سلمان هادوی
یک روانشناس مطرح کرد؛ابتلای والدین بابک خرمدین به اختلال شخصیتی سایکوپات
فرنودیان گفت: به رغم اعلام سلامت روانی پدر و مادر بابک خرمدین از سوی روانپزشک اختلال سایکوپات از کودکی با آنها همراه بوده است.
پریسا فرنودیان روانشناس ، در رابطه با اتفاقات اخیر، قتل بابک خرمدین به دست پدر و مادرش اظهار کرد: با توجه به صحبتهایی ارائه شده از سوی پدر و مادر بابک خرمدین و همچنین فیلمهای پخش در شبکههای اجتماعی میتوان گفت این پدر و مادر درگیر اختلال سایکو پات (psychopath) هستند.
فرنودیان گفت: این اختلال، نوعی از اختلال شخصیتی و مهمترین شاخصهی آن عدم حس همدلی و همدردی و عدم پشیمانی است.
وی عنوان کرد: در این موضوع بحث ژن هم قابل مطرح کردن خواهد بود، ژنتیک و محیط هر دو تاثیر گذار هستند؛ با بررسیهای انجام شده به این نتیجه رسیده اند پیشینهی خانوادگی و همچنین فقر نادیده گرفته شدن از سوی مادر در روی دادن این مسئله موثر است.
فرنودیان افزود: بی مسئولیتی و عدم وجدان که در این افراد دیده میشود یکی از دلایل آن نشات گرفته از ژن است و اسکنهای مغزی افراد سایکو پاتهای خشن نشان میدهد که فعالیت بخشی از مغز آنها با افراد دیگر متفاوت است و جلوی مغز این افراد را مادهی خاکستری کمتری فرا گرفته است.
وی بیان کرد: این قسمت خاکستری رنگ در درک احساسات دیگران نقش اساسی دارد و همچنین برای انجام رفتار و حرکت اخلاقی این قسمت از مغز فعال خواهد شد و میزان فعالیت این قسمت در افراد دارای اختلال ذکر شده بسیار پایین است.
این روان شناس در رابطه با امیگ دال افراد دارای اختلال سایکو پات توضیح داد: امیگ دال این افراد نسبت به افراد عادی سایکو پات کوچکتر است و معمولا احساس ترس مربوط به قسمت امیگ دال مغز مربوط میشود که تمامی این موارد در زیر مجموعهی بحث ژنتیک قرار میگیرد.
وی تاکید کرد: با در نظر گرفتن مغز به عنوان یک عضله از سوی افراد دارای اختلال سایکو پات تمرینی بر روی این بخشها صورت نمیگیرد و فعالیت کمی خواهند داشت که نوع تربیت و جامعهی پیرامون آنها بر رفتارشان موثر است.
فرنودیان یادآور شد: اگر فردی از لحاظ وراثتی این ژن را داشته باشد و در محیطی خشن قرار بگیرد این ژن فعال خواهد شد و رفتارهای پر خطر و مجرمانه در جامعه به واسطه او بیشتر دیده میشود.
وی عنوان کرد: به رغم اعلام سلامت روانی پدر و مادر مقتول از سوی روانپزشک این اختلال شخصیت از کودکی تا بزرگسالی با پدر و مادر بابک خرمدین همراه بوده است.
فرنودیان اظهار کرد: با مطالعات بر روی ۷۰ قاتل سایکو پات به تاثیر بالای ژنتیک دست یافته اند که بخش اوربیت پیش پیشانی این افراد در بالای چشمها در بخش میانی گیج گاهی قرار دارد آسیب دیده است.
وی دربارهی ژنهای خشونت آمیز گفت: ژنهای خشونت به نام مائو وای روی کروموزوم x قرار دارد که فقط از طریق مادر به ارث میرسد.
فرنودیان بیان کرد: به این دلیل که دختر یک کروموزوم x را از پدر و یک کروموزوم x را از مادر به ارث میبرد و پسر فقط میتواند یک کروموزوم x را از مادر به خود انتقال دهد، باعث میشود سروتوئین مغز در طول دورهی رشد زیاد ترشح شود و نکتهی جالب این است که از سروتوئین انتظار میرود فرد را آرام کند.
وی توضیح داد: اگر فردی این ژن را قبل از تولد دارا باشد مغز به شدت تحت تاثیر آن قرار میگیرد و حساسیت خود را نسبت به سروتوئین از دست میدهد که این اتفاق سبب میشود تا در مابقی زندگی کارکرد سروتوئین از بین رود.
