پایگاه خبری / تحلیلی نگام – ✍️حبیب رمضانخانی
در بحبوحه خبرهای بد و ناگوار این ماه ها، شاید یکی از معدود خبرهای خوب و دلگرم کننده برای ما ایرانی ها، خبر موفقیت های جدید اصغر فرهادی در صحنه جهانی به نام ایران و ایرانی است.
دیروز که روی صحنه جشنواره کن با عوامل فیلم جدید خود «قهرمان» پنج دقیقه توسط حضار تشویق شد، بیش از خود، غرور ما و نام ایران را برجسته کرد. انتخاب آهنگ «مرغ سحر» استاد شجریان هنگام معرفی فیلم، فراتر از تمام سانسورها و محدودیت های داخلی مجدد در ابعاد جهانی طنین انداز شد و انعکاس ضعیف خبری آن توسط صداوسیما را مردم در فضای مجازی و صفحات خود با تبدیل کردن به خبر روز و اول ایران، جبران کردند.
بی شک دیروز اصغر فرهادی بسان موارد قبلی، بیش از ده ها برابر نهادها و موسسات فرهنگی حاکمیتی که با بودجه های چند صد میلیاردی از بیت المال ارتزاق می کنند، برای برجسته کردن نام ایران، بدون کوچکترین برخورداری و وابستگی، اعتبار آفرید. او با فیلم خود نام ایران را فریاد زد و نماینده ایرانیان در آن عرصه مهم فرهنگی و هنری شد.
تمام کشورها به شیوه های مختلف سعی در بالا بردن وجهه و اعتبار جهانی خود دارند. برخی کشورها چون سوئیس از طریق گفتمان صلح و میانجیگری میان کشورها، دیگری چون ژاپن با کمک های بشر دوستانه و پزشکی، برخی با چاشنی حقوق بشر، حمایت از محیط زیست، سطح علمی و دانشگاه های برتر، برخی دیگر با ساخت فیلم ها و سریال ها و صادرات آن در جهت برجسته کردن نام و اعتبار کشور خود هستند. بی شک در پس این اقدامات، زمینه شناساندن فرهنگ و سنت های کشور خود گشته و بستری برای حضور سرمایه گذاران خارجی، حضور گردشگران و حتی جذب نخبگان دیگر کشورها می شوند.
حال تصور کنید در این سال ها در کشور ما کدام اقدام فرهنگی، سیاسی، اجتماعی… در جهت این هدف مهم صورت گرفته است؟
بعد از پیشنهاد موضوع «گفتگوی تمدن ها» که در مقطعی اعتباری به نام ایران در عرصه جهانی حاصل شد و درخشش در زمینه های ورزشی و هنری، اما در این سال ها به خاطر اقدامات مخرب تندروها در داخل و تبلیغات منفی دشمنان، بیشتر انعکاس چهره منفی از ما در جهان برجسته شده است. تلاش عده ای برای تسخیر سفارت های انگلستان و عربستان بی شک یکی از مخربترین و پر هزینه ترین رفتارها در رابطه با این موضوع می باشد که به نام کشور و مردم ایران زده شد و بهانه ای برای گروه ها و کشورهای مخالف برای برجسته کردن و سواستفاده از آن گردید.
داشتن نخبگانی چون اصغر فرهادی برای ایران اعتبار و عزت واقعی می آورد یا خیل تندروهای دیوار نورد سفارت خانه ها؟
همان هایی که با وابستگی به جریان ها و برخورداری از اموال مردم، نه تنها اعتبار ما را لکه دار، بلکه زمینه هراس دیگران را فراهم کرده و با نشان دادن چهره کریه از ایران، مانع حضور گردشگر و سرمایه گذار خارجی شده و از اشتغال و برخورداری از عایدات آن، میلیون ها ایرانی را محروم کردند!
آری، در دنیای امروز کسب اعتبار و برجسته کردن نام کشورها با اختصاص میلیاردها دلار بودجه و دهه ها کار سیاسی، فرهنگی و هنری صورت می گیرد. ولی یک حرکت غیرمعقول که بازتاب جهانی دارد، می تواند در کسری از ساعت چند دهه کار و هزینه اعتبارزایی را بر باد دهد. همان کاری که مزدوران کلمبیایی برای کشورشان با ترور رییس جمهور هائیتی انجام دادند، پشمینه پوش های محاسن دار طالبان با افغانستان، نژادپرستان طرفدار تیم ملی فوتبال انگلیس در مواجهه با ایتالیایی ها، کودتاچیان میانماری و غیره صورت دادند.
نتیجه؛ حالا که ما خیلی برای این نگاه و اعتبارزایی در داخل اهمیتی نداده و چون ترکیه و دیگر کشورها از طریق پاسداشت بزرگان و برگزارهای جشنواره های مختلف تلاشی نمی کنیم، حداقل از این فرصت های نخبگان خود بهره ببریم. آن را برجسته کرده و فرصتی برای نمود فرهنگ و ادب ایران زمین قرار دهیم. بی شک جهانیان بین انتشار خبر «روغن بنفشه» و دستگاه «مستعان» با فیلم «قهرمان» اصغر فرهادی به نام ایران، دست به ارزیابی زده و نتیجه متفاوتی برداشت می کنند. پس حداقل سعی کنیم اگر اقدامی نمی کنیم، از این فرصت ها استفاده و از انتشار بدنامی ها جلوگیری کنیم، باشد که برای ایرانیان وجهه ای نیکوتر خلق کند!