پایگاه خبری / تحلیلی نگام_ احمدینژاد گفته است : کسی دارد حرف می زند که تنها دو دولت دارای برنامه را اداره کرده است. می گویند که برنامه بدهید. بسیار خوب برنامه را به چه کسی بدهیم؟ چه کسی میخواهد تشخیص بدهد که این برنامه چیست؟ کجای قانون اساسی گفته است که شما باید روی برنامه افراد نظر بدهید؟ بعد چه طور تشخیص میدهید؟
احمدینژاد خطاب به کدخدایی: چه کاره هستی؟!
احمدینژاد: پارسال یک آقایی به عنوان سخنگوی شورای نگهبان گفت بله من به فلانی ها توصیه می کنم که کاندید نشوید زیرا ما شما را رد میکنیم!
قبل از آن گفته بودند که هرکس از مهندسی انتخابات بگوید، این حرف دشمن است. اما سخنگوی شورای نگهبان به گونه ای حرف می زند کانه انتخابات کاملا مهندسی شده است. اعتراضات شد. معلوم بود یک آقایی به او گفته بود برو این حرف را بگو و الا او که کاره ای نیست!
گفتند کدخدایي، خدا که نیستی! شما چه کاره هستی؟! بعد که اعتراضات زیاد شد، معلوم بود يك کسی بالاتر از آن قبلی آمد به او گفت که عجب غلطی کردی برو آن را صاف کن! او هم گفت: ببخشید اشتباه شده است. من منظورم چیز دیگری بود!
چند وقت بعد آقای دیگری حرف زد که مردم او را هم نوازشي کردند و دوباره همین سخنگو گفت که بیخود کرده است. ما اصلا اینطوری نیستیم که او میگوید.حالا دوباره سخنگو آمده است ومیگوید بله نیایند ما رد می کنیم!
احمدینژاد هم خواستار برگزاری رفراندوم شد
محمود احمدینژاد: باید بدانند که انتخابات مال ملت است و کسی حق ندارد زاویه را آنقدر تنگ کند یا دایره انتخاب مردم را آنقدر محدود کند، که مردم به افراد خاص محدود بشوند. قانون اساسی این اجازه را به هیچکس نداده و هیچ عقلی این اجازه را نمیدهد.
شما از ملت ایران که نزدیک به ۶۰ میلیون نفر واجد شرایط رای دادن با سن بالای ۱۸ سال هستند، رفراندوم برگزار کنید و بپرسید آیا شما مردم به کسی اجازه داده اید یا میدهید که حق انتخاب شما را محدود کند؟ فکر می کنید چند نفر به آن رای میدهند؟
اما من نمیدانم چه اتفاقی در کشور افتاده است. یک طبقه ای آن بالا درست شده است که خودشان را اصل و مالک کشور، دین و انقلاب و مالک همه چیز میدانند و اصلاً برای مردم ارزش قائل نیستند. خیلی راحت حقوق مردم پایمال میشود. به خودشان اجازه میدهند هرکاری بکنند.
یکی از این اقدامات این مصوبه ای است که اخیراً شورای نگهبان منتشر کرده است.
شورای نگهبان رد می کند و دلیل هم نمیآورد!
احمدینژاد: آیا یک عضو شورای نگهبان می تواند بگوید که شما ثبتنام نکنید ما شما را رد میکنیم؟ حالا وارد محتوایش هم میشوم. تو چه کاره ای؟
جالب است که رد می کنند اما دلیل هم نمیآورند! هرچه طرف داد میزند و میگوید اگر دلیلی دارید بگویید! پاسخ می دهند که نخیر ما اعلام نمیکنیم، نهخیر ما نمیگوییم! اینجا دیگر خیلی اخلاقی می شوند!
صدها میلیارد تومان خرج انفورماتیک شورای نگهبان، قوه قضائیه و ناجا شده، حالا به کسی که قرار است رییس جمهور شود میگویند گواهی عدم سوء پیشینه بیاور!
احمدینژاد: گفته اند که مصوبه شورای نگهبان جهت اجرا به وزارت کشور ابلاغ شده است. نگاه می کنیم، مي بينيم چهار روز مانده به ثبت نام، اصلا قانون جدیدی نوشته شده است.
کجای قانون اساسی به شورای نگهبان اجازه داده است به نام نظارت، قانون بنویسد؟
جایگاه رئیس جمهور را آنقدر پایین آورده اند که می گویند برو مدرک بیاور که تو رشوه نگرفته ای، جنایت نکرده ای و برو برگه سوء پیشینه بیاور!
اگر اینها را میخواهید شما خودتان از یکدیگر بگیرید. نهادها که با هم هستید. صدها میلیارد تومان خرج انفورماتیک قوه قضاییه شده است. دهها میلیارد تومان خرج انفورماتیک شورای نگهبان شده است. صدها میلیارد تومان نیروی انتظامی خرج کرده است. آیا شما با هم ارتباط ندارید که یک کلیک کنید تا پرونده هرکس جلوی شما قرار بگیرد؟ یعنی یک نفر که میخواهد نماینده کل ملت ایران بشود، باید به یک نهادی برود و بگوید یک گواهی عدم سوء پیشینه به من بدهید؟!
احمدینژاد خطاب به جنتی و دوستان: شما که هیچ کدامتان یک نانوایی و بقالی و مدرسه را هم درعمرتان اداره نکرده اید چطور تشخیص میدهید که برنامه اداره کشور صحیح است؟!