فرنودیان افزود: برای اینکه این ژن خود را به نحو خشونت آمیز نشان دهد باید فرد در اوایل کودکی و قبل از بلوغ درگیر عواملی که آسیب روانی و یا خشونت واقعی ایجاد میکند باشد تا ژن همراه با محیط او را به اختلال سایکو پات دچار کند.
وی یادآور شد: افراد سایکوپات دروغگوهای خوبی هستند، که گزارشها و اظهارات پدر و مادر مقتول به خوبی نشان دهندهی این موضوع است، این پدر و مادر در تعریف بیش از حد اغراق میکنند و حس تاسف و پشیمانی را ما در این افراد نمیبینیم.
فرنودیان با تاکید گفت: افراد دارای اختلال شخصیتی سایکو پات مسئولیت اعمال خود را نمیپذیرند و اگر هم زیر بار مسئولیت رفتار خود روند با افتخار از آن صحبت خواهند کرد که برای رفتار و حرکت خشونت آمیز خود دلیل میآورند و با برگشتن به عقب مجددا اعمال خشونت آمیز خود را تکرار خواهند کرد.
وی در ادامه صحبت هایش توضیح داد: تکانش گری به معنی عدم کنترل بر روی احساس خشم خود از دیگر ویژگیهای افراد دارای اختلال سایکوپات است، عدم توجه به احساس خشم آسیبهای زیان باری برای جامعه دارد که این افراد معمولا بدون توجه کردن به پیامد رفتار خود بلافاصله دست به انجام رفتارهای خشونت آمیز میزنند.
فرنودیان یادآور شد: افراد دارای اختلال سایکو پات از کودکی سابقهی این رفتارها را دارند که امیدوارم با روانکاوی و همچنین بررسی بعد روانی و نیز اسکنهای مغزی ایشان به عنوان یک نمونه اختلال سایکوپات به اطلاعات جامعی در خصوص این دسته از افراد برسیم.
سایکوپاتی چیست؟
روانآزاری یا سایکوپاتی (به انگلیسی: Psychopathy) نوعی اختلال شخصیت است. مهمترین شاخصه آن عدم حس همدردی\دلسوزی و عدم حس پشیمانی (فقدان عذاب وجدان) پس از انجام کار ناشایست است. این افراد بدون حس ترحم قادر به آزار دادن دیگران هستند.
همچنین، معمولاً فرد رفتارهای تکانشی، فقدان ترس و بیاحتیاطی، بیقیدی و بیمسئولیتی و رفتارهای ضداجتماعی نیز دارد. روانآزاری هرچند با اختلال شخصیت ضداجتماعی مشابهت زیادی دارد ولی در طبقهبندیهای گوناگون تفاوتهایی دارند.
گستردگی
رآورد میشود که ٪۱ از مردم به روانآزاری دچار باشند.
ویژگیهای مغزی
اسکنهای مغزی نشان دادهاند که فعالیت برخی بخشهای مغز در سایکوپاتهای خشن با افراد دیگر متفاوت است. بخش جلویی مغز (که در درک احساسات دیگران نقشی کلیدی دارد) این افراد، ماده خاکستری کمتری دارد. همچنین آمیگدال (بخش کنترل احساس ترس) در سایکوپاتها کوچکتر از مردم عادی است.
علت
علت دقیق روانآزاری، معلوم نیست. به نظر میرسد که هر ۲ عامل ژنتیک و محیط بر آن موثر باشند. به این معنی که ممکن است به دلیل پیشینه خانوادگی شخص با این ویژگی زاده شود. اما محیط پیرامون و تربیت خانوادگی، در برانگیختن ژنها در دوران کودکی، تغییرات قشر جلویی مغز، و بروز این رفتار روانآزارانه، تاثیر داشته باشند.
برتری
افراد روانآزار، درگیر احساس نمیشوند و در تصمیمگیری، عواطف خود را درگیر نمیکنند. این افراد برای جامعه بیشتر تلاش میکنند، پول بیشتری اهدا میکنند، و بیشتر درگیر انجام کارها به شکل واقعی هستند.
آیا سایکوپات همان اختلال شخصیت ضد اجتماعی است؟
قبل از اینکه در بحثمان جلوتر برویم، باید تکلیفمان را با یک مسئله مشخص کنیم و آن، تفاوت دو اصطلاح سایکوپات و اختلال شخصیت ضد اجتماعی است.
