پایگاه خبری / تحلیلی نگام ، سرنوشت اسنپ بک و فعال كردن بند ماشه به اين بستگی دارد كه آمريكا توان استفاده از دابل وتو را خواهد داشت يا خير. دابل وتو یک رويه حقوقی در شورای امنيت است كه بر اساس ماده ١٠٩ منشور ملل متحد از سال ١٩٤٦ به اين سو، بارها و بارها مورد استفاده قرار گرفته است. منظور از اين اصطلاح استفاده یک عضو دايم شورای امنيت از حق وتو عليه قطعنامه پيشنهادی است كه خود مطرح میکند.
هادی خسروشاهين روزنامهنگار و تحلیلگر مسایل بینالملل در ادامه نوشت :
اين اتفاق زمانی رخ میدهد كه اعضای دايم شورای امنيت پيرامون یک مساله اختلافنظر شدیدی دارند و امكان اجماع به هيچ شكل وجود ندارد. در مورد اخير نيز در مورد صلاحيت آمريكا در استفاده از قطعنامه٢٢٣١ و فعالسازی بند ماشه اختلافنظرها آنچنان است كه تصور اجماع بعيد به نظر میرسد. از همين رو، مخالفان در نفی حق آمريكا در استفاده از اسنپبک قطعنامه رويهای يا آييننامهای را در قالب یک نوتيفيكشين مطرح خواهند كرد.
قطعنامههای رويهای برخلاف قطعنامههای بنيادين ذيل بند٢٧ منشور ملل متحد تعريف میشوند و بر مبنای فرمول رایگیری يالتا با رای اكثريت (٩رای)و بدون برخورداری اعضا از حق وتو به تصويب میرسند. درحاليكه در مدل قطعنامههای بنيادين حق وتو فعال میشود.
با اين ملاحظات به احتمال زياد در صحن شورای امنيت در ابتدا قطعنامه رويهای مخالفان به رای گذاشته میشود؛ ولی پس از آن آمريكا به اين موضوع اعتراض خواهد كرد و مدعای آن میشود كه اين موضوع بنيادين است و نه رويهای. پس خواهان رایگیری در مورد یک پرسش ابتدایی و مقدماتی میشود تا پس از روشن شدن آن، تكليف قطعنامه مخالفان نيز روشن شود.
در اين پرسش ابتدایی اين موضوع مطرح میشود كه آیا قطعنامه پيشنهادی اروپا، روسيه و چين رويهای است؟ و در اينجا آمريكا خود به اين پرسشی كه در قالب قطعنامه مطرح كرده است، پاسخ منفی میدهد تا در مرحله بعدی بتواند قطعنامه مخالفان را در قالب قطعنامه بنيادين وتو كند. اگر رويه شورای امنيت را تا سال١٩٥٠ در نظر بگيريم، همين یک رای منفی برای وتوی مضاعف ايالاتمتحده كفايت خواهد كرد تا قطعنامه رويهای مخالفان به قطعنامه بنيادين تبديل شود و پس از آن دوباره واشنگتن آن را وتو كند.
اين رويه بهوضوح در مورد اسپانيا در سال١٩٤٦، مورد يونان در سال١٩٤٧ و مورد چكسلواكی در سال١٩٤٨ اتفاق افتاد و در همه اين موارد، شوروی با استفاده از دابل وتو مانع از تحقق اهداف غرب در صحن شورای امنيت شد.
اما بهدليل مسدود شدن تصميمگيری در شورای امنيت آمريكا و غرب در سال١٩٤٩ برای محدودسازی استفاده از وتوی مضاعف، تصميم گرفتند قطعنامهای را در مجمع عمومی و نه شورای امنيت به تصويب برسانند. عنوان قطعنامه “چالش رایگیری در شورای امنيت” و موضوعش ماهيت رويهای يا آييننامهای بودن پرسشها بود.
در پيوست قطعنامه، ٣٥مورد از تصميماتی كه از نظر مجمع عمومی رويهای بود، فهرست و بر اين مساله تاكيد شد كه به غير از اين ٣٥مورد تصميمات غيررويهای خواهد بود. بنابراين، هدف قطعنامه حذف یک ليست ٣٥بندی از فهرست دابل وتو بود.
