شهره عاصمی
در کنار تمام مصیبت ها در ایران، اتفاق خوبی که افتاده شکسته شدن تابو هاست.
روزی نمی شد به بنیانگذار جمهوری اسلامی از گل بالا تر گفت، چه برسد به انتقاد.
امروز آن تابو ها شکسته شده است.
علی مطهری اخیرا به درستی سپاه را مسئول شکست برجام دانست.
دیگرانی هم اینجا و آنجا از گذشته نامه هایی به رهبر نوشته اند و از او انتقاد کرده اند.
فکر میکنم کشور به جایی رسیده که انتقاد از رهبری را باید بدون رودربایستی و گاز گرفتن انگشت و خجالت انجام داد.
منافع رهبر جمهوری اسلامی با منافع ملی ایران در دو مسیر مخالف هم حرکت می کنند.
یکی از سران سپاه هم به دروغ گفته است مردم ایران از مذاکره ایران با شیطان بزرگ ( منظورش آمریکا بود )ناراضی هستند
رهبر ایران این بار باید بین منافع ایدئولوژیک خودش و منافع ملی ایران دومی را انتخاب کند.
امیدوارم صداهای دلسوزان داخل ایران در انتقاد به رهبر و سپاه وقوه قضاییه بیشتر به گوش برسد.
من با اینکه مهری نسبت به صدام حسین نداشتم ولی وقتی او را از سوراخ بیرون کشیدند و هزاران بار او را جلوی دوربین های تلویزیون ها تحقیر کردند دلم برایش سوخت.
مانند معاینه کردن حیوانات، دهانش را تا جایی که جا داشت باز می کردند ، وای چقدر تحقیرش کردند.
گویا با شکستن حصر رهبر جمهوری اسلامی مخالفت کرده.
گویا سپاه یک رو درویی با آمریکا را طلب می کند.
رهبر با دلواپسان داخلی همراه است ، ما به کجا می رویم؟
امیدوارم روزی نرسد که هر کدام باید انتخاب کنیم در کجای ایران تکه تکه شده می خواهیم زندگی کنیم.
فکرکردم شکستن حصر واقعی است، و تغییرات اساسی در راه است.
نوری که فکر میکردم در راه است توهمی بیش نبود گویا.
این مردم شریف چه گیری کرده اند!
متاسفانه در این دوران قدرتمند شدن جامعه مدنی در ایران یک رویاست.
در جایی که مردم نگران نان شب هستند چطور می شود جامعه مدنی را بسط داد؟
یکبار دیگر آقای خامنه ای به ما نشان داد حتی از شکستن حصر هم امتناع می کند.
یک گروه به منابع کشور ما چنگ انداخته اند که قدرت و اسلحه و پول دارند.
فکر کنم بجای امید بستن به عقب گرد نظام باید یک طرح نو دراندازیم.
روشنفکران باید دنبال راه چاره دیگری باشند، با هزینه کمتر برای کشور و ملت.
نگام ؛ ناگفته های ایران ما