✍️ مجید مرادی
نشانه هایی از پایان حصار تحمیلی ترامپ علیه کشور ما دیده می شود و آنچه که امیدها را به قطعی شدن و نزدیک بودن این پایان بیشتر می کند تلاش اصولگرایان برای دزدیدن این موفقیت دیپلماتیک دولت روحانی است. آنان که از ابطال برجام و یا حداقل تداوم تحریم تا انتخابات ریاست جمهوری ناامید و سرخورده شده اند می کوشند بازگشت به برجام را هم به طرح اقدام راهبردی مجلس اقلیت گره بزنند و با انداختن ران ملخ در این دیگ خود را شریک کنند.
البته آنان به خوبی می دانند که طرح یادشده تنها فایده اش این بود که تیم بایدن را مصمم کرد تا به مهلت یا ضرب الاجل مصرح در این طرح اعتنا نکند و بازگشت به برجام را به تاخیر بیندازد.
تیم بایدن نشان داد برای عمل به وعده انتخاباتی او در باره بازگشت به برجام عجله ای ندارد و از طرح اقدام راهبردی مجلس اصولگرای ایران نمی هراسد.
بر هم خوردن ضرب الاجل طرح اقدام راهبردی مجلس از سوی دولت در جریان دیدار دبیرکل آژانس هسته ای نیز که عصبانیت مجلس را برانگیخت اعلام شکست این طرح اصولگرایانه بود.
شکست دوم اصولگرایان در ماه های اخیر در جریان تجدید غنی سازی بیست درصدی رقم خورد که با سرعت و در حجمی بیشتر از تکلیف مجلس انجام شد. اصولگرایان که پس از امضای برجام همواره مرثیه از دست رفتن ظرفیت های هسته ای کشور را می خواندند امروز با غنی سازی سریع بیست درصدی شکست اخلاقی سختی را متحمل شده اند.
اصولگرایان اساسا برای سیاست و دیپلماسی ساخته نشده اند. آنان با دنیای امروز قرن ها فاصله دارند. آنان در دو عرصه یاد شده ابتکاری ندارند و چون مشقی نمی نویسند خطایی نمی کنند و تنها زبانشان به عیب جویی و دشنام و تخریب دراز است و جز اینها اگر چیزی بلد باشند در شمار نصایح و درس تاریخ از سنخ درس های سعید جلیلی برای ویلیام برنز ومذاکره کنندگان اروپایی است.
روزگاری نه چندان دور اصولگرایی به نام محمدجواد لاریجانی برای پیروزی نامزد جناح خود در انتخابات ریاست جمهوری با دیپلماتی انگلیسی مذاکره و رایزنی کرد اما اکنون به مذاکره کنندگان ایرانی برجام حمله می کند.
اصولگرایان برای منافع جناحی خود با شیطان هم ائتلاف می کنند اما برای منافع ملت ایران حاضر نیستند قدمی بردارند. زیرا احتمال خبط و خطایی وجود دارد که به نام جناحشان نوشته می شود. با اقدامات رقیب خود هم مخالفند زیرا منافع آن علاوه بر ملت به جیب جناح رقیب هم می رود و محبوبیتش را بیشتر می کند.
عقل جریان اصولگرا هنوز در مرزهای اوایل دوره قاجار متوقف مانده است. تاکید صرف آنان بر خنثی سازی تحریم هایی که تا نخاع ملت رسیده و مانورهای مضحک رؤسای آنان که با سفرهای بی پایان خود در گوشه و کنار کشور می خواهند القا کنند مشکل کشور تنها مدیریت ناکارآمد داخلی است و با احیای چند کارخانه تعطیل شده حل می شود که البته تعطیلی آنها هم نتیجه واردات وحشیانه دولت اصولگرای نفتی احمدی نژاد است نشان می دهد که آقایان هنوز به عمق تحریم ها آگاهی ندارند یا خود را به خواب زده اند.
با برداشته شدن تحریم ها در آينده ای نزدیک حقایق تلخ دوران تحریم سه ساله اخیر بیان خواهد شد و ملت ایران به رغم تحمل مرارت ها و سختی های بسیار در این چند سال درخواهد یافت که دولت روحانی چه در جریان مذاکرات برجام و چه پس از پاره شدن آن در کاخ سفید و در دوران تحریم چه کرده است.
آیا این ملت می تواند به جناحی اعتماد کند که جز مشتی شعار و پندیات چیزی در چنته ندارد؟! جناحی که نمایندگانش در مجلس برجام را آتش زدند و اکنون خجالت نمی کشند از این که بگویند ما بودیم که بایدن را مجبور به باز گشت به برجام کردیم!
شما که می گفتید برجام چیزی برای ایران نداشت! چرا می خواهید به چیزی برگردید که بارها به دروغ گفته اید فایده ای برای ایران نداشت؟!