نصرت الله محمودزاده
از آنجا که کرونا از هیچ ابرقدرت، مذهب و سیاستی دستور نمیگیرد، نه دولت رسمی حریفش شد و نه دولت پنهان. عدم اجرای قرنطینه توسط مردم نشان میدهد اتحاد نظام و ملت ساختاری میطلبد که سالهاست از آن غافلیم.
چرا خرج نظام از مردم فاصله گرفته؟ اجرای قرنطینه امکانات و اقتداری با چاشنی اعتماد میطلبد.
این اعتماد سازی خیلی هم ربطی به تحریم ندارد.
کرونا در اثر شکاف شدید بین افکار و ساختار فکری خواص جولان میدهد. لذا، امکان بروز اقتدار با این سهلانگاری و روشهای عوام فریبانهای که ادامه دارد، منتفی است.
مگر وقتی در شبهای عملیات حریف کرونایی میشدیم، آرم ارگانمان را به سنگر و خاکریزها میچسباندیم که فتح خرمشهر به نام ما ثبت شود؟
به نظر شما اعتقاد رزمندگانی که ۸ سال بدون بوسیدن ضریح امام حسین جنگیدند، بالاتر است یا خوارجی که حرم را دارالشفا تلقی میکنند؟
این چه بساطی است که راه افتاده؟ چرا اینهمه فاصله از ارزشها؟ آیا کرونا بیدارمان کرده؟
دیدید که حتی با ورود نظامیان به میدان، تحولی رخ نداده و مردم همچنان به سفر ادامه میدهند.
این مانور قدرت نظامیان در گذرگاه بزرگراهها نشان داد بایستی فرماندهی بر دلها را جایگزین فرماندهی بر سرها کنیم، همان روشی که مرکلها و رهبران چین پیاده کردند.
وقتی مرکل مردم آلمان را دعوت به قرنطینه میکند که ساختار کشورش پاسخگوی بحران باشد.
بهراستی مردم به چه اعتباری «خود قرنطینهای» را پیشه کنند؟
مگر اختلاف مشروطهخواهان و مشروعه خواهان چه بود که کسروی از یک سو بیرون زد و شیخ فضلالله از سوی دیگر؟ مصدق از یک سو و کاشانی از سوی دیگر. بازرگان به راهی و انجمن حجتیه به راهی دیگر.
دیروز عدد مبتلا به کرونا در چین به صفر رسیده بود. آنها نه درب حرمها را شکستند و یا با جوشکاری بستند و نه کتب پزشکی را به آتش کشیدند.
به این دلیل کرونا آزمونی الهی است که پس از عبور از این بحران، کاری بس دشوار داریم؛ پروندهای سنگین برای رنسانسی در برابر نمایندگان جعلی خدا؛ رنسانسی از جنس مولا علی در برابر خوارج.