احمدینژاد: کسی دارد حرف می زند که تنها دو دولت دارای برنامه را اداره کرده است. می گویند که برنامه بدهید. بسیار خوب برنامه را به چه کسی بدهیم؟ چه کسی میخواهد تشخیص بدهد که این برنامه چیست؟ کجای قانون اساسی گفته است که شما باید روی برنامه افراد نظر بدهید؟ بعد چه طور تشخیص میدهید؟
شما که هیچ کدامتان یک نانوایی را هم درعمرتان اداره نکرده اید؟ یک بقالی یا یک مدرسه را هم اداره نکرده اید؟ چطور شما میخواهید تشخیص بدهید که برنامه اداره کشور صحیح است؟
ممکن است بگویند که ما آن را می دهیم تا کارشناسان درباره آن نظر بدهند. آن کارشناسان چه کسانی هستند و به کدام حقی میخواهند روی کاندیدای ریاست جمهوری کشور نظر بدهند؟ اگر خیلی مرد هستند و کاربلدند، خودشان بیایند کاندید بشوند، برنامه شان را بدهند و ملت به آن ها راي بدهند و آنها بیایند اجرا کنند. اینجا به صراحت نوشته اند که مشاوران تان را اعلام کنید! به شما چه ربطی دارد؟!
رسما می گویند میخواهیم انتخابات را مهندسی کنیم!
احمدینژاد: خیلی راحت و رسما می گویند که ما می خواهیم انتخابات را مهندسی کنیم. به یک عده می گویند نیایید، یک عده را تهدید می کنند که نیایند، یک عده را هم رد می کنند. ته آن، کسی می ماند که ما می خواهیم!
اگر میخواهید، فرد خاصی را بیاورید که مردم بارها به او رای نداده اند، مردانه بیایید بگویید که ای ملت این را میخواهیم شما هم هیچکارهاید، نه اینکه او را به حساب ملت بیاورید!
اعتراض به بهانهها برای ردصلاحیتها
احمدینژاد: به تازگی یک چیزی یاد گرفته اند، نمی توانند بگویند طرف دزد است، فاسد یا ناتوان است، می گویند عدم التزام عملی به اسلام دارد. این از کجا درآمده است؟
دیدم آقایی به نام سپنتا مصاحبه کرده و گفته است که من زرتشتی هستم، کاندیدای شورای شهر شدم. حالا مجلسی ها هم از اینها یاد گرفته اند و برای من زدهاند عدم التزام عملی به اسلام، رد صلاحیت شدم! آقا اصلا من زرتشتی هستم! قانون اساسی برای زردتشتی ها حقوق مساوی با بقیه افراد جامعه قرار داده است و می تواند کاندید شورای شهر شود.
اصلا مگر اسلام التزامی است؟ از کجا این واژه ها درآمده است ؟! آقا هرکس شهادتین را گفت مسلمان است. تمام شد!
خود اسلام این را می گوید، پیغمبر خدا و خود خدا می گوید هرکس این دو را بگوید مسلمان است. همه حقوق را دارد. حالا چطوری باید این التزام را اثبات کنید؟!
آنقدر قانون اساسی را تفسیر کردند که دیگر قانون اساسی باقی نمانده است!
احمدینژاد:آنقدر قانون اساسی را تفسیر کردند که دیگر قانون اساسی باقی نمانده است!
کشور بر اساس قوانین ثابت، شفاف و معتبر باید اداره شود. احترام امامزاده به متولی آن است. شما شورای نگهبان هستید و رسما می آیید قانون اساسی را زیر پا میگذارید و بعد هم مصوبه را منتشر و برای اجرا، ابلاغ می کنید!
بفرستید مجلس و مجلس قانون بگذارد و بگوید شرایط رئیس جمهوری اینها است. البته مجلس هم نباید از چهارچوب قانون اساسی خارج شود.
قانون اساسی را هم اگر می خواهید عوض کنید این کار را بکنید اما نمی شود یک چیزی آن بالا نوشته ایم، هرکاری را به نام آن، هرچند ضد و نقیض باشد، انجام می دهیم. وضع کشور همین می شود. اعتبار قانون و استحکام کشور از بین می رود.
میگوید خودمان تفسیر کردیم. این اختیار را ما داریم. حالا جالب است که آخر آن می نویسد اگر کسانی رفتند و وزارت کشور از آنها ثبت نام نکرد، میتوانند به وزارت کشور و شورای نگهبان شکایت کنند!
به اسم نظارت استصوابی ازطرف مردم تصمیم می گیرند!
احمدینژاد: تا حرف می زنی دوازده تا مارک روی پیشانی ات است؛ البته من از این مارک ها نمی ترسم! من که هیچ چیز برای خودم نخواسته ام؛ من از حقوق ملت و کسانی دفاع می کنم که بی جهت مارک بر روی پیشانی شان خورده است.
طرف زرتشتی است و حق اوست که کاندیدا شود. مردم دوست داشتند به او رای می دهند نداشتند رای نمی دهند. شما نمی توانید جای مردم تصمیم بگیرید!
یک عده به اسم نظارت استصوابی ازطرف مردم تصمیم می گیرند. اگر از ملت ایران بپرسید معنایش چیست ۹۹ درصد نمی دانند چیست! بعد هرکاری دلشان بخواهد می کنند!
اینجوری مگر می شود کشور را اداره کرد؟ مگر می شود ملت بزرگ ایران را اینطور اداره کرد؟! بعد مجبور می شوید به مردم برچسب بزنید بگویید مردم نمی فهمند، مردم خرابند و منحرف شدند! مردم بی دین شدند!
به خدا مردم می فهمند، منحرف نشده اند. مردم دیندارند و بهترین مردم دنیا هستند، شماها کج رفتید. این یک بدعت است!