يادش بخير چندين سال پيش در بازداشت هاي قديم بابا شخصي در قيد حيات بود كه نه تنها پشتوانه ما بود كه باعث دلگرمي همه ي مردم بود.
حضرت آيت الله هاشمي رفسنجاني(رحمه الله عليه)
روزي خدمت ايشان رسيدم تا شرح حالي از وضعيت بابا خدمتشون بدم .پرسيدند چه خبر از پدرت؟
گفتم حالشون اصلا خوب نيست و ماجرا را تشريح كردم.
خيلي منقلب شدند و ناراحتي در چهرi شون هويدا بود.
گفتم حاج اقا اگه شما طي يك پيامي ازشون درخواست كنين كه اعتصابشون رو بشكنن به خاطر عرقي كه به شما دارند ان شاالله كه قبول كنند.
گفتند مشكلي نيست يك متن تنظيم كن و بيار تا من تاييد كنم.
متن را تنظيم كردم بردم خدمتشون.
متن بدين شرح بود:
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام من را به دکتر مهدی خزعلی برسانید و از ایشان بخواهید که به اعتصاب خود پایان دهند.
به آقای خزعلی بگویید؛ آنچه بیشتر مد نظر شما بود که صدای شما به مسئولین و مردم رسیده شود ، محقق شده است لذا از شما خصوصاً به لحاظ شرعی که بر این نکته تاکید فراوان دارم میخواهم که به اعتصاب غذای خود پایان دهید.
البته در متن من لقب دكتر براي بابا لحاظ نشده بود كه حاج اقا گفتند خودكارت رو بده و كلمه دكتر را پشت اسم مهدي خزعلي اضافه كردند و بعد اجازه انتشار دادند.
در اين سكوت رسانه اي براي بابا كه اشخاص طفره ميروند از صحبت در مورد ايشان واقعا جاي خالي اميركبير زمان احساس ميشود تا اين سكوت خبري را بشكند.
انشاءالله با اولياء الله محشور شود.