علی افشاری
مهندس عباس اميرانتظام از چهره هاى شاخص جريان ملى – مصدقى ايران در سن ٨٦ سالگى چشم بر دنيا بست .
بى ترديد قديمى ترين زندانى سياسى ايران نماد ستمگرى ، بى رحمى و خشونت كريه دولتى در جمهورى اسلامى از يك سو
و تبلور شجاعت ، نيك انديشى ، شكيبايى ، حقيقت طلبى ، ظلم ستيزى ، بزرگ منشى ، ايران دوستى و آزادى خواهى در اپوزيسيون از سوى ديگر بود.
از نخستين قربانيان برخاستن هيولاى استبداد دينى از خاكستر هاى آتش انقلاب بود.
همچنين سوء استفاده از اتهام جاسوسى براى تخريب و حذف مخالفان .
عمیقا ملى و ميهن دوست بود
اما تكيه گاه گرايش ناسيوناليستى اش ، مردم ايران بودند نه ايده هاى انتزاعى .
اميرانتظام از رجال سياسى استخوان خرد كرده ايران بود،
كه كشور براى دهه ها از خدماتش محروم شد.
شجاعت و ايستادگى تحسين برانگيز وى در برابر عمله استبداد دينى و سازش ناپذيرى در برابر جمهورى اسلامى ،
در حافظه تاريخ معاصر ايران جاودانه خواهد شد.
اما على رغم خصلت مبارزاتى بالا ،
هر گونه انتقام و كينه و خشونت ناموجه را شديدا رد مى كرد.
اوج انسانيت او عيادت از آيت الله محمدى گيلانى در بيمارستان بود
كه در دادگاه عارى از موازين دادرسى منصفانه حكم اعدام وى را صادر كرده بود .
اين انسان شريف با بزرگوارى نشان داد كه غايت حقيقت طلبى و اجراى عدالت ،
بسته شدن پرونده شقاوت و بدى ها است
و انتقام از كارگزاران مى تواند ياريگر استمرار چرخه معيوب خشونت ناموجه شود.
اما برخورد مقامات قضائى با او همچنان كينه توزانه بود .
او صندوق اسرار جنايت هاى رخ داده در زندان هاى جمهورى اسلامى در دهه شصت بود.
تقريبا دو سال در بخش عمومى زندان اوين با وى همبند بودم.
نظم و انظباط و پرنسيب جالبى داشت .
روز هاى حبس را مطابق برنامه مشخصى مى گذراند .
حضورش برايم مغتنم بود و از فرصت استفاده كرده و در حد توان از او آموختم .
بعد از آزادى هنگامى كه در مرخصى بود نيز مراوداتم ادامه داشت .
دغدغه وى گذار مسالمت آميز از جمهورى اسلامى به جمهورى مبتنى بر دمكراسى بود .
حفظ استقلال كشور در كنار رعايت آزادى ها و حقوق ملت برايش مهم بود.
خاطرات دست اول و مهمى داشت كه در روشن شدن زواياى پنهان تاريخ بعد از انقلاب مفيد است.
يكى از ناگفته هايش كه حضورى از خودش شنيدم، كشف دفترى در ساختمان نخست وزيرى بود
كه اسامى روحانيونى كه از اداره اوقاف شاه حقوق مى گرفتند ، همراه با مبالغ درج شده بود.
اسامى برخى از روحانيون مدعى انقلابى بودن نيز در ان فهرست بوده است ،
وقتى موضوع را به مهندس بازرگان اطلاع مى دهد،
وى حيرت زده از سر مصلحت انديشى حكم به بايگانى و اختفاى آن مى دهد،
اميدوارم اين دفتر روزى در اختيار افكار عمومى قرار بگيرد.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
نگام ؛ ناگفته های ایران ما