✍?علي اشرف نظرى
شنيدن پيام هاي موفقيت مهدي طارمي و آرين طباطبايي در دو حوزة ورزش و سياست، بحث داغ اين روزهاي رسانه¬هاي اجتماعي است. زيرا، اين دو تن توانسته اند موفقيت هايي به دست بياورند که آرزوي هر جوان شايستة ايراني است.
طارمي توانسته است که با درخشش خوب خود در ليگ اروپا، تبديل به ستارة ميدان شود و تصوير او به عنوان رقيب اصلي رونالدو بر روي پوستر ليگ قرمانان اروپا مورد توجه قرار گيرد. طباطبايي هم آن قدر تلاش کرده است تا در دنياي سرشار از رقابت و البته شايسته سالاري، در مسير موفقيت گام بردارد.
البته، اين دو به مثابه نمادهايي هستند که مي توان افراد زيادي را در کنار آنها جاي داد؛ از هنرمند گرفته تا استاد دانشگاه.
حال، پرسش مهم اين است که آيا شخصيت و خلقيات ما تعيين کننده ميزان پيشرفت ما است يا موقعيتي که در آن قرار مي گيريم؟ نکتة جالبِ توجه براي درک اهميت پرسش حاضر، اين است که درخشش اين دو به عنوان نماد شايستگي نسلِ نو، با عبور از محدودنگري ها، حسادت ها، کينه ورزي بي وجودها و رُستن و شکوفا شدن در موقعيتي مناسب پديدار شده است.
چنان که ميدانيم، طارمي وقتي در ليگ هاي داخلي توپ مي زد، هميشه سوژة طنز و تمسخر بي هنران بود و اگر عزت نفس خود را حفظ نمي کرد، بازي ناجوانمردانة زايل کردن انسان و ضايع شدن استعدادش را از پيش باخته بود. اما اينک او خود را اثبات کرده و توانسته است ستارة درخشان ميدان هاي بزرگ شود.
اما داستان آرين طباطبايي قدري متفاوت است و پس از گذراندن تحصيلات اوليه در ايران، براي ادامه تحصيل راهي دانشگاه هاي ايالات متحده و انگليس شود. اما اگر او مي ماند و در دانشگاه هاي ما درس مي خواند، الان چه وضعيتي داشت؟ شايد در خوش بينانه ترين حالت الان منتظر دريافت پذيرش مقاله براي دفاع از رساله بود و مستأصل از همه جا، ايميل مي زد: «استاد! واقعاً ديگه خسته شدم. الان شش ماه است که در سامانة نشريه هيچ پاسخي نيامده و حتي مقاله من هنوز براي داوري هم ارسال نشده!».
اميد ما همه اين است که روزي فرا رسد که با غلبه بر طريق استعدادسوزي و کشتن فرصت ها، موقعيتي نو و شايسته در اندازيم و آيندة ايران عزيز و نسل آينده را دريابيم. که شاعر می فرماید:
دلم به حال گل و سرو و لاله می سوزد
ز بس که باغ طبیعت پرآفتست ای دوست
مگر تأسفی از رفتگان نخواهی داشت
بیا که صحبت یاران غنیمتست ای دوست!
چنين بادا!