✍️امید فراغت
نکته مهم و کلیدی این که وقتی آب سرَ بالا میرود برخی ابو عطا میخواند و شرایط مملکت به گونهای شده که در ناامیدی اکثریت مردم، هر فعال سیاسی سودای پاستور دارند! چرا که احتمالِ مشارکت پایین مردم را فرصتی برای حضور در اریکه قدرت اجرایی میدانند!
سالهاست مردم خوانده و شنیدهاند که مشارکت و همراهی اکثریت یعنی مقبولیت و مشروعیت. اما اکنون فضا به گونهای ست که مشروعیت و مقبولیت در مشارکتهای حداقلی معنی و مفهوم پیدا کرده است چرا که با استناد به دیدگاهِ اکثریت نمیدانند و نمیفهمند! هر عملکردی قابل توجیه شده است
واقعیت و مشکلات جامعه امروز ایران باعث شده است هر قواره با هر گونه مختصات، این احساس را پیدا کرده که میتواند کشور را اداره کند! و بر همین اساس متقاضیان ورود به پاستور از مشارکت کنندگانِ در انتخابات بیشتر شده است و چنین واقعیتی یعنی فروپاشی امیدِ مردم.
افرادی که خواب ریاستجمهوری را هم نمیدیدند اکنون آماده حضور در پاستور هستند چرا که فضای دو قطبی ایجاد شده اکثریت و اقلیت، جیک جیک مستانِ آنان شده است و هنوز متوجه نیستند مستی و نشئگی خماری هم به دنبال دارد!
جمهوریت هم از نظام گرفته شود اما خواست و مطالبات مردم حذف شدنی نیست و به جای جمهوریت هر نظریه دیگری هم آورده شد، فناوری و تکنولوژی، دنیای جدیدی به روی مردم گشوده است و هر گونه مقبولیت و مشروعیت متناسب با ادبیاتِ دنیای جدید معنی و مفهوم پیدا خواهد کرد
نرخِ گرانِ زندگی در ایران به گونهای شده است طبقه متوسط و ضعیف در هم ادغام شده و اکثریتِ ندار را به وجود آورده است و با وجود الزام به ازدواج و فرزندآوری اما جامعه در مسیر پیر شدن حرکت دارد! و تا زیر ساختهای سیاسی دچار تغییر و …نشود هیچ جریانی نمیتواند داعیه دار تغییر وضعیت موجود باشد.
فضای اکثریت و اقلیت یعنی فضای خروس خوانی اقلیت چرا که میدانند در چنین فضایی اگر خود را حافظِ منافع نشان دهند نظامِ سیاسی مجبور است به آنان تمکین پذیری نشان دهد و در فرآیند زمان قدرتِ نسبی را به قدرت مطلق تبدیل کنند! بنابراین قوه عاقله کشور باید در خصوص وضعیت موجود چاره کار بیندیشد و تفهیم کنند که اقلیتِ بدون پشتوانه اکثریت، شاید قدرت شکلی پیدا کنند اما از قدرت ماهوی و واقعی برخوردار نیستند!