چند سال است که بحث در مورد گروگانگیری در سفارت آمریکا توسط دانشجویان آن روز خط امام در جریان است .
در اینکه این حرکت خام سیاسی چه خسارات عظیمی به کشور زد هیچ شکی نیست و همچنین در اینکه یک کینه شتری نسبت به دیگر گروه سیاسی (ملی مذهبی ها و نهضت آزادی) و قصد براندازی رقیب در آنروز چه بر سر ایران در امروز آورده جای بسی اظهار شگفتی دارد که چطور یک جمع هیجان زده نادان البته با کنترل تعدادی افراد پشت پرده قدرت طلب در یک جو انقلابی بی در و پیکر میتواند زندگی و اینده چند ده میلیون انسان را به بازی بگیرد.
هر چند جوانان دیروز و میانسالان امروز که در این حرکت نقش داشتند، خود بهتر از همه میدانند که چه بر سر کشور آوردند، و هر چند بعضی از این نفرات هنوز هم با ابزار “ماله” مشغول به کشیدن بر این حرکت تمام مزخرف خود هستند، اما آنچه نباید میشده، شده است .
در این بین تنها بخشی از روحانیت حاضر در حاکمیت آنروز بود بود که اشغال سفارت را مانند یک “گنج باد آورده” ربود و از آن چماقی ساخت تا با این چماق هر صدای و ندای مخالفی را سرکوب کند و شاید خود دانشجویان پیرو خط امام، فکر هم نمیکردند که با همان چماقی که بدست روحانیت حاکم دادند روزی توی دهن خودشان بزنند .
و اما ……
نسل جدیدی پای به عرصه گذاشته که همگی هم دانا نیستند ، به طوری که هر چه دانشجویان اشغالگر سفارت آمریکا در اوایل انقلاب،امروز میگویند که اشتباه کردیم ، این نسل نوین پرورده حاکمیت قبول نمیکند و معتقد است که روش امروز دانشجویان خط امام در اعلام اشتباه خود غلط است !! یعنی برای دیگران حق اعتراف به اشتباه هم قائل نیستند که هیچ ، حتی بعید نیست اگر این اظهار پشیمانی ها ادامه یابد در یکی از همین روزها اگر دستشان برسد دانشجویان اشغالگر سفارت امریکا را به جرم برائت از عمل خود کرده شان در مقابل همان ساختمان به دار بکشند .
چون دیگر سفارت آمریکائی وجود ندارد و سفارت انگلستان و عربستان هم طی این چند سال تسخیر شده ، در اقدامی جالب در روز سیزده ابان تعدادی از همین نسل جدیدها و پیروان خط این یکی امام ، اعلام کرده اند که :
((فضای مجازی ، لانه جاسوسی دیگر است))
اما با توجه به اینکه “فضای مجازی” ، عملا در و دیوار حقیقی ندارد که بتوان از آن بالا رفت ، باید دید این عزیزان از کجا بالا میروند و کجا را تسخیر میکنند و چه کسی و یا چه چیزی را به اسارت میگیرند
آنچه در این بین کمتر دیده شده ، همین نسل تندرو و بی منطقی است که به هیچ رو قصد ندارد از تجارب اسلاف خود درس بگیرد و همچنان قصد دارد به شکل یک پیچ م مهره و آچار در دست صاحبان قدرت بماند .