پوران ناظمی
داماد روحانی استعفا داد
بنظر خبر خوبی است
اما در واقع دردناک تر از این استعفا
در تاریخ دولت نهم و دهم وجود ندارد
اینکه داماد یک ریس جمهور که با شعار برچیدن فرامین انتصابی و
با شعار های جور واجور و زیبا در مقابل مردمی که از خفقان و فقر به ذلت افتاده اند خودنمایی و چهره ریاکارانه خود را به این مردم خسته تحمیل کرد
در مقابل فریاد خشم مردم
مجبور به استعفا بشود
دردناک است
گذشته از اینکه این استعفا نشان و نتیجه همبستگی مردم در مطالبه حقوقشان است
باید تاسف خورد به حال همین مردم
مردمی که جوانان ارزشمندشان در مقابل فرامین همین مدیران انتصابی مجبور به اطاعت هستند
مردمی که جوانان اندیشمند و تحصیلکرده مملکتشان را باید از میان کولبران و کارگران مزارع واز میان کارگران شهرداری پیدا و معرفی کنند
سالهاست این نکبت زده های بی مایه به واسطه پول و مقام اطرافیان ومنسوبینشان در بهترین دانشگاههای پولی دنیا مدرک میخرند
به واسطه سهمیه وتوصیه بالاترین کرسی های دانشجویی را در بهترین دانشگاهها تصاحب میکنند
و با گردنی افراشته از غرور و آویخته از حرام خوری به پستهای کلیدی هم می رسند
ایکاش میشد یک کمپین چقدر میدانی؟ براه انداخت
و در یک مسابقه سالم و رقابت واقعی میزان دانش و شعور و تجربه این دُردانه های حسن کبابی” را آزمود
ایکاش فقط به همین ختم میشد
و نمی خواستند نامشان بعنوان نخبه تیزهوش و معمار علوم کشور بر سر زبانها باشد
نمیدانم در قانون مملکتی که مدعی شفافیت در حقوق و مزایای عادلانه مسولین و مدیران و کارمندان دولت است
چطور همگی این نکبت زاده ها دارای شرکت های خصوصی و ارتباطات وسیع تجاری هم میشوند ؟
مگر با حقوق بیست میلیونی در ماه میتوان اداره شرکت های چندصد میلیاردی را عهده دار شد؟؟
نمیدانم الان جناب روحانی از این استعفا هم بعنوان استعفای غیرتمندانه وعزتمندانه “یاد خواهند کرد.
و منت اش را بر سر مردمی خواهد گذاشت که در اثر تصمیمات همین مدیران بی دانش و کم خرد به چنین روزگاری گرفتار شدند
باشیم و ببینیم
این جهش قهرمانانه را چگونه توصیف خواهند کرد.
نگام ، ناگفته های ایران ما