کم پیش میآید که بتوانیم گزارشهای روشن و واضحی از تقابل افکار مختلف در حوزههای علمیه ببینیم. گزارشها از حوزه، معمولا مدفون زیر هزار تعارف و پنهان شده زیر نشانههای دیریاب و پیچیده است. اما از مناظره محسن مهاجرنیا و محمدرضا باقرزاده که سایت مباحثات منتشر کرده، میتوان به خوبی و روشنی، گزارشی از یکی از اصلیترین موضوعات مورد اختلاف در بدنه حوزه را به دست آورد.
آنچه این مناظره را جدی و قابل توجه میکند، این است که محسن مهاجرنیا، دارای دکترای علوم سیاسی و از اعضای هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است، و محمدرضا باقرزاده هم دکترای علوم سیاسی و از اعضای هیئت علمی موسسه امام خمینی؛ و هر دو از علاقمندان به موضوعاتی از قبیل فلسفه سیاسی اسلام، و هر دو مدرس ولایت فقیه. بنابراین مناظره مذکور میتواند نظرات دو طیف مهم در حوزههای علمیه را درباره حوزه انقلابی و استقلال حوزه و برخی موارد دیگر به ما نشان دهد. با آنکه آن دیریابیها را در همین مناظره هم میتوان یافت و باید مقداری دقت به خرج داد تا استدلالها و پرسش و پاسخهای دور از هم، به یکدیگر الصاق شوند.
مناظره، از «حوزه انقلابی» آغاز میشود، و مهاجرنیا، بی آنکه نگاه سیاسی و حاصل از دستهبندی سیاسی به این مسئله داشته باشد، میگوید حوزه باید در عرصه فکر و اندیشه، انقلابی شده و دچار تحول شود. او میگوید حوزه انقلابی یعنی حوزهای دارای پویایی و بالندگی و همچنین حوزهای که سست و بیرمق نباشد و متاخر از زمان عمل نکند. اما باقرزاده که رویکردی سیاسیتر دارد، به وضوح و در ابتدای سخنان خود، «انقلابی» را در برابر جریانهای اصلاحگر و رفرمیستی تعریف میکند. او انقلابی ماندن حوزه را مساوی با این میداند که حوزه به دنبال اسلامی کردن دولت باشد. و بلافاصله تاکید میکند که «نه دنبال پذیرش یا عدم پذیرش». و مقصودش از پذیرش یا عدم پذیرش را اینطور واضح میکند که «برخی هنوز در حوزه به حکومت نقد دارند. میخواهند حکومت را دموکراتیزه کنند. یعنی انقلابی علیه انقلاب!»
در تمام طول مناظره، مهاجرنیا به مثابه کسی سخن میگوید که جریان غالب حوزه است و از همه چیز راضی است، و باقرزاده در قامت جریان معترض حوزه که میخواهد بسیاری از ساختارها ویران شود یا تغییر یابد. تصور محمدرضا باقرزاده از حوزه علمیه قم، تصویر عجیبی است. او میگوید افرادی به دنبال لیبرالیزه کردن و سکولاریزه کردن حکومت هستند. میگوید در پایاننامههای حوزوی و در نشستهایی که برگزار میشود، معمولا به اصل حکومت، حاکمیت و نظریه ولایت فقیه و دیدگاههای امام خمینی نگاه انتقادی میشود.
یکی دیگر از نکات مهم دیگری که باقرزاده میگوید و ما کمتر میشنویم و کمتر کسی آن را به زبان میآورد، این است که «قطعا مفهومی که مقام معظم رهبری از انقلابی بودن دارد، عدهای را در حوزه ضدانقلاب میکند. یعنی اگر مفهوم آقا از انقلابی بودن درست فهمیده شود، به این نتیجه خواهیم رسید که در حوزه باید دو جناحبندی شکل بگیرد؛ جناحبندی انقلابی و غیرانقلابی.» و باقرزاده در یک جمله قاطعتر، به ما خبر میدهد که متاثران از لیبرالیسم، ملیگراها و سکولارها، به گونهای علمیتر از دوران امام خمینی، همچنان در حوزه فعال هستند.
