✍️شهاب تجری
این روزها در میان اصلاح طلبان بحث شرکت یا عدم شرکت در انتخابات در حال داغ شدن است.
اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات با سه چالش بزرگ مواجه هستند که برای اتخاذ تصمیم در خصوص شرکت یا عدم شرکت در انتخابات باید در خصوص آنها به قدر کافی تأمل کرده و اگر تشخیص می دهند ، می توانند بر آنها غلبه کنند ، ورود به انتخابات معقول خواهد بود در غیر این صورت با دست خود آخرین میخ ها را بر تابوت خود خواهند زد.
چالش اول به پیش از انتخابات مربوط می شود. در این مرحله دو معضل سر راه اصلاح طلبان است ،یکی رسیدن به اجماع در خصوص کاندیدایی واحد و دیگری اطمینان از تایید صلاحیت کاندیدای مطلوب و ایده آل خویش. این دومی مهم تر است و شاید از دسترس دورتر .
چالش دوم به حین انتخابات بر می گردد و آن مجاب کردن مردم به شرکت در انتخابات است.
با توجه به فقر و فلاکتی که دامن مردم را گرفته و نا امیدی مردم در حل مشکلات توسط نیروهایی که در طول چهل سال اخیر در مناصب مختلف عهده دار مسئولیت بوده اند، راضی کردن مردم به شرکت در انتخابات اگر ناممکن نباشد ،بسیار سخت و بعید است. در چنین وضعیتی تعدادی از طرفداران جناح اصول گرا در انتخابات شرکت کرده و باعث پیروزی آنها خواهند شد.
چالش سوم به پس از انتخابات بر می گردد. با فرض توفیق اصلاح طلبان در دو چالش قبلی، گرفتاری اصلی آنها پس از انتخابات آغاز خواهد شد. تجربه ی شانزده سال دولت آقایان خاتمی و روحانی به خوبی نشان داده است که اولاً :قدرت قوه ی مجریه در ساختار سیاسی ما بسیار اندک است و امکان پیش برد برنامه های خود را با این میزان از قدرت ندارد، ثانیاً : به قدری اوضاع اقتصادی کشور به هم ریخته است که سامان دادن به آنها در مدتی کوتاه و حتی میان مدت امکان پذیر نیست. ثالثا: جناح مقابل برای ناکارآمد نشان دادن رقیب از تمام توان بهره خواهد گرفت و عرصه ی سیاسی به بازی کودکانه تبدیل خواهد شد و بازنده ی اصلی آن مردم بینوا خواهند بود.
حال اگر اصلاح طلبان توان غلبه بر این مشکلات را دارند ،بسم الله، در غیر این صورت شرکت آنها هم خیانت به مردم خواهد بود و هم خودشان