✍️محمد پارسی
طی روزهای اخير فیلم کوتاهی از برخورد شنیع و بسیار ناپسند پرسنل یکی از شعب بانک رفاه کارگران در تهران منتشر گردیده که به شدت افکار عمومی را جریحه دار نموده است، اتفاقی که در فیلم بسیار واضح و بی نیاز از هرگونه توضیح و توجیه است، ضرب و شتم بانوی شهروند تهرانی است که توسط کارمند بانک ناجوانمردانه به شدت مضروب می گردد. نگارنده به عنوان روزنامه نگار برای اخذ توضیحات با دفتر مدیریت بانک تماس گرفتم و بدون دریافت پاسخی به روابط عمومی ارجاع شدم، روابط عمومی بانک شرح ماجرا را مربوط به تیرماه سال گذشته دانسته و بدون توضیح بیشتری اعلام می دارد که از صبح انتشار فیلم پلیس فتا پیگیر ناشر فیلم است و با افشاگر قطعاً برخورد خواهد شد!
به همین سادگی صورت مسأله و اصل ماجرا در ورای برخورد با منتشر کنندگان فیلم مستتر می گردد و در حد کشف افشاگر تنزل می یابد.
متأسفانه در ماه ها و سال های اخیر موارد این چنینی بسیار بوده است که به جای تشویق و حمایت از، اولین اقدام بعد از هر افشاگری بر خورد با افشاگر و یا روزنامه نگار و رسانه ای است که به جهت رسالت اجتماعی و خیرخواهانه خود دست به این اقدام زده است که مصادیق بسیاری را می توان از این اقدامات و برخورد ها نام برد، از جمله در افشای املاک نجومی شهرداری که به جای برخورد مقتضی با متخلفین، با یاشار سلطانی، روزنامه نگار شریف و افشاگر این پرونده، برخورد می گردد و ماه ها در بازداشت می ماند.
برای برخورد ریشه ای با فساد علاوه بر نظارت دستگاه قضایی به شهروند خبرنگارها، رسانه های آزاد و روزنامهنگاران با مصونیت بعد از افشاگری نیاز است، به افراد افشاگر در جوامع غربی اصطلاحاً سوت زن گفته می شود که هزینه فساد را برای مفسدین بالا میبرند، شهروندان مسوولی که همیشه قابل احترام هستند.
سوت زدن را میتوان نوعی فراخوان عمومی برای مطلع کردن افراد از محل وقوع جرم تلقی کرد و هدف سوت زن نیز جلوگیری از آسیب رساندن بیشازپیش به افراد جامعه، سازمانها و نهادهای عمومی است. همچنین سوت زن فردی است که هر نوع فعالیتی غیرقانونی و غیراخلاقی را در یک سازمان خصوصی یا عمومی افشا میکند. موضوعاتی همچون تخطی از سیاستهای رسمی، تخطی از قانون، مقررات، تهدید منافع عمومی، امنیت ملی و همچنین تقلب و فساد از تخلفاتی است که سوت زنها میبایست آن را افشا کنند.
طبق بررسیهای انجامشده افشاگری عمومی علیه فساد و تخلف، مؤثرترین روش مقابله با فساد در جهان بوده است. بهگونهای که طبق برخی آمارها، ۵۵ درصد از فسادهای کشفشده مربوط به این روش و ۴۵ درصد دیگر مربوط به چندین روش متداول دیگر (مثل حسابرسی، بازرسی، نظارت، بازدید سرزده، ابزارهای کنترلی الکترونیکی و …) بوده است. ضمن آنکه نباید فراموش کرد فراگیر شدن این روش، اثر بازدارندگی جدی دارد؛ چراکه خواب را بر مجرمان حرام میکند و به هنگام انجام هر فسادی، به این فکر میکنند که ممکن است یکی از اطرافیان، یا حتی همدستان آنها یک سوت زن باشد!
در خصوص سابقه موضوع سوت زنی در دنیا، دیدگاههای مختلفی وجود دارد بهطوریکه برخی آن را مربوط به دوران قبل از میلاد مسیح میدانند؛ اما بااینحال به نظر میآید که اولین قانون مدون سوت زنی به انگلستانِ قرونوسطی برگردد، آنجا که در سال ۶٩۵ میلادی، قانون کوی تام (qui tam rulings) وضع میشود که بر اساس آن، فرد افشاکننده در نیمی از سود کشف فساد، شریک میشود و قوانین سوت زنی بعدازآن گسترش یافت. در برخی قوانین استعماری آمریکا اینگونه آمده است: اگر فردی تخلفات در فروش نان را گزارش کند، بهاندازه یکسوم جریمهای که از متخلف اخذ میشود، پاداش خواهد گرفت. آمریکا در اولین سالهای بعد از استقلال (١٧٧۶ میلادی) قوانین حمایت از سوتزنان را تصویب کرد و بعدازآن، در چندین مرحله قوانین مربوط به سوت زنی را بهروز کرد و به بخشهای مختلف مثل بخش سلامت، بازار بورس و سهام و تخلفاتی همچون فرار مالیاتی توسعه داد. آنگونه که پایگاه سوتزنان بینالمللی گزارش کرده، دولت آمریکا از ٣٠ سال گذشته تاکنون نزدیک به ۵ میلیارد دلار به سوتزنان پاداش پرداخت کرده است. یکی از موارد جالب در خصوص پاداش به سوت زنی موضوع بریدلی بیرکنفلد (Bradley Birkenfeld) است. او با دریافت جایزه ١٠۴ میلیون دلاری در سال ٢٠١٢ ، به ثروتمندترین سوت زن تاریخ تا آن زمان تبدیل شد. ماجرا ازاینقرار بود که بیرکنفلد که کارمند بانک سوئیسی UBS بود، اطلاعات مفیدی را درباره نحوه کمک این بانک به ثروتمندان آمریکایی، برای دور زدن نظام مالیاتی آمریکا افشا کرد. نظام مالیاتی آمریکا نیز که توانسته بود با جریمه بانک سوئیسی، ٧٨٠ میلیون دلار درآمد کسب کند، کمتر از ١۵ درصد از درآمدش یعنی معادل ١٠۴ میلیون دلار را به بیرکنفلد بهعنوان جایزه اهدا کرد.
سوت زنی در مبارزه با فساد درواقع یک وظیفه همگانی در راستای ارتقای فرهنگ امربهمعروف و نهی از منکر است که رسانهها در این خصوص نقش جدی و مهمی را بر عهده دارند.
امید داریم فرهنگ افشاگری در کشور ما نیز بسط و رواج یافته و مسوولین و قوای انتظامی و قضائی آن را به رسمیت شناخته به جای برخورد با افشاگران از آن ها حمایت نمایند.