- ماهرخ غلامحسینپور/ منبع: ایران وایر
آموزش و پرورش کماکان گرفتن شهریه از سوی مدارس دولتی را تکذیب میکند. پدر و مادرها اما حرف دیگری می زنند. آنها میگویند اگر پول خواسته شده را نپردازند از ثبت نام دانش آموز به بهانه تکمیل ظرفیت امتناع میکنند. در سوی دیگر اما مدارس لاکچری با شهریههای نجومی تورهای اروپا و کلاسهای زومبا ویوگا و روباتیک برگزار میکنند. مدارسی که گفته میشود اغلب انها متعلق به آقازادهها یعنی فرزندان مسوولان نظام است.
***
مسوول ثبت نام یکی از مدارس دولتی منطقه بیست تهران پوشه زرد رنگ محتوای مدارک را میگیرد و روی یک تکه کاغذ کوچک مینویسد ۹۸۰ هزار تومان.
مرد که در حاشیه بازار چینی فروشان صالح آباد بساط دستفروشی دارد سعی میکند زن پشت میز را قانع کند برای همین هم اصرار میکند: «به جده سادات ندارم. این نصف حقوق یک ماه من و شش سر عائله است.»
معاون مدرسه که دلش با دیدن اشکهای مرد سوخته، به در نیمه باز اتاق مدیر اشاره میکند. مدیر مدرسه کل مشاجره را شنیده و قبل از ورود مرد در آستانه در اتاقش ظاهر شده. پرونده زرد مدارک را میگیرد طرف مرد و میگوید متاسفانه ظرفیت مدرسه پر شده. همکارم نمیدانست. الان متوجه شدم دیگر جا نداریم.
مرد میگوید: یعنی دخترم را خانه نشین کنم.
مدیر جواب میدهد به مدارس دیگر سر بزنید. شاید جا داشته باشند.
آموزش و پرورش کماکان گرفتن شهریه از سوی مدارس دولتی را تکذیب میکند. پدر و مادرها اما حرف دیگری می زنند. آنها میگویند اگر پول خواسته شده را نپردازند از ثبت نام دانش آموز به بهانه تکمیل ظرفیت امتناع میکنند.
سال گذشته موضوع دریافت شهریههای اجباری از سوی مدارس دولتی به حدی گسترده شد که دامنه آن تا احتمال استیضاح وزیر آموزش و پرورش هم پیش رفت و نماینده مردم شاهین شهر اصفهان تهدید کرد که اگر وزیر آموزش و پرورش به بحث دریافت شهریههای اجباری رسیدگی نکند موضوع استیضاح را مطرح خواهند کرد.
اما علیرغم دم خروسی که از قبای مدارس دولتی بیرون زده، باز هم آموزش و پرورش حاضر به پذیرش این حقیقت نیست.
«فرید مرزبان» وکیل دادگستری و مشاور حقوقی یک سامانه خدمات مشاوره تلفنی رایگان است. او میگوید این روزها عمده سوالاتی که مطرح میشود در مورد موضوع شهریه مدارس است.
«آموزش و پرورش به صراحت و بیپرده پوشی از والدین درخواست پول میکند اما هرگز رسما مسوولیت این درخواستها را نمیپذیرد برای اینکه این کار خلاف قانون است و مسوولیت قانونی دارد. با این همه عملا از اصل سیام قانون اساسی با این محتوا که دولت، متولی اصلی آموزش و پرورش رایگان برای همه آحاد ملت است چیز زیادی نمانده.»
او می گوید در جریان پرونده یک مدرسه دولتی در غرب تهران است که بیش از چهارصد خانواده به آموزش و پرورش اطلاع دادند این مدرسه آنها را تحت فشار گذاشته، اما علیرغم اعتراض گسترده، مدرسه بازخواست نشده. می شود فهمید که این دریافتها نمیتواند بیاذن و چراغ سبز آموزش و پرورش انجام شده باشد، حتی اگر به اسم مشارکتهای مردمی ربطش بدهند.
« زری» سال گذشته شرایط درآمد شوهرش بهتر از امروز بود. او برای ثبت نام دخترش به مدرسه دخترانه «سپاه اسلام» در محله نازی آباد ۵۰۰ هزار تومان کمک کرد. امسال با تغییر محل زندگی به مدرسه دیگری مراجعه کرده و مدیر مدرسه برای ثبت نام دخترش از او دو برابر این مبلغ تحت عنوان مشارکت داوطلبانه و کمک به مدرسه درخواست کرده.