محسن مهاجرنیا در پاسخ به این این سخنان باقرزاده و در جواب به این سوال مجری مناظره که «حوزه ما با شاخصههای شما چه میزان انقلابی است؟» بیآنکه اشارهای به خواست آیت الله خامنهای در راستای انقلابی ماندن حوزه کند، میگوید که حوزه علمیه در طول تاریخ، هویتی مستقل از حکومتها داشته است. و میافزاید که خود حوزه، یک ساختار، تشکیلات و نهاد مستقل از حکومت است. گویی این جمله مهاجرنیا، در پاسخ به باقرزاده است که معترض بود چرا «برخی هنوز در حوزه به حکومت نقد دارند.» پاسخ مهاجرنیا این است که چون حوزه مستقل است و در طول تاریخ خود مستقل بوده است. مهاجرنیا پس از این جملات، به عبارت «حوزه انقلابی» میپردازد و با بیان جملاتی به جای آنکه مفهوم روشن و سیاسی «حوزه انقلابی» را مورد توجه قرار دهد، توضیح میدهد که انقلابی بودن در برابر تحجر و ارتجاع است و تاکید میکند که نمونههایی از این افراد را در حوزه داریم و همچنین طیف دیگری از کسانی که در برابر انقلابیون هستند را سکولارها میداند که به نظر او چندان پررنگ نیستند.
محسن مهاجرنیا در این مناظره، مفهوم روشن «حوزه انقلابی» در گفتار آیت الله خامنهای را از معنای اصلیاش تهی میکند، تا لازم نباشد بر اساس آن دستهبندی جدیدی در حوزه شکل بگیرد. باقرزاده در اواسط مناظره میگوید «ما انقلابی ماندن حوزه را در صحبتهای مقام معظم رهبری، در راستای موضوع خودی و غیرخودی میدانیم… این همان دستهبندیای است که قرآن هم آن را قبول دارد؛ مومن، منافق و کافر.» مهاجرنیا در جایی دیگر به این گزاره واکنش نشان میدهد و میگوید: «ما باید در حوزه احتیاط کنیم و انقلابی بودن باعث نشود که در حوزه باز هم دستهبندی کاذبی درست کنیم.» او نگاه و روش طرف مقابل خود را با کلماتی مانند «جریان ژورنالیستی» و «تخریب»، نقد میکند.
در ادامه موضوع استقلال حوزه از حکومت، محمدرضا باقرزاده به مبانی ولایت فقیه استناد میکند و در پاسخ به سخنان مهاجرنیا میگوید که حوزه غیرمسئول و غیرانقلابی را حوزهای میداند که «میگوید» ولایت فقیه را قبول دارد، اما ولایت فقیه، بر مراجع و مقامات حوزه ولایت ندارد. او میپرسد «آیا حوزههای علمیه از شئون تحت نظر ولایت فقیه نیست؟ آیا حوزه علمیه جزیرهای خارج از حکومت اسلامی است؟ ولایت فقیه، ولایت بر کاسب، تاجر استاد دانشگاه و دانشگاههاست، اما حوزه علمیه و نظام آموزشی حوزه علمیه، استثناست؟»
و مهاجرنیا که یک جای مناظره، ادبیات و مطالب محمدرضا باقرزاده را در سبک کیهانی میداند، در پاسخ به این سخنان باقرزاده که به ظاهر بسیار قابل اتکا و قدرتمند است، بی آنکه به گزارههای ذکر شده پاسخ دهد، بار دیگر از استقلال حوزه از نظام ولایت فقیه سخن میگوید و در خاطرهای به نقل از آیت الله راستی کاشانی، از امام خمینی نقل میکند که «شما این چند روز حکومت اسلامی را نگاه نکنید. معلوم نیست که همیشه حکومت جمهوری اسلامی باشد. بگذارید استقلال حوزه از دولت حفظ شود.»
نکات و موضوعات ارزشمند دیگری در این مناظره بیان شده که گزارش روشنتری از اختلافات و درگیریهای فکری و فرهنگی در داخل حوزه را به خوانندگان میدهد؛ از درگیریهای مرتبط با انتخابات ۸۸، تا شیوه مواجهه با مراجع غیرانقلابی. آخرین نکته که حتی شبیه یک طنز است، اینکه در جایی از مناظره، محمدرضا باقرزاده مدعی میشود که موسساتی در حوزه علمیه هستند که به دلیل سابقه انقلابی محسن مهاجرنیا، اجازه تدریس به او نمیدهند.
برگرفته از صفحه فیسبوک نویسنده