین جهت همه بازیگران سیاسی، چه در سطح فردی و چه در سطح نهادی، تلاش میگنند تا این عرصه را به تسخیر خود در آورده و بیشتر اثر را بر افکار عمومی بگذارند. از این حیث، کنشگری ِ هشتگی را میتوان اثرگذار بر افکار عمومی تلقی کرد.