✍️ صابر گل عنبری
دموکراتها پس از شکست ترامپ در انتخابات دست بردار نبوده و در اقدامی بیسابقه در تاریخ آمریکا پس از اتمام دوران ریاست جمهوریاش، او را برای بار دوم به پای میز محاکمه کشاندند.
دلیل آن نیز واضح بود؛ هم انتقام هم بستن کلیه راههای بازگشت وی به سپهر سیاست در آمریکا. آنها حادثه حمله به ساختمان کنگره را دستاویز مهمی برای تحقق این هدف خود قرار دادند و با فشار رسانهای سنگین تلاش کردند سناتورهای جمهوریخواه سنا را در برابر دو گانه حمایت از دموکراسی با رای مثبت به محاکمه ترامپ یا حمایت از آشوب با رای منفی به آن قرار دهند.
در این راه تا حدودی موفق شدند و حمایت 7 سناتور را کسب کردند؛ اما نتیجه مطلوب حاصل نشد و پروژه محاکمه ترامپ شکست خورده و وی به نوعی تبرئه شد.
اما این تبرئه برای ترامپ بسان اکسیژنی بود که در ثانیههای آخر به بیمار در حال مرگ زندگی دوباره میبخشد. از این رو، امروز ترامپِ ماتم زده از شکست سوم نوامبر در انتخابات و هراسان از پیامدهای حمله به کاپیتول احساس پیروزی میکند.
همین احساس پیروزی خود به تعمیق پوپولیسم و شکاف در جامعه آمریکا میانجامد؛ از این رو همچنان که از واکنشهای نخست ترامپ پیداست، وی از این تبریه برای آغازی دیگر بهرهبرداری خواهد کرد.
ترامپ در بیانیه خود در واکنش به شکست محاکمه خود در سنا گفته است که “جنبش تاریخی، ملی و زیبای ما برای نمایش عظمت آمریکا دوباره آغاز شده است. در ماههای آینده چیزهای زیادی برای اشتراک با شما دارم.»
واقعیت این است که دموکراتها در محاسبات خود دچار اشتباه شدند. آنها هر چند خود نیز احتمال محکومیت ترامپ را زیاد نمیدانستند، اما به روی دیگر سکه محاکمه وی نیندیشیده بودند که شکست پروژه، خود چه تبعات منفی میتواند داشته باشد. اگر آنها به همین حملات و فشار رسانهای خود ادامه میدادند چه بسا تاثیرگذارتر بود و برای مدتها ترامپ را در گوشهای منزوی میکرد؛ تا این که با این محاکمه نافرجام به وی و ترامپیسم جان تازهای داده شود.
به نظر میرسد دموکراتها بیشتر در صرافت یک انتقام و ضربه فنی حریف جمهوریخواه خود از طریق قرار دادن جمهوریخواهان در برابر یک تنگنای تاریخی بودند؛ اما شکاف و دو قطبی چندان عمیق است که همین معذوریت را به امری گذرا تبدیل میکند.
البته این تنگنا، باعث شد که 7 سناتور جمهوریخواه با دموکراتها همراهی کنند؛ ولی اکثریث جمهوریخواهان را به همراهی وادار نکرد که در این امر هر چند علقه حزبی تاثیرگذار بود؛ اما نباید نقش نگرانی آنها از تقاص پس دادن در انتخابات کنگره در سالهای 2022 و 2024 را نادیده گرفت.
همین نگرانی خود کاشف از موقعیت مهمی است که ترامپ هنوز در میان بدنه اجتماعی حزب جمهوریخواه دارد؛ موقعیتی که قرار گرفتن در مقام مخالفت با ترامپ را برای سناتورهای جمهوریخواه پرهزینه میکند.
امروز حزب جمهوریخواه در وضعیت بحرانی دشواری قرار دارد و رهبران سنتی آن در مواجهه با ترامپ درماندهاند و نمیدانند با وی چکار کنند؟ از یک طرف، ورود عملی به مقابله با وی در درون حزب میتواند بحران داخلی را عمیقتر و حتی به تقسیم حزب منجر شود و منتفع از آن هم تنها دموکراتها خواهند بود و از طرف دیگر نیز اگر ترامپ به حال خود رها شود با بازگشت دوباره به عرصه سیاست باز دردسرآفرین خواهد بود.
به هر حال، فعلا باید منتظر ماند و دید ترامپ در ماههای پیشرو چکار خواهد کرد و جمهوریخواهان در مواجهه با بحران داخلی خود چه شیوهای را در پیش میگیرد.