✍️ محمد شبیری
??? فوتبال در دنیای امروز «صنعت فوتبال» است. یعنی مؤلفههای متعددی در کنار هم مانند یک کارخانه چنان منضبط و منظم کار میکند و محصولی را به بازار ارائه میدهد که در بازار رقابت بتواند از سایر محصولات، کیفیت بهتری داشته باشد.
? فوتبال نمیتواند از سایر پیش رفتهای یک کشور مجزا باشد، مگر اینکه به دلایل فرهنگی، فوتبال در کشوری، محصول قابل توجهی نباشد.
اگر سایر صنایع ما خوب باشد صنعت فوتبال ما هم به همان اندازه کیفی خواهد بود.
?ما عادت کردهایم که برای موفقیت و یا فقدان توفیقات خود به اشخاص متمرکز بشویم. فلان بازیکن ، فلان مربی، را مقصر دانستن آسانترین راه است.
این موضوع در عر صهٔ سیاسی نیز به همین منوال است. همچنانکه فوتبال صنعت است، سیاست ومدیریت سیاسی کشور نیز یک سازمان و به تعبیری یک صنعت است.
ما کشوری هستیم با اجزاء متشکل یک سازواره، که آن سازواره چنین وضعی را برای ما مهیا کرده است که در آن بسر میبریم.
? با اشخاص حتی اگر چه خوب و ماهر، اما بدون سازمان و سازواره معین، توفیقی نخواهیم داشت. برای همین است که مشکلات کشور را هم حاصل یک نظام و سازواره نمیدانیم، مثلا دنبال مقصر یا مبرّا کردن وزیر یا مسئول هستیم. برای عدم موفقیت فوتبال به دنبال پیدا کردن «اشخاص»مقصر هستیم.
کیروش و یا بازیکنان را در آماج تیر خطابههای آتشین قرار میدهیم.
مانند سیاست که مشکلات كشور را میخواهیم به گردن شخص روحانی انداخته و همه جا کلیپ و سخنرانی درست کنیم که علتاش حسن روحانیست! فکر نمی کنیم که سازوکار نظام ما محصولش غير از اين نخواهد بود. کارخانهٔ جامعهٔ ما محصولاتش غیر از این نیست. برای موفقیت، تغییر اشخاص چیزی را عوض نمیکند؛ همچنانکه شخص مدیر نمیتواند بدون توجه به سازمان و سازوکار یک کارخانه تغییری در محصول ایجاد کند، فوتبال نیز نمیتواند بدون توجه به سازمان و سازوکار و سیستم، اداره شود.
? وقتی زیر بنای آموزشی و امکانات زیرساخت و تجهیزات و نیروی حرفهای برای فوتبال نباشد با بهترین مربیان فقط میشود چند حادثه را رقم زد، اما فرایند و روند سازمان یافتهای را نمیشود ایجاد کرد. رست مانند ايجاد خط توليد يك محصول. برای ایجاد خط تولید فوتبال نیاز به زیرساخت و امکانات و صنایع جانبی و تجهیزات و نیروی انسانی حرفهای خواهد بود.
? به دلیل فقدان تجهیزات و زیرساخت و ارتباطات صنعتی و نظام و سازمان خاص صنعت خودرو صنعت خودرو ما عقب مانده است. اگرچه خودرو در کشور ما فعلا یک صنعت است ولی فوتبال هنوز نظام و سازمان صنعت خودرو ( عقب مانده) را هم ندارد!
? باید باور کنیم فوتبال محصولي پیشرفته است که باید بسان یک صنعت با آن مواجه شد. ده کیروش دیگر هم بیاوریم فوتبال اگر نظام صنعت خاص خود را دنبال نکند نتیجه همین بوده و موفقیتهای جرقهای و اتفاقی گاهبهگاه فوتبالی رخخواهد داد و لاغیر. بدون روند و فرایند و سازمانِ صنعتی فوتبال، اين ورزش در كشور ما بدون اینکه سازمان پیشرفتهای داشته باشد نمیتواند پیشرفت کند. وضعیت محصول در همان بی کیفتی خواهد ماند.
? بالاتر از کیروش را هم بیاوریم نتیجه عوض نخواهد شد. این قاعدهٔ فوتبال است.
ژاپن فوتبال را جدی گرفت و بسان صنعت به آن توجه کرد، اینک دارد نتیجهٔ آنرا میگیرد! روزی فوتبالش نیز مانند «تویوتا»یش خواهد شد، به همین
زودی!
? ادارهٔ جامعهٔ سیاسی ژاپن
با ادارهٔ صنعت خودرواش در یک مسیر و یک استراتژیست.
ما هم فوتبال و صنعت خودرومان با هم همسان است.
? لازم است که توضیح دهیم که مثال خوردو در اینجا برای تقریب به ذهن است، این مثال صنعت میتواند هر چیز دیگری را در بر بگیرد.شاید در کشوری صنعت بخصوص خودرو در سطح بالایی نباشد اما صنعت فوتبال قوی داشته باشد. موضوع بر سر این است که فوتبال از سازوکار صنعت برخوردار است و برای موفقیت در آن باید به مشی سازمان صنعتی آن توجه گردد و برنامه ریزی و اجرا شود، تا بعد از اینکه همهٔ فرایند درست بود، محصول قابل قبولی از آن صادر شود.
ما اگر کیروش را نیز بخواهیم با ژوزه مورینیو عوض کنیم باز هم همان خواهیم بود.
مثالش هم این است که اگر «اوباما» را هم به ایران بیاوریم با سازوکاری که در ایران نیست (و یا با سازوکاری که هست!) بهتر از حسن روحانی نخواهد بود! چرا که این کارخانه محصولش همین است!
برای فوتبال باید صنعت فوتبال مستقر باشد ، تا این «نظام» و سازمان صنعتی فوتبال مستقر نباشد چیزی عاید نخواهد شد.
اینگونه هم نیست که با تظاهرات و و با عوض کردن این رئیس و آن رئیس بشود کیفت را تغییر داد. تا سازوکار فوتبال روند اجرایی با زمینههای اجتماعی و تربیتی آن فراهم نشود، امکان محصول با کیفیتی مانند فوتبال درست نمیشود.