پس از تصويب اين فهرست در آگوست ١٩٥٠، توجه شورایامنيت به شكايت چين از تايوان بهدليل تهاجم مسلحانه جلب شد. چين مدعی بود كه آمريكا در اين ماجرا دخالت مستقيم دارد. نماينده اكوادور پيشنويس قطعنامهای در اين مورد ارايه داد و قطعنامه به شكل رويهای به تصويب رسيد. اما چين معترض بود و خواستار پرسش ابتدایی و مقدماتی در مورد اين قطعنامه شد كه آيا اين رويهای است يا بنيادين. در رایگیری تنها چين رای منفی داد؛ ولی رييس شورای امنیت برای اولينبار و بهرغم رای منفی چين بعنوان عضو دايم شورایامنيت و با تكيه بر قطعنامه٢٣٧ مجمع، منشور ملل و بيانيه چهار قدرت جهانی از تبديل قطعنامه رويهای به بنيادی خودداری كرد. البته، دو قدرت روسيه و آمريكا در اين پرونده همنظر با رييس شورا بودند.
در سپتامبر ١٩٥٩ نيز تير روسيه به سنگ خورد. در اين تاريخ وزيرخارجه لائوس به شورای امنيت در مورد تهاجم نظامی جمهوری دموكراتیک ويتنام شكايت كرد. فرانسه، بريتانيا و آمريكا قطعنامه رويهای را در اين زمينه به تصويب رساندند. اما نماينده شوروی تاكيد كرد كه اين قطعنامه غيررويهای است و از ماهيت بنيادين برخوردار است؛ چراكه اجماعي ميان اعضای دايم شورای امنيت وجود ندارد.
به همين دليل، رييس وقت شورای امنيت درخواست رایگیری درباره یک سوال مقدماتي كرد مبنی بر اينكه آیا قطعنامه سه كشور غربی رويهای است؟ شوروی با استفاده از دابل وتو خود به اين سوال رای منفی داد تا سپس قطعنامه غرب را وتو كند. فقط روسيه به اين سوال رای منفی داد و بهدليل همين تک رای، رييس شورای امنيت زير بار تفسير روسها نرفت و قطعنامه غرب را رويهای اعلام كرد و بدينترتيب، شوروی برخلاف مورد چكسلواكی در مارس ١٩٤٨ موفق به استفاده از دابل وتو نشد.
پس از اين تاريخ در كمتر موردی از وتوی مضاعف استفاده شد. در قرن ٢١ روسيه مداخلات نظامی خود را در گرجستان، اوكراين و سوريه را با استفاده از دابل وتو به پيش برد؛ ولی تفاوت اين دوران با دهههای ٤٠و٥٠ ميلادی در اين است كه مسكو در وتوی مضاعف از همراهی چين نيز سود برد. بطور مثال، روسيه و چين در ٤اكتبر ٢٠١١ با استفاده از همين دابل وتو عليه پيشنويس قطعنامه غرب وارد عمل شدند.
بنابراين، اگر رويه دهه١٩٤٠ شورای امنيت مبنا قرار بگيرد، آمريكا بهتنهایی میتواند ذيل اصل١٠٩ منشور ملل از دابل وتو استفاده كند؛ اما در صورت توجه به قطعنامه٢٣٧ مجمع عمومی، آن زمان در استفاده از اين حق نياز به همراهی یک عضو شوراي امنيت (ترجيحا عضو دايم) نيز خواهد داشت.
در واقع، اضافه شدن یک عضو به اين منزله خواهد بود كه شک و شبهات در مورد رويهای بودن قطعنامه مخالفان فعال شدن اسنپبک افزايش خواهد يافت و رييس شورای امنيت چارهای جز تبديل قطعنامه رويهای به بنيادين نخواهد داشت و اين اقدام، به منزله فعال شدن مكانيسم ماشه خواهد بود.
به دليل همين ملاحظه، ما اكنون با یک ويترين حقوقی زيبا و شیک مواجه هستيم و یک پشت صحنه زشت و پلشت از نبرد سياسی غولهای جهانی. در اينجا هيچ بعيد نيست كه واشنگتن، لندن يا پاريس و حتی پكن را با استفاده از اهرمهای اقتصادی تحتفشار بیسابقه و تهديدات كمسابقه برای همراهی با آمريكا قرار دهد.
بااينهمه، به نظر میرسد فردای روز سیام از زمان ارايه نوتيفيكيشن آمريكا به شورای امنيت، عصر تلخ و تراژیکی برای نظام جهانی آغاز خواهد شد: عصر چندپارگی در نظام بينالملل.