وضع کرونا در کشور بیداد میکند. بسیاری بیمارستانها بدلیل کمبود اتاقهای آیسییو و دستگاههای اکسیژنساز در بحران به سر میبرند. به چشم خودم دیدم بیمار خانم مسنی را با مشکل حاد ریوی از بیمارستان دولتی در تهران ترخیص میکردند و او را الزام میکردند در خانه با خرید شخصی دستگاه اکسیژنساز، از خود مراقبت کند، و توضیح میدادند دستگاههای ما، همه به بخشهای کرونا منتقل شده و امکانات نداریم. همه مردم نگران آینده هستند. عملا بسیاری از کارها در کشور قفل شده.
اما…
موضوع مهم متاسفانه آن است آیا یک ماه دیگر باید عزاداری بشود یا نشود!
آنهم از طرف رئیس جمهور!!
یک حاکمیت که با عقلانیت اداره میشود تعیین میکند اجتماع تا ۵ نفر، تا ۱۰ نفر یا تا ۱۵ نفر بسته به سطح فضا یا بسته یا باز بودن آن مجاز است یا ممنوع.
حکومت غیر عقلانی میگوید باید ببینیم چه کار میخواهید بکنید تا بگوییم چند نفر تجمعشان مجاز است!
عزاداری است یا عروسی؟ نماز جماعت است یا پارتی؟ با بسم الله شروع میشود یا بدون آن!
سالهای آغازین جنگ بسیاری از بسیجیها گذاشتن کلاه محافظ سر در جبهه را که ارتشیها بشدت رعایت میکردند تمسخر میکردندو میگفتند عمر دست خداست، با کلاهخود یا بدون آن! کمال بیعقلی.
میگفتند دعای توسل میخوانیم، هجوم میبریم حتما پیروز میشویم!
میگفتند شهید دادن و مجروح دادن (بدون ضرورت هم) یک افتخار است! نمیدانستنداین جوانها سرمایههای کشورند و جان هدیه بزرگ الهی است.
چقدر طول کشید تا فهمیدیم عقل مهمترین یادگار خدا در انسان است و هر آنچه عقل در آن دخیل نباشد از دین گرفته تا رسومات، از حکومت گرفته تا اقتصاد، از تربیت گرفته تا اخلاق، از آموزش گرفته تا توسعه، و اصلا زندگی، بدون آن هیچ ارزشی ندارد،
و امروز باز ضعف بزرگ حکومتهای ایدئولوژیک بهروشنی خود را نشان میدهد.
شما اگر برای امام حسین (ع) جمع شوید، پروتکل خاص خودش را دارد و بیمار نمیشوید و اجازه دارید.
شما اگر دزدی کنید ولی فرد مورد قبول ما باشید مهم نیست!
اگر سوء مدیریت داشته باشید، اگر مدرسی بیسواد باشید، اگر در کار خود تخصصی نداشته باشید، ولی وفادار باشید و همعقیده و هم آئین ما باشید بهترین هستید…
اینها همه یک ریشه بیشتر ندارد
کنار گذاشتن عقلانیت در تصمیمگیریها
غلبه خرافات بر حقایق
تسلیم در برابر طبقه فاقد مقبولیت اجتماعی
این تصمیمات غیر عقلانی و دخالت در جزئیات زندگی و حتی نیات مردم برای تجمع، آنهم از سوی دستگاه اداری کشور، اوج بیکفایتی سیستم، آن هم در عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات است.
نمیپرسید چرا قسمت بسیار مهمی از مردم طرفدار حکومت لائیک و بدون دخالت ماورائیهای من درآوردی در کشور شدهاند.
تصمیمات شما گویاست.
شما ۱۸۰ درجه با تفکر اکثر عقلای کشور زاویه دارید. جوانها به تصمیمات شما میخندند.، تنها شما کلاهتان را تا روی چشمها و گوشهایتان کشیدهاید...
و تصور میکنید هیچ خبری نیست.
آقای روحانی!
کاش مجبور نبودیم به شما رأی بدهیم.
کاش تصمیم بگیرید زودتر برگردید به همان شغل اصلیتان در حوزه و برای مقلدینتان تعیین تکلیف کنید.
کاش یک مراجعه به افکار عمومی میکردید و میدیدید چقدر از رای دهندگان به شما، از رای به شما پشیمان و نادم شدهاند.
کاش باور میکردید این روش حکومتداری و حاکمیت بدون مبنای عقلانیت، انتهایش قهقراست.
انکار کنید تا نتیجه اش را ببینید!