✍?هادی سروش
شاخصه حکومت نبوی چنین است؛
“نه نانی بریده شودونه آرامشی ستانده شود”.
واین شاخصه درمهمترین سند در دسترس ما که قرآن باشدوجود دارد.
درسوره های پایانی قرآن کریم آیه ای آمده که مهمترین وظیفه هرحاکمیتی و خصوصاحاکمیت اسلامی راروشن نموده وآن این است؛مابه مردمانش؛ نان وآرامش دادیم؛”أَطْعَمَهُم مِن جُوعٍ وَآمَنَهُم مِن خَوف”(قریش/۴) ضمیردرآیه؛به شهروندان حکومت نبوی برمیگردد.
پس؛ امنیت اقتصادی وامنیت روانیِ جامعه، که نیازِغیرقابل انکارهرجامعه ای است؛تابلوی حکومت نبوی است.
تفکرِحکومتیِ پیامبر چنین است:
«خدایا در “نان” – یعنی ؛ امور اقتصادی برای ما گشایش وبرکت قرارده که اگر درجامعه بین ما و نان فاصله افتد از نماز وروزه ودیگردستورات دینی خبری نخواهدبود!/ بارک لنا فی الخبز ولاتفرق بینناوبینه فلولاالخبز ماصلینا ولاصمنا ولاأدینافرائض ربنا»(کافی؛ج ۶ص۲۸۷)
عارفان که ادبیاتشان بر زهد و انقطاع ازدنیااستواراست، ازضرورت های اقتصادی میگویند وآن را بی ارتباط در تاثیر”مقامات عرفانی”نمیدانند.
آدمی اول حریص نان بود
زانک قوت و نان ستون جان بود
(مولوی) پس نیازمادی دربالاترین روحیات معنوی آدمی دخالت دارد.
همانطوریکه برخی تئوری پردازی میکنند که بایدبرای اجراءاحکام اسلام از هرباید و نبایدی و حتی خشنونتی استفاده شود و میتوانیم برای ترویج دین و مقابله باظلم و تامین منافع، پای در هر کشوری نهاد وحتی از نیروهای انسانی خود در آنجا هزینه کرد، پس باید برای “اقتصاد و معاش شهروندان” نیز، همانگونه خود را به آب وآ تش زده و از نصحیت به زهد و قناعت دست بردارند.
نکته مهم اینجاست؛ در صورت نبود “امنیت اقتصادی” درجامعه، هرمسئولی که خواه صادق باشد و یا شعار گرا و فریب کار، قطعا رفته رفته به شکست نزدیک می شود.
استادمطهری میگوید؛ «عوامل اقتصادى از اساسى ترین عوامل زندگى بشر است. افرادبراى همیشه نمى توانند از آن سرپیچى کنند، اگر هم یک فرد سرپیچى کند، همه افراد این جور نیستند اگر هم جامعه اى موقتا سرپیچى کند، براى همیشه نمى تواند.»
اسلام عزیز؛ به یک کاسب که بخش کوچکی از اقتصاد یک خانواده را دردست دارد اجازه “امروز و فردا” کردن نمیدهد تا چه برسد به یک نظام و حاکمیتی که با تصمیمات اقتصادی و بین المللی و نظامی، اقتصاد انبوهی از شهروندانش را “امروز و فردا” کند! این بیان پیامبررحمت (ص) است: “واى بر صنعتكاران امت من، كه امروز و فردا میکنند و مردم را سر مى دوانند ؛ – وَيْلٌ لِصُنَّاعِ أُمَّتِي مِنَ الْيَوْمِ وَ غَدٍ.”
(من لايحضره الفقيه۱۶۰/۳)
دربخش دوم؛ آرامش روانی جامعه مطرح است. اینجاهم همان تاکیدات دینی بصورت جدی به مسئولان وحاکمان حکومت سرازیر است که؛ “حقِ ایجادهیچگونه تنش روانی برای جامعه را ندارند”.
“بزرگ سکاندار حکومت دینی” ؛ امام علی(ع) حاکمیت رادرصورتی اسلامی میداند که امنیت روانی شامل همه ی شهروندان، حتی غیرمسلمان هم بشود، یعنی آنان هم بتوانندبه زندگی آرام وآسان و شادشان برسند؛”يَعْمَلُ فِي إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ يَسْتَمْتِعُ فِيهَا الْكَافِرُ”(نهج البلاغه/خ۴۰)
کسانیکه باشعارگرایی خود، اضافه برتملق گوئی ها، موجی از ناامنی روانی را درجامعه رقم میزنند، همان خودی های جاهلی هستند که در ادبیات قرآنی به «جمعیت جاهلیت» نام برده شده!(ر.ک: فتح/۲۶) که نهایتِ همّ و غمّ شان؛ منافع حزبی وگروهی شان بشکل متعصبانه است! تا بتوانند درحاکمیت ها هیچ گاه از “میزریاست”جدا نشوند. والبته باهرگونه توفیقی که برای دولت غیر همسویشان حاصل شود، به مقابله برخاسته وآرامش جامعه را با انواع بدبینی ها، آلوده میکنند.
علامه طباطبائی، همانطوریکه آرامش را؛ “روح الهی” میداند، در مقابلش، “اضطراب و تنش” درجامعه را؛ از القائات شیطانی و در راستای اهداف جنود او دانسته ،تصریح میکند؛ «حاکمیت دینی موظف به ایجادوتثبیت آرامش ووقار اسلامی درجامعه است.» (آل عمران/۱۷۵ – ر.ک: تفسیر المیزان ۲۹۱/۲و۲۲۱/۳ و ۲۴۲/۹ )
امام خمینی که تئوری پرداز بزرگی در حوزه “حکومت دینی” است با شفافیت بر این باور است: “دولت اسلامی باید مردم را مطمئن کند تا در همه چیزشان در آرامش باشند، دولت ابداً نمیتواند تأذی کند”.(صحیفه۱۶۱/۱۷)
متاسفانه گاهی شاهد اقداماتی از برخی مسئولان دولتی و یا قضائی و یامجلسی هستیم که خروجی آن؛ موجی از ناامیدی وتنش واضطراب است!اگرامنیت روانی جامعه،مورداحترام باشد؛ نه افزایش قیمت بنزین تنش آفرین است، ونه اعلام حکم اعدام،ونه چیزی به نام “اهانت” ازتریبون مجلس شنیده میشود.
اماوقتی به این واضحات وجدانی توجهی نمیشود، انتظار داریدبرای “مردم مظلوم”!آرامشی بماند؟ عجبا! که چنین چالشهائی که بسادگی قابل پیشگیری است، درافکار عمومی داخلی وجهانی به اسم “حکومت دینی” تمام میشود!