«به مدیر مدرسه گفتم وسعم نمیرسد گفت جا نداریم بچه را بردار و ببر. به آموزش و پرورش منطقه رفتم. فکر کردم حالا اسم مدرسه را میپرسند و تلفن میزنند و پیگیری میکنند اما همان جا آقای کارمندی داشت با تلفن حرف میزد و به کسی آن طرف خط تلفن گفت این مدرسه امروز چندین مورد شکایت داشته و کاری هم از دست ما برنمی آید. مدرسه مجبور است مخارجش را در بیاورد. دیگر نایستادم نوبتم بشود و از اداره آموزش و پرورش آمدم بیرون. رفتم به مدرسه دیگری که چند کیلومتر از خانهام دور است. آنجا هم گفتند اول برو واریز کن. گفتم من نمیتوانم و اگر اسم دخترم را ننویسید مجبورم او را توی خانه نگه دارم. خانم دلش سوخت. گفت لااقل دویست هزار تومان واریز کن که خرج آب و برق بچهات توی کلاس دربیاید. حالا دخترم باید چند کیلومتر آن ورتر از خانه با اتوبوس برود و بیاید. هزار خطر توی این مسیر طولانی وجود دارد اما چاره نیست.»
یک کاربر فضای توییتر به نام فرج قادری در صفحه توییترش نوشته برای ثبت نام دخترش در دبیرستان شهدای اقتدار ناچار شده 960 هزار تومان شهریه واریز کند.
اما روزهای سخت دیگری هم هست. روزهای توزیع کارنامهها در انتهای هر ترم. آنجا که در برخی مداس کارتخوان میگذارند جلوی والدین و اگر وجه مورد نظرشان را پرداخت نکنی از کارنامه خبری نیست.
یک بام و دو هوای وزارت آموزش و پرورش
«مدیران مدارس دولتی بی تقصیرند.» این را مدیر سابق چندین و چند مدرسه دولتی می گوید. او الان مدیر یک دبیرستان غیر انتفاعی دخترانه در عظیمیه کرج است اما سی سال سابقه مدیریت درمدارس دولتی رادارد. او از اجبارهای پیش روی مدیران مدارس دولتی می گوید.
به گفته خانم «مریم. ن» مدیران این مدارس بیچارهترین عناصر سیستم آموزشی در ایران هستند چون بین دو سنگ وزارتخانهای که حداقلهای مدرسه را تامین نمیکند و خانواده شاگردان درماندهاند.
«متاسفانه وزارت آموزش و پرورش از خودش سلب مسولیت میکند و مدام تاکید میکند که گرفتن شهریه اجباری نیست تا توپ فشار را بیندازد داخل زمین مدیر. مدیر هم نمیتواند روشنگری کند چون شغلش به مخاطره میافتد. در دوره مدیریتم در مدرسه دولتی ماهانه بین یک میلیون تا یک میلیون هشتصد پول آب و برق برایمان میآمد و این در حالی بود که اداره آموزش و پرورش ۲۸۰ هزار تومان کمک هزینه پرداخت قبوض میداد هم برای برق هم برای آب و هم سایر قبضهای مرتبط با انرژی. با این اوضاع به نظرتان چارهای به جز مشارکت والدین وجود دارد؟»
او ادامه می دهد : «همان روزها به ما بخشنامه میدادند که اجباری برای پرداخت پول از سوی والدین وجود ندارد و ما حق نداریم هیچ والدی را تحت فشار بگذاریم اما از آن طرف میگفتند خودتان از طریق مشارکت مردمی درآمدزایی کنید چون ما در بحث مخارج مدرسه مداخله و کمکی نمیتوانیم بکنیم. »
او خاطره تلخی از روزهای پایانی خدمتش در مدرسه دولتی دارد: «دو ماه مانده به پایان سال لولههای توالت مدرسه که فرسوده بودند فرو ریخت. آب بالا آمد و وضعیت بسیار بدی ایجاد شد. بوی بد همه جا را گرفته بود و ما ناچار بودیم برای بالا نیامدن آب و فضولات انسانی، آب مدرسه را قطع کنیم، بچهها آب هم نداشتند. نامه زدیم گفتند خودتان از محل بودجه خودتان تعمیر کنید. چه طور و از کجا؟ بودجه ما به جز مشارکت والدین از کجا میآید؟»
او در طول دوران خدمتش شاهد بوده که این قبیل فشارها در مناطق محروم عامل ترک تحصیل دانش آموزان، خصوصا دختران دانش آموز شده است.
مدارس رویایی و اردوی سفر به اروپا
با اینکه هر ساله رئیس سازمان مدارس غیر دولتی شهریه مصوب مدارس غیر انتفاعی را اعلام می کند و این شهریه ها از سقف ۱۵میلیون تجاوز نمی کنند اما این ظاهر ماجراست. خانم «مریم. ن» مدیر یک دبیرستان غیرانتفاعی دخترانه در کرج میگوید با خانوادههایی مرتبط است که برای سال گذشته فرزندشان تا صد و پنجاه میلیون تومان به این مدارس پرداخت کرده اند.
