باز هم به ایام عید نزدیک می شویم و سوداگران سود جو جیب هایشان را برای چپاول مردم ساده آماده می کنند.
یکی از این سوداگران شرکت ایران خودرو است که بدون اینکه حتی ذره ای کیفیت محصولاتش را افزایش دهد فقط قیمتش را تا می تواند بالا می برد و جالب این جاست که افراد احمق چنان برای خرید محصولات ایران خودرو هجوم می برند که در عرض یک ساعت کل محصولات را پیش خرید کرده و سایت بسته می شود.
انگار که قرار است قحطی خودرو بیاید یا اینکه هرکس بیشتر بخرد برنده است.
انگار نه انگار فراموش کردند خودروهای ناامن و بی کیفیت ایران خودرو چقدر کشته و افراد ناقص به جا گذاشته است.
دختران و پسران جوانی که تا آخر عمر نقص عضو خواهند بود.
از ماست که بر ماست.
این بالارفتن قیمتهای ایران خودرو تبدیل شده است به شغلی برای افرد فرصت طلب.
خودرو را از ایران خودرو به صورت قسطی می خرند و نقد در بازار می فروشند.
به کجا داریم می رویم که اینجور بی انصافانه از آب گل آلود ماهی می گیریم؟
وقتی خودمان به خودمان رحم نمی کنیم وای به حال بقیه.
شرکت سودجوی ایران خودرو اگر مشتری برای محصولات بی ارزشش نداشت نه تنها افزایش قیمت نداشت که قیمت خودروهایش به شدت نزول می کرد.
نه تنها خودرو که هر محصولی را که سوداگران بی دلیل گران کنند با نخریدنش به قیمت قبل و چه بسا پایین تر از قبل برمی گردد.
اما متاسفانه خودمان با دست خودمان تیشه به ریشه خودمان می زنیم و به جای اتحاد و همدلی فقط به دنبال فرصتی برای سواستفاده از یکدیگر هستیم.
وقتی به عید نزدیک می شویم کلیه اجناسی که در انبار داشتیم را سه برابر بیشتر قیمت میزنیم و بعد برچسب تخفیف خورده را روی آن می زنیم و مردم هم هجوم می برند برای خریدن آن ها.
این ها همه از ضعف نظارت و مدیریت می باشد اگر کسی بود که بر قیمت ها و کیفیت ها نظارت داشت آن وقت شرکتی مثل ایران خودرو هرگز جرأت نمی کرد هرگاه دلش می خواهد بر قیمت محصولاتش بی افزاید.
اگر فرد یا افرادی بودند که مردم را اگاه می کردند که گران شدن کالایی دلیل برا هجوم بردن برای خریدش نیست آن گاه چنین اتفاقاتی نمی افتاد.
دیگر نه سواستفاده گری باقی می ماند که بتواند سو استفاده کند و نه حماقت در جامعه این چنین همه گیر می شد تا هر کسی بتواند از ما سواستفاده کند.
در کشور ما جوری شده هرکس به فکر فروش اجناسش با قیمت بالا و تعداد زیاد است فقط کافی است شایعه ی گران شدنش را در بازار اعلام کند آن وقت همین مردمی که از نداری می نالند هجوم می برند و خانه شان را از آن جنس پر می کنند و احساس غرور و پیروزی می کنند از اینکه تعداد بیشتری خریده است.
و چه بد که در این هجوم های خرید مانند انسان های اولیه که دور از عقل و شعور بودند باهم درگیر می شوند و همدیگر را لت و پار می کنند.
این جاست که باید گفت انسانم آرزوست.
ای پراید،ای خودرویِ رٶیایی ام
سرعتت افزونتر از دمپایی ام
ای امید و هستی و بود و نبود
میسرایم بهرِ تو اینک سرود
ای فدایت کلِّ اسکِنهای من
همدمِ روز و شبِ تنهایِ من
نزدِ ما از درّ و گوهر برتری
صف کشیده از برایت مشتری
نام تو یعنی که ببری درخروش
گرچه در ظاهر بسانِ بچه موش
آنزمان کان پیکرت را ساختند
با شتابت سویِ ایران تاختند
بی امان رفتی میان قلبها
با دو ده طرح و مدل بس پر بها
سالها باید پس اندازی کنم
تا تو را با پولِ آن راضی کنم
قیمتت بر پایه ارزِ دلار
می شود بنزی شوم با آن سوار
نیم قرن از سنِّ تو بگذشته است
مهر تو هر روز افزون گشته است
واقعا احسنت بر طراحی اَت
هیکلِ خوش فرمِ همچون ماهی اَت
با کمی تغییرِ فرمِ ظاهری
با تظاهر، جیبِ مردم میدری
گاه پشتت میکنی بر سانِ هاچ
گاه صندوقت شود مانند قارچ
چهرهات گاهی فریبا میشود
نامِ تو آنگاه تیبا میشود
گرچه تیبا فرمِ دیگر از تو است
قیمتش افزون ز بنز و ولووُ است
آنقدر تازانده ایی در شهر ما
عاقبت گشتی دچارِ قهرِ ما
ملت بیچاره جرأت کرد و گفت
نه، به تو اهریمن گردن کلفت
بس که بی مهری ز خودرو دیده است
آن رگِ غیرت ز جا جنبیده است
از گرانی و ز خوف و بیم تو
چاره مردم بود تحریم تو
بلکه قدری اَرج و قُربت کم شود
قیمتت کم، شاسیت محکم شود
بس خطا کرد آن وزیر و بانی اَت
در حمایت از مرامِ جانی ات
کاش میشد پا نهم بر گازِ تو
دست بر آن بوقِ پر آوازِ تو
با شعار “نه” بر این سوداگران
می کنیم تحریم،ماشینِ گران
پس اگر بر شعر من مستحضرید
نخرید و نخرید و نخرید و نخرید
آقا جان نخرید نخرید