خوزستان را آب گرفته است بعد از سالها بی آبی و بی بارانی بالاخره امسال باران خوبی بارید و خوزستان تشنه و خاک آلود را سیراب کرد.
اما به خاطر ضعف مدیریتی شهرداری خوزستان نتوانستند آب باران را کنترل کنند و سدها پر شد و مجبور شدند دریچه سدها را باز کنند و شهر را آب گرفت.
وقتی تمام شهرها و استان ها تلاش می کنند پیشرفت کنند و شهرشان را بهتر از قبل کنند شهرداری خوزستان تازه به فکر افتاده خوزستان را زنده نگه دارد.
بعد از آن همه ریز گرد و خاک که نفس خوزستان را بریده بود اکنون نوبت باران است که تیر خلاص را به خوزستان بزند. امان از آب و خاک
شهردار و فرماندار هم هیچ تقصیری ندارند.
خوزستان زخمی از جنگ که هنوز جراحات جنگ بر پیکرش پیداست و هنوز بعد از بیست سال هنوز هم حال و هوای جنگ دارد و آقایان مسئول اصلا تلاشی برای ترمیم و تعمیر خوزستان و تبدیل کردنش به یک شهر نکردند هر روز دردی جدید تجربه می کند.
انگار آوارگی و سختی و عذاب کشیدن با گوشت و پوست مردمش عجین شده است.
به والله که خیلی نجیب و صبورند.
وقتی جای هوا خاک تنفس می کردند آقایان گفتند خوزستان بوی تربت کربلا می دهد و به همین بهانه از کمک و تلاش برای بهبود اوضاع شانه خالی کردند و امروز هم که خوزستان زیر آب رفته حتی حاضر به شرکت در جلسه برای صحبت و هم فکری جهت یافتن راه چاره ای نشدند.
زمان جنگ هم پشت خوزستان را همینطور خالی کردند و اگر غیرت خود مردم نبود نه تنها خوزستان که کل ایران در دست عراق بود و بعد از ان همه شهید که دادند گفتند خرمشهر را خدا آزاد کرد و این وسط مردم چه کردند؟؟؟
چرا اجازه نمی دهید خدا سوریه و یمن و فلسطین و لبنان را آزاد کند کاسه های داغتر از آش؟؟
جوانانمان را به سینه ی گلوله می سپارید و کنار گود نشسته اید و رجز می خوانید.
شمایی که اینقدر به فکر کمک به کشورهای همسایه هستید چرا به داد کشور خودتان نمی رسید چرا چشم و گوشتان را بسته اید و نوبت به مردم خودتان که می شود مثل کبک سرتان را زیر برف می کنید مگر نه اینکه می گویید چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است؟
در این کشور یک مهندس شهرسازی به درد بخور پیدا نمی شود؟ یک فرد لایق و خداشناس که قابلیت شهردار شدن و فرماندار شدن خوب را دارد پیدا نمی شود؟
یک مشت مفت خور به درد نخور در راس کار نشسته اند و هیچ غلطی نمی کنند تا کارها خود به خود انجام شود یا مثل زمان جنگ خود مردم کاری کنند و خود را نجات دهند.
پیش خودشان می گویند آب کم کم در زمین فرو می رود و اوضاع درست می شود.
واقعا متاسفم برای کشوری که مسئولینش از مردمش نردبانی ساختند برای پرواز خودشان و پا روی مردم گذاشتند و بالا رفتند و خرشان که از پل گذشت دیگه خودشان را هم نمی شناسند چه برسد به مردم را.
گناه خوزستان چیست؟
بترسید از روزی که خون مردم به جوش بیاید و بال و پرهایتان را قیچی کنند.
بترسید از این گرگ های زخمی که لحظه به لحظه بیشتر کارد به استخوانشان میرسد.
این سکوت آرامش قبل طوفان است
بترسید از طوفانی که دودمانتان را به باد بدهد.
تنهای تنهای تنهایی
مظلوم مظلوم مظلومی
بی یار بی یار بی یاری
خوزستان خوزستان خوزستان
بی دردا خوابیدن خوابیدن
نامردا خوابیدن خوابیدن
اما تو بیدار بیداری
خوزستان خوزستان خوزستان
ای مردم ای مردم ای مردم
بارون کو بارون کو بارون کو
ای بارون ای بارون ای بارون
کارون کو کارون کو کارون کو
از خاکت از نفتت از خونت
شب دستش رنگینه رنگینه
ای قاضی ای قاضی ای قاضی
شب جرمش سنگینه سنگینه
بمب بارون بمب بارون بمب بارون
طیاره طیاره طیاره
نارنجک نارنجک نارنجک
خمپاره خمپاره خمپاره
این ظلمه وقتی که زالوها
تو جیب این مردم میلولن
وقتی که خیلی از این مردم
بی پول بی پول بی پولن
ای قاضی این مردم چی میگن
آبادی آبادی آبادی
ای قاضی این مردم چی میخوان
آزادی آزادی آزادی
جان آرا جان آرا جان آرا
خوزستان تنهای تنها شد
خوزستان از اشک این مردم
دریا شد دریا شد دریا شد
ای قاضی این مردم چی میگن
آبادی آبادی آبادی
ای قاضی این مردم چی میخوان
آزادی آزادی آزادی
#حسین_صفا
#خاطره_باقری