محمد امجد
بنده ، همان ايام انتخابات ٨٨ ، خبر ناگوار و باورنكردنى هشت ميليون راى اضافى به مجموع آراء را از يك مقام عاليرتبه نظام شنيدم!
مصطفى پورمحمدى به مرحوم هاشمى رفسنجانى گزارش شفاهى داده بود كه طبق بازرسى به عمل آمده مجموع آراء سى و دوميليون بوده! هاشمى از وى مى پرسد :
چرا به رهبرى گزارش نمى دهى؟!
و پورمحمدى ابراز مى كند:
جرات نمى كنم!
هاشمى مى پرسد :
چكار بايد كرد؟
پورمحمدى مى گويد شما در مجمع تشخيص مصلحت از قول سازمان بازرسى مطرح كنيد وچنانچه محل ترديد واقع شد من نقل قول شما را رسما تاييد مى كنم و مرحوم هاشمى در مجمع مطرح مى كند واولين معترض حداد مسمى به عادل : “شما در دور اول هم يك خبر كذب ! را مبنى بر چاپ پنج ميليون شناسنامه ( در پاكستان گويا) و … مطرح كرديد و دروغ بود!”
نقل شده است ، مرحوم هاشمى به حداد بى چشم و رو و غلامِ على! تند مى شود به گونه اى كه اين غلام خانه زاد دربارسلطنت پيشين و پسين (و “كيف كش فرح” به تعبير دكتر سروش) تا آخر جلسه نقش صندلى شده و خفه خون مى گيرد…..
خبر ديگرى هم همان ايام شنيدم: ” به احمدى نژاد زنگ مى زنند كه راى شما را بيست و چهار ميليون اعلام مى كنيم و احمدى نژاد مى گويد بهتر است همان ١٦ ميليون را اعلام كنيد و چنانچه انتخابات به دور دوم هم برود من برنده انتخابات خواهم بود و آن طرف گوشى مى گويد:
“اين تصميم نظام است!”
احمدى نژاد بلافاصله با تلفن به برخى روساى قوه و مسئولان عاليرتبه زنگ مى زند ( و مكالمات را هم ضبط مى كند) و اعتراض خودش را با آنان در ميان مى گذارد و…..
اين نوار نزد احمدى نژاد محفوظ است و ظاهرا وقتى كه نظام مقدس با كانديداتورى مشايي مخالفت مى كند تهديد به افشاگرى مى كند ولى حسن طائب مامور مى شود كه قضيه را فيصله دهد و حسن طائب هم انجام وظيفه مى كند و قضيه فيصله مى يابد!
(ظاهراتهديد به همان نوع مجازات هاى زيرآبى بيوترور كه بعدها نصيب #هاشمى_تاجبخش شد مطرح مى شود و محمودبرمكى هم كوتاه مى آيد)
خبر سوم در همان ايام:
ميرحسين موسوى كه عصر روز راى گيرى تمامى تلفن هاى نظام به رويش بسته مى شود و پاسخ نمى يابد به على لاريجانى زنگ مى زند و تخلفات و تقلبات گسترده را مطرح مى كند و على لاريجانى مى گويد : “شما كه راى آورده اى وديگر نگران اينمقدار تخلفات و تقلبات نباش!”
همه اين اخبار همان ايام شنيده شد و در پيگيرى هاى شخصى كه داشتم تصديق و تاييد شد( البته منهاى خبر تهديد احمدى نژاد و ضد تهديد طائب در قضيه رحيم مشائى ؛ چون در آن هنگام بنده از وطن مالوف مهاجرت الى الله داشتم و دست
نگام ، ناگفته های ایران ما