او میگوید برای دریافت یک وام معمولی تعمیر محل، بیش از دو سال است تلاش میکند اما مسوولان این گونه مدارس خاص از بهترین امکانات دولتی و حمایتهای بیانتها برخوردارند: «این مدارس عمدتا توسط مسوولان نظام، فرزندان یا همسران آنها اداره میشوند و هر دانش آموزی را هم نمیپذیرند بلکه محل تحصیل وابستگان نظام یا همان به اصطلاح آقازادهها هستند.»
از او در مورد نام برخی از این مدارس میپرسم
«یک سر بزنید سعادت آباد مدرسه مهر هشتم، سراغ مدرسه فرزند آقای قالیباف را بگیرید. الان دیگر تاسیس مدرسه غیر انتفاعی تبدیل به یک شغل کاملا اختصاصی شده که در انحصار آقازادهها، مراجع تقلید یا سرداران سپاه یا وزراست. اگر میبینید در حاشیه آنها یک گوشههایی به امثال من که سالها سابقه مدیریت داشتهام مجوز دادهاند برای این است که به خوبی میدانند ما زمینه رشد نداریم و به عنوان مدارس جزء و خرده پا همان جای روز اول متوقف میمانیم. وگرنه امثال ما کجا مثلا مدرسه «امام صادق» کجا که متعلق به آقای « مهدوی کنی» است. این مدرسهها ظاهرا پانزده تا ۳۰ میلیون شهریه میگیرند اما در عمل هر دانش آموز تا ۱۵۰ میلیون هم در طول سال هزینه میکند.»
او سخنانش را ارجاع میدهد به گزارش مفصلی که سال ۱۳۹۷ روزنامه فرهیختگان به قلم «ابوالقاسم رحمانی» در مورد لیست مدارس غیر انتفاعی مسوولان حکومتی منتشر شد. مدارسی که با کمکهای بادآورده و سوبسیدهای بیپایان دولتی تبدیل به کارتلهای بزرگ آموزشی شدهاند همچون مدرسههای فرهنگ متعلق به حداد عادل و همسرش، مدرسه روشنگر وابسته به محسن هاشمی، مدارس علوی، روزبه، نیکان و احسان که منتسب به علی اصغر کرباسیان و انجمن حجتیه است، مدرسه حنان متعلق به محمدخاتمی و بسیاری از این قبیل مدارس که با وعده تربیت نیروهای خدوم به نظام مورد عنایت هستند و نه شفافیت مالی دارند و نه خودشان را در موضع پاسخگویی میبینند.
به گفته خانم «مریم.ن» مدارس متعلق به مسوولان رده بالای جامعه در نوع خودشان برندهای غیر قابل دستیابی محسوب میشوند که ورود افراد عادی جامعه حتی فرزندان افراد متمول که سفارش شده نیستند به آنجا دشوار است و حکم نوعی بنگاههای آقتصادی سودآور را دارند.
سال گذشته زمانی که روزنامه فرهیختگان لیست این مدارس را منتشر کرد با موجی از تشویق و ترغیب افکار عمومی مواجه شد اما در متن همین مقاله هم اسامی مدارسی وجود دارند که نگارنده مقاله از ذکر نام صاحبان آن خودداری میکند و صرفا مینویسد متعلق به یکی از علمای مشهور یا یکی از رجال سیاسی معروف و این طور به نظر میرسد که پشت نام این مدارس افرادی با سطح بالایی از قدرت و نفوذ سیاسی قرار دارند که ذکر نامشان میتواند برای این روزنامه مشکل ساز شود.
دانش آموزان این مدارس در کلاسهای شنا، یوگا، کامپیوتر، چرتکه، روباتیک، روابط بین الملل و همچنین زومبا، آشپزی و بسیاری هنرهای دیگر شرکت میکنند.
از امروز که کودکان محروم سیستان و بلوچستان زیر سقف آسمان آبی و در شرایطی کاملا غیر انسانی و غیر استاندارد بدون وسایل گرمایش و سرمایش مناسب به مدرسههای خشتی در آستانه فروپاشی قدم میگذارند و کودکان روستای «انجو»ی چهارمحال و بختیاری با بستن طناب پوسیده دور کمرشان با استفاده از یک وسیله ناامین به نام «جره» خطر مرگ را به جان می خرند تا به کلاس های خشتی آن سوی رودخانه برسند، فرزندان مسوولان ، آقازاده ها و وابستگان و نوادههایشان در مدارس غیر انتفاعی لاکچری فرهنگ و حنان و امام صادق و روشنگر و علوی به فکر کپی مدارک سفرشان برای رفتن به اردوهای مسافرتی کشورهای اروپایی همچون پاریس و آلمانند.