در متون مدیریتی، معمولاً اصطلاح سایکوپات به چشمتان میخورد و در متون روانشناسی، بیشتر اصطلاح اختلال شخصیت ضد اجتماعی را میبینید.
اصطلاح اول را رابرت هیر (Robert Hare) از بزرگان این حوزه تعریف کرده و اصطلاح دوم، در DSM تعریف شده است.
تعریف DSM و تعریف رابرت هیر شباهتهای زیادی دارند و به همین علت، برخی منابع این دو اصطلاح را به صورت مترادف بهکار میبرند. اما تفاوتهای ظریفی هم وجود دارد.
مثلاً رابرت هیر یک چک لیست تهیه کرده و بر اساس آن، این بیماری را تعریف میکند، در حالی که DSM جزئیات و ظرافتهای بیشتری را به کار برده و به یک چک لیست ساده اکتفا نکرده است.
کسی که علاقهمند به مباحث مدیریت و توسعه فردی است و قرار نیست روانپزشک شود و به سراغ رواندرمانی برود، میتواند این دو اصطلاح را یکسان در نظر بگیرد و وارد تفاوتهای ظریف آنها نشود. ما هم در این درس و درسهای دیگر متمم، سه اصطلاح زیر را به شکل مترادف به کار خواهیم برد:
- بیمار سایکوپات
- فرد دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی
- فرد جامعه ستیز
برخی از ویژگی های سایکوپات ها
DSM توضیح میدهد که برخی از ویژگیهای زیر در افراد سایکوپات دیده میشود:
- تبعیت نکردن از هنجارهای اجتماعی و بیتوجهی به چارچوبهای قانونی (در حدی که برخی رفتارهایشان میتواند زمینهی دستگیری آنها را فراهم کند)
- رفتار فریبکارانه، دروغگویی مکرر، استفاده از هویت غیرواقعی و حیلهگری با هدف لذت بردن یا کسب منافع شخصی
- رفتارهای تکانشی یا به بیان دیگر ضعف در برنامه ریزی و انجام فعالیتهای هدفمند، نداشتن اهداف بلندمدت و واقع گرایانه
- تحریکپذیری و رفتارهای خشونتآمیز، درگیر شدن مکرر در دعواها و حملهی فیزیکی به دیگران
- بیپروا بودن در رفتارها و بیتوجهی به ایمنی و امنیت خود و دیگران
- مسئولیتپذیر نبودن به شکل مکرر و پیوسته، مثلاً ناتوانی در انجام تعهدات کاری یا شانه خالی کردن از زیر تعهدات مالی
- نداشتن احساس گناه و پشیمانی (مثلاً وقتی به کسی آسیب میزنند، رفتار بدی انجام میدهند یا سرقت میکنند، بیتفاوت هستند یا میتوانند آن را توجیه کنند)
رابرت هیر هم ضمن اشاره به تعدادی از همین ویژگیها، چند مورد دیگر را هم مطرح میکند:
- چربزبانی و رفتارهای سطحی غیرواقعی برای جذب دیگران و ایجاد یک تصویر مثبت غیرواقعی از خود
- خودمحوری و خودبزرگبینی
- نیاز دائمی به هیجان و برانگیختگی برای کسب انگیزه در زندگی روزمره
- نپذیرفتن مسئولیت تصمیمها و انتخابها (اگر تصمیمات آنها اثر بدی بر دیگران داشته باشد، به خوبی میتوانند برای خود و دیگران آن را توجیه کنند و سهم خود را ناچیز یا صفر جلوه دهند)
- نداشتن حس همدلی
- تجربهی سطحی احساسات و عدم تجربهی احساسات عمیق (همان چیزی که ما در زبان عمومی با بی احساس بودن توصیف میکنیم)
- ضعف در کنترل رفتارها و هیجانات (خصوصاً خشم)
- انجام کارها و انتخاب فعالیتهایی که برای دوستان و اطرافیان دردسرساز است
البته توجه داشته باشید که نباید از فردا، مثلاً به محض چرب زبانی یک نفر، او را سایکوپات بنامید. باید موارد متعددی از این ویژگیها در یک فرد جمع شوند و قیدهای دیگری هم که رابرت هیر یا DSM تعریف کردهاند وجود داشته باشند تا در نهایت بتوان یک فرد را سایکوپات یا دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی نامید.