- مهرداد خیراندیش / منبع: سایت خبری تحلیلی کلمه
جمعه گذشته در پنج هزار نقطه از زمین صدها هزار دانش آموز مدارس خود را تعطیل و در اعتراض به وضعیت ناگوار زمین راهپیمایی کردند. گفته میشود الهام بخش این کودکان و نوجوانان، «گرتا تون برگ» دختر دانش آموز شانزده ساله سوئدی است.
گرتا سال پیش تک و تنها در اعتراض به گرم شدن زمین مدرسه را ترک و در کنار پارلمان سوئد با پلاکاردی در دست بست نشست. این حرکت اعتراضی ابتدا جدی گرفته نشد. ولی سه هفته تداوم یافت. این مدت زمان کافی بود تا صدها عکس و مصاحبه از گرتا در شبکه های اجتماعی منتشر شود و خیلی زود کار او از یک حرکت در حد شوخی، به اعتراض جدی بدل شده و سریع همه گیر شود.
شبیه این اعتراض چند نفره و حتی یک نفره در جوامع آزاد جهان فراوان بوده و هست.
این معجزه شبکه های اجتماعی بود که یک حرکت اعتراضی تک نفره را درست یک سال بعد به جنین حرکت عظیمی بدل کند. در مدت یک سال، این دانش آموز به چهره ای شناخته شده در عرصه محیط زیست تبدیل شد. امروز و در شرایطی که حال کره زمین از همه عمر چند میلیارد ساله اش بدتر است، گرتا در حرکتی نمادین توسط یک قایق خورشیدی در ساحل نیویورک به خیل دوستدارانش سلام کرد تا بهمراه آن در آستانه اجلاس محیط زیستی سازمان ملل صدای میلیونها نفر از هم سالان خود باشد. گرتا تونبرگ امروز می تواند بواقع «رهبر خردسال میلیاردها نفر خردسال و بزرگسال» باشد. به همان نسبت که خبرهای مربوط به کره زمین دردناک است، خیر فعالیت های این دختر متواضع شیرین و خواندنی است.
در آمریکا مردی در راس قدرت است که در همان بادی امر، از پیمان زیست محیطی پاریس خارج شد. سخنانی خطرناک و ناخوشایند بر زبان جاری ساخت که شنیدن آن سخنان دل هر دوستدار محیط زیست را لرزاند. در آمریکای جنوبی هم جنگل های آمازون که به مثابه ریه های زمین محسوب میشد در آتش عوام فریبی رئیس جمهور برزیل می سوزد.
در نقطه ای دیگر یخچال های چند میلیون ساله قطبی با سرعت نگران کننده ای محو می شود. در نبردی نابرابر که یک سوی آن بزرگسالان و سیاست مداران ایستاده اند در اندیشه راهی برای رای بیشتر و سود بالاتر و سوی دیگر هم سالان گرتا، نگران آینده زمین.
هر چه هست اما گرتا در مقام یک رهبر کاریزماتیک هر روز محبوب تر از دیروز دیده می شود. گرتا محصول یک نظام آموزشی پخته، علم محور و جهان اندیش است. انسان پرورش یافته در چنین نظامی در سنی اینچنین پایین حق گو و مفید بحال انسان و جهان می شود. همان امری که در دین ما توصیه هم شده است (خیر الناس انفعهم للناس= بهترین مردم مفیدترین آنها به حال مردم است).
به خانه بر می گردیم. در این گوشه از جهان، چهل سال پیش بین دو کشور مسلمان با جمعیت غالب شیعه نبردی غیر در گرفت که هشت سال طول کشید و به قیمت جان باختن حدود یک میلیون نفر و صدها نوع خسارت ویرانگر دیگر خاتمه یافت.
در ابتدای جنگ در ایران از نوجوانی سخن رانده شد که خیلی زود از سوی حکومت و دست اندرکاران بعنوان الگوی دانش آموزان معرفی شد.
تمام آنچه از این کودک روایت شد این بود که نارنجک هایی به کمر خود بسته خود را به تانک دمن بعثی رسانده و در لحظه تانک را و خود را متلاشی می کند. هر چند سال گذشتهتقریبا همزمان با ظهور گرتا تونبرگ در سوئدمطلبی در رسانه ها منتشر می شد با این مضمون که ماجرای شهید «حسین فهمیده» تنها یک دروغ بافته شده بود که صرفا بخاطر تقویت روحیه شهادت طلبی ساخته شد.
این تکذیبیه را یکی از دوستان حمید هوشنگی ( معاون ستاد تبلیغات جنگ و از روزنامه نگاران دهه ۶۰) تعریف کرد و گفت از زبان خود او شنیده است. هر چند وی شخصیت حسین فهمیده را شخصیتی واقعی معرفی کرد ولی نحوه کشته شدن او را قصه ای برساخته اعلام کرد.قصه ای که در کوران جنگ و میدان خون و آتش که نیاز به تهییج افکار عمومی بود، ساختن آن ضروری بنظر می رسید.
باری، اگر روایت عملیات انتحاری فهمیده( همان عملیات استشهادی) جعلی بوده باشد، که می شود مصداق همان جمله که: هدف وسیله را توجیه میکند. و اگر صحت داشته باشد، گذشت زمان این شیوه از جنگ را در جوامع متمدن تقبیح کرد.
شیوه ای که بارها در فلسطین و لبنان موارد متعددی از آن ثبت شد و در یک دهه اخیر هزاران بار از سوی گروههای تروریستی مانند داعش علیه هزاران بی گناه بکار گرفته شد.
هر چند شنیده شد که ماجرای حسین فهمیده قبل از روایت خالق آن هم از کتب درسی حذف شده بود و علت را مکاتبه سازمان یونسکو با مقامات ایرانی ذکر کرده اند. ولی با نظر به جمیع جهات، اکنون دو نوجوان داریم و یک میز قضاوت. و البته یک دنیا انسان به عنوان داور.
ببینیم. بسنجیم و قضاوت کنیم.