“حامد تقوی”
مهمترین خواستهای که در میان مردم و با صدای بلند طرح میشود،
دعوت به تغییر ساختار حکومت و آرزوی براندازی آن است.
فریاد همهگیر “تغییر اساسی” تقریبا در همه شهرهای کوچک و بزرگ به گوش میرسد.
اما شاخصه دیگر این جنبش را میتوان بیسر بودن آن دانست.
جنبش بیسر میتواند به جنبشی بیهدف تبدیل شده
و با گذشت زمان افسرده شود. اما جنبش بیسر، جنبشی غیرقابلپیشبینی هم هست.
غیرقابلپیشبینی بودن خیزش جدید، موجب واهمه نیروهای سیاسی داخل ایران شده است.
خیزشی که ناگهان و بصورتی غیرمنتظره ظهور کرده،
سردرگمی کسانی را در پی دارد که بصورت طبیعی باید به یاری آن بیایند.
رادیکالیسم حیرتانگیز این جنبش چنان است
که تمامی نیروهای داخل کشور نسبت به آن عقبماندهاند
و نیروهای خارج از کشور نیز اغلب “صلاحیت” نظری، اخلاقی و تاریخی هدایتش را ندارند.
به این ترتیب، فقر نیروهای اپوزیسیون، موجب تداوم بحران بیسر بودن جنبش خواهد شد.
از طرفی چنانچه اعتراضها ادامه یابد، همین ضعف،
به بحرانی جدی برای سرکوبگران تبدیل شده و ماشین سرکوب
نخواهد توانست که با هدف گرفتن راس جنبش،
آنرا نابود کند و حتی امکان مذاکره نیز وجود نخواهد داشت.
نگام ، ناگفته های